وای بر من گر تو آن گم کرده ام باشی
که بس دور است بین ما که این سو پیرمردی با سپیدی های مو
و هزاران بار مردن ، رنج بردن
با خمی در قامت از این راه دشوار
که این سو دستها خشکیده ، دل مرده
با ظاهر خنده ای بر لب
و گاهی ح…
وای بر من گر تو ان گم کرده ام باشی
Home
Feed
Search
Library
Download