■ متن و اجرا در ادامه ■
یه شب تو خواب وقت سحرشهزاده ای زرین کمرنشسته بر اسب سپیدمیومد از کوه و کمرمیرفت و آتش به دلم ، میزد نگاهشمیرفت و آتش به دلم ، میزد نگاهشکاشکی دلم رسوا بشه ، دریا بشه ، این دو چشم پر آبمروز…
🍃
🩵🩵💜🩷❤
❤️☄️
عالیه
Home
Feed
Search
Library
Download