زبان چشم غمگین تو از شعرم روان‌تر بود
شبی که دستم از دل، از زبانم ناتوان‌تر بود

تو ناگاه آمدی‌وُ رفتنت را هم نفهمیدم
که دیدارت میان ناگهان و ناگهان‌تر بود

گناه هر دُوی ما را به پای پلکِ من بنْویس
اگر آغوش تو در خواب‌هایم مهربان‌تر بود

تو را هر شب میان بغض‌وُ اندوه خودم کشتم
و هر شب از شب قبل آرزویت نوجوان‌تر بود

خودت شعر مجسّم بودی از چشمت غزل بارید
که هر بیتی نوشتم انتهایش توأمان، تر بود

#علی_جانداردوست
#تر_بود
#غزل
#شعر
#poem
#poet
#poetry

Tar Bood.mp3

تا از علاقه‌ام به خودت باخبر شدی
پا پس کشیدی از من و هی دور تر شدی

می‌خواستی مسکّن تنهایی‌ام شوی
سردرد مستدام و غم مستمر شدی

معیار سنجش غم و‌ اندوه بعد از این
بین تمام مسئله‌ها معتبر شدی

دیگر به ماندگاری عشقی امید نیست
وقتی تو هم شبیه همه رهگذر شدی

تو سرسری به دفتر شعرم سری زدی
یک شعر ناتمام شدی، دردسر شدی
#علی_جانداردوست
#شعر
#غزل
#poem
#poet

Sardard

غزلی از کتاب «خاطرت باشد»

بهار دیده‌ام اما خودم بهار نبودم
به چشم تنگ زمانه به غیر خار نبودم

خزان طبیعت من بود و یأس زینت من بود
نوید نو شدن روز و روزگار نبودم

شکوه و شوکتم آن برگ زردِ رفته به باد است
برای دفتر باغم پرافتخار نبودم

همیشه زخم جدیدی دلیل مستی من بود
به لطف و سعی تبر بود اگر خمار نبودم

بزن به شاخه، به ریشه، بزن به کل وجودم
چنان بزن که بگویم: در این دیار نبودم
#علی_جانداردوست
#نبودم

nabudam

شاعر
مجموعه غزل «خاطرت باشد» از انتشارات «ایهام»
لینک خرید کتاب: 
https://ihambook.ir/product/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D8%AF

همیشه زخم جدیدی دلیل مستی من بود
به لطف و سعی تبر بود اگر خمار نبودم
#علی_جانداردوست

Ali Jandardoost