چه شود به چهرهی زرد من، نظری برای خدا کنیکه اگر کنی همه درد من، به یکی نظاره دوا کنی
تو شهی و کشور جان تو را، تو مهی و جان جهان تو راز ره کرم چه زیان تو را؟ که نظر به حال گدا کنی
ز تو گر تفقد و گر ستم، بود این عنایت…
Home
Feed
Search
Library
Download