قطعه ای با همکاری دوست هنرمندم سعید خانی

Qube

Jano Jahan-Music:Arash bayat& Saeed Khani

آرادا (در میانه) منتشر شد.


موسیقی  و تنظیم:مشترک 
بالابان: یوسف محرمیان
کارادنیز کمانچه،ویولن سل و ساز های الکترونیک: مسعود طاهری 
تنبور،سه تار و ساز های الکترونیک: مهدی نادری
 ضبط: استودیو ایماژ
میکس و مسترینگ: امیررضا جلیلی
کاورآرت : مسعود طاهری
عکس: علی قلی زاده

Single

Arada

Ayda Shamloo - Talafi

127 - Moosighi e Film

برای «او» که دوستش دارم




"آنچه نوشته‌ام"

نام تمامی پرنده‌هایی را که در خواب دیده‌ام
برای تو در این‌جا نوشته‌‌ام
نام تمامی آن‌هایی را که دوست داشته‌ام
نام تمامی آن شعرهای خوبی را که خوانده‌ام
و دست‌هایی را که فشرده‌ام
نام تمامی گل‌ها را در یک گلدان آبی
برای تو در این‌جا نوشته‌ام
وقتی که می‌گذری از این‌جا یک لحظه زیر پاهایت را نگاه کن
من نام پاهایت را برای تو دراین‌جا نوشته‌ام
و بازوهایت را – وقتی که عشق را و پروانه را پل می‌شوند، و کفترها را در خویش می‌فشرند
برای تو در این جا نوشته‌ام
یک دایره در باغ کاشته‌ام که شب آن را خورشید پر می‌کند، و روز، ماه
و یک ستاره‌ی آزاد گشته از تمامی منظومه‌ها
می‌روید از خمیره‌ی آن
آن را هم برای تو در این‌جا نوشته‌ام
مرا ببخش من سال‌هاست دور مانده‌ام از تو
اما همیشه، هر چه در هرهمه جا، در شب ، یا روز، دیده‌ام
و هر که را بوسیده‌ام برای تو در این جا نوشته‌‌ام
تنها برای تو در این جا نوشته‌ام
در دوردستی و با دلبستگی؛
حجم پرنده‌ی درشتی، در آشیانه مانده، از خستگی؛
روح تمامی نگرانی، در چشم‌های منتظر، متمرکز؛
من رازهای اقوام دربدر را
برای تو در این‌جا نوشته‌ام
افسوس رفته‌اند جوان‌هایی که دوش به دوشم از جاده‌های خاکی بالا می‌آمدند
من نام یک‌یک آن‌ها را می‌دانم
و داغ می‌شوم
وقتی که نام یک‌یک آن‌ها را می‌خوانم
آن‌ها همه فرزند خواب‌های جهان بودند
تعبیرهای من از خواب‌هایشان
وِردِ زبان مردم دنیاست
تعبیرها را هم برای تو در این جا نوشته‌ام
در باغ‌ها
بعضی درخت‌های میانسال سال‌هاست که می‌گریند
زیرا که آشیان چلچله‌هاشان را
توفان ربوده است
من گفته‌ام که شمع‌های جوان را
دور درخت‌ها روشن کنند
نام درخت‌های میانسال را
نام تمام چلچه‌ها را
برای تو در این جا نوشته‌ام
و مردگان دو گونه بودند
تا من کنار می‌زنم این پرده را از روی مرگ
تو چشم خویش را ورزیده کن که ببینی

یک دسته از این مردگان
انگار هیچگاه نمی‌مردند
بلکه، با قبرهای فسفری از راه قبرستان‌ها بر می‌گشتند
و شهرها را روشن می‌کردند
نور چراغ‌های آینده‌های زمین بودند؛
و دسته‌ی دیگر
مظلوم بودند
انگار هرگر نبوده بودند؛
از بدو زندگانی، انگار مرده بودند
یک جاروی بزرگ زیرزمینی
می‌روفت خاکه اره‌ی تن‌های آن‌ها را
و در چاه‌های بی ته می‌ریخت
این رُفت و ریخت ذات طبیعت بود
من نام‌های هر دو گونه مرده را
برای تو دراین جا نوشته‌ام
من دوست داشتم که صورت زیبایی را
بر روی سینه‌ام بگذارم
وَ بمیرم
اما چنین نشد
وَ نخواهد شد
هستی خسیس‌تر از اینهاست
بنگر به مرگ و زندگی «حافظ »
«حافظ» چگونه زیستنش نسبی است
ما هیچ‌گاه نمی فهمیم «حافظ» چگونه مُرد
انگار مشت بسته‌ی مرگش را همچون فریضه‌ی مکتومی با خویش برده است
حالا
از راه‌ها که می‌گذری
بنگر به چاه‌های عمیقی که من از آن‌ها پایین خزیده‌ام
این چاه‌ها دهان دایره‌ای دارند
از آسمان که بنگری انگار هر دهانه دفی کهنه است که انگشت‌های دف‌زن آن را سوراخ کرده است
اما
پشت جداره‌ی این چاه‌ها هم
دف می‌زنند
دف‌های کُردی
اینگونه من
از این جهان به رؤیت خورشید رفته‌ام
-از توی یک دف کهنه وقتی که اطراف من دف می‌زدند-
دنیا برای من معنی ندارد
من دوست داشتم که صورت زیبایی را بر روی سینه‌ام بگذارم
وَ بمیرم
اما نشد
هستی خسیس‌تر از این‌هاست
دردی که آدم حسی
احساس می‌کند
بی‌انتهاست
من این چکیده‌های اول و آخر را هم
برای تو در این جا نوشته‌ام

گرچه روحم تبلور ویرانی است
اما، ذهنم غریب‌ترین چیز است
هر روز گفتنِ این چیزها برای من از روز پیش دشوارتر شده است
من حافظ تمامی ایام نیستم
اما
حتی اگر بمیرم
چیزی نمی‌رود از یادم
عمری گذشته است و نخواهد آمد
عمر همه نه عمر منِ تنها
من خاطرات عالم و آدم را
در دایره
در باغ کاشته‌ام
آن دایره
در باغ
محصول حِسِّ زندگانی من بود
هر میوه‌ای که می‌افتد از شاخه‌ی درخت می‌افتد در دایره
تکرار می‌شود در دایره
تکرار و فاصله، تکرار و دایره، تکرار دایره‌ها در میان فاصله‌ها
محصول حِسِّ زندگانی من بود
من این نگاه دایره‌ای را هم
برای تو در این جا نوشته‌ام
حالا
نزدیک‌تر بیا و، کلید در باغ را
از من بگیر
نشانی آن باغ را
روی کلید
برای تو در این‌جا نوشته‌ام
من سال‌هاست دور مانده‌‌ام از تو
و می‌روم که بخوابم
من پرده را کنار زدم
حالا تو با خیال راحت
پروانه‌وار
در باغ گردش کن
من بال‌های پروانه‌ها را هم
با رنگ‌های تازه
برای تو در این‌جا نوشته‌ام

@yahgma : https://soundcloud.com/yaghma/barayeto
ممنونم از امیرخانِ عزیز که باعث شدن این کلاژ رو  درست کنیم.💜🌾

Single Track

Anche Nevesteh Am (آنچه نوشته‌ام) | Reza Baraheni,Nils Frahm,Woodkid

A bland of jazz and Iranian folk music by Raha quartet
Vocal: Sara Amini
Cello:Julia Bilat
Piano:Daniel Schwarzwald
Clarinet:Nicolo Zignone
Mix and Mastering by Shachar Elnatan

Bia Jana by Raha quartet

PAPA from Album Impossible by Kamran Atta

PAPA

Arya Fatemi
Record & Label: Studio SeePlus

Arya Fatemi - Imagine Your Dreams (Original)

خواب مصنوعی
‏Hypnosis

آهنگساز و خواننده: مانی زرتاب
Composer & Vocalist: Mani Zartab

کلام: علیرضا سعیدی‌نژاد
Words: Alireza Saeidinejad 

تنظیم، میکس و مسترینگ: مانی زرتاب
Arrangement, Mix & Mastering: Mani Zartab

ویلن: آروین فاطمی
Violin: Arvin Fatemi

درامز: دارا تیموری‌فر
Drums: Dara Teymourifar

گیتار آکوستیک، باس، الکتریک: مانی زرتاب
Electric, Acoustic & Bass Guitar: Mani Zartab

طراح گرافیک: مریم نادری
Graphic Designer: Maryam Naderi

ضبط: استودیو دژآهنگ
Records: Dejahang Studio
--------------------------------------
از این واژه به اون واژه مدادت در به در رفته
نشسته گوشه نامه غمِ خط‌خوردگی داره

تنت تنهای بی‌سنگر، دلت دریای بی لنگر
چه موجی می‌زنه چشمات، هوای تیرگی داره

تمام روز می‌جنگی، شبا از خواب بیداری
نگاهت بسته و بازم گناهِ هرزگی داره
 
مگه این خواب مصنوعی سر آسودگی داره؟
تو که کابوس می‌بینی، چه سودی خستگی داره؟

حالا که تو سرت مُردن شده رویای تکراری
یکی پیدا شده دستاش دوباره زندگی داره


ولی این زندگی مثل یه خوابه، خواب مصنوعی


مگه این خواب مصنوعی سر آسودگی داره؟
تو که کابوس می‌بینی، چه سودی خستگی داره؟

Khab-e-Masnouee

Composed by : Soroosh Nematollahi
Photographer : Adrian Swancar

Vein - Soroosh Nematollahi

مهم: رفقای عزیز لطفاً در کامنت‌ها، داستان را لو ندهید.
داستان کوتاه «چگونه وانگ‌فو رهایی یافت»، نوشتۀ مارگریت یورسنار، به ترجمۀ ابوالحسن نجفی. راوی: حسین شنبه‌زاده.
با تشکر از حسین صادقی و ابوالفضل حدادی بابت «مسترینگِ» کار یا همچی چیزي.
اجرا تقدیم به رفقای توئیتری
کلمات:
نَوَرد: (در اینجا) پارچه، پارچه‌اي که رویش نقاشی می‌کشیدند.
شَرّابه: منگوله‌های کنار آستین.
مُحاذی: برابر.

audiobook

how Wang-Fo was saved

Born into a musical family, with both my father and brother involved in music, my interest in music blossomed from an early age. At the tender age of six, I embarked on my musical journey, learning the Tombak instrument under the guidance of renowned maestro Navid Afghah. My passion for music deepened, and at nine, I gave my first serious performance, showcasing my natural talent and the undeniable music in my veins.

Several years later, at the age of 18, I delved into the world of music composition and composition software classes, igniting my passion for creating melodies. Fuelled by this newfound enthusiasm, I began sharing my compositions on SoundCloud, showcasing my unique musical voice to the world. Simultaneously, I embarked on the study of the Duduk, an Armenian woodwind instrument, further expanding my musical horizons. My fascination with wind instruments continued, and in 2016, I began learning the Saxophone, adding another dimension to my musical repertoire.

As an independent artist, I made my mark with a debut collaboration on Mehdi Rajabian's "Middle Eastern" album, a groundbreaking production that united over a hundred renowned Middle Eastern composers and musicians. This extraordinary collaboration captured international attention, gracing the pages of major news outlets worldwide. Distributed by Sony Music Entertainment, the album served as a testament to my musical prowess and the power of cross-cultural collaboration.

Throughout my musical journey, I have performed the Duduk in various ensembles, adding my unique touch to diverse musical settings. My passion for music has also extended to composing scores for films and theatre productions, breathing life into cinematic narratives and theatrical performances. Music has always been an integral part of my being, flowing through my veins like an unstoppable force.

My musical preferences are as diverse as my musical experiences. I find myself drawn to the tranquil melodies of Ambient music, the electrifying rhythms of Electronic music, the improvisational genius of Jazz, the grandeur of Classical music, and the minimalist elegance of Minimal music.

I am a musician at heart, forever seeking new avenues to express my musical creativity. My journey is far from over, and I eagerly await the countless opportunities that lie ahead, promising to further enrich my musical tapestry and touch the lives of others through the universal language of music.

Vein - Soroosh Nematollahi

Soroosh Nematollahi

Recent comments

Amirreza n

MTi MOB

MOHSEN TABATABAEI

Negar Khaalesi

Related tracks