It's sound of inner feeling of LOVE...
Composer and arrangement: Kiyarash Sanjarani vahed...
Instruments: Se-Tar, DAF and Kahon by Kiyarash Sanjarani Vahed, Guitar by Najafpoor...

B minor...

Listen On Spotify :
https://open.spotify.com/track/59r7uqqDJszDLA5qymvI8D?si=2922546d822b4233

https://www.instagram.com/kiyarash.sanjarani/

In Love

▨ شعر: هوای عشق تو وانگاه خواب ویرانی
▨ شاعر: رضا براهنی
▨ با صدای: رضا براهنی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــــــــ
تقدیم نامه‌ی شاعر: به آرش حجازی، آن نَفَس عمیق
ــــــــــــــــــــــــ
اگر دقیق بگویم اگر دقیق دو جمله بیش نباید باشد
که خواب نمانم که آرزوی من این بوده این که خواب نمانم
که پیش از آن که تو از خانه می روی بیرون تو را ببینم
همیشه اما انگار زمین و زمان با من لج کرده اند
همیشه خواب می مانم
چرا که خواب تو را می بینم که آرزوی من این بوده خواب نمانم که … تو را ببینم
که زیر سنگهای جهان هم اگر خوابیده باشم
و یا تو روی ابرهای جهان خوابت گرفته باشد اگر دقیق بگویم
هنوز خواب تو را می بینم که همین … همان که گفتم

قدم گذار جلوتر بیا کنار من بنشین هنوز و باز هنوز و باز
اگر دقیق بگویم اگر دقیق اگر

جهان به چشم من از آنور قیام و قیامت
به شکل پنجره باید باشد نه شکل آیینه
وگرنه حتی به جای اسرافیل، خدا خودش بیاید بالاسرم که صور را بدمد تکان نمی خورم از جایم
جهان به شکل پنجره باید باشد نه شکل آیینه اگر دقیق بگویم دقیق اگر
چرا که پنجره پیوسته گشاده سوی تو آغوش رو به چهرۀ تو و چلچراغ که در چلچله و شب پره که به شب
و شرمساری آیینه را ببین نگاه اگر بکنم همیشه روی مرا می بیند چه فایده! چه فایده!

همیشه دست هایی هستند که چشم های مرا در می آورند که من تو را نگاه می کنم

زمین به دور تو می چرخد در روز
و شب که می چرخد خود را به دور من می چرخاند شبیه فرفره
که من برهنگی ات را شبانه از بَر کردم
تمامی اُریبها و پنهانیها و شیبهای شبیخون فرازهای معراجی فرودهای لذیذ
و غلتهای ریز و یا ریزتر و آبشارهای کوچک و پنهان چشمها و خواب لبها
و انگشت هایی که از لذتی وحشی می لرزیدند هنوز هم می لرزند پدرسگ ها انگار حافظه دارند
اجاق مشتعلی از خیال بی در و پیکر که چنگ می انداخت در بسیط لغزشی از یک بساط نَغزِ لرزیدن
و شعر چیست چیست چیست جز این کشت دادنِ جوانیِ تو در خویش!
نمی رسد همیشه رسیدن دشوار است اما چقدر این نرسیدن، دشوارتر هزار فاصله باید گرفت
و بعد می آید دوباره هزارباره از پس یکدیگر زمان، زمانِ شمردن اگر دقیق بگویم دقیق اگر
هنوز می گویم که خواب می بینم که آرزوی من این بوده خواب نمانم
که پیش از آنکه تو از خانه می روی بیرون تو را ببینم
و خواب می مانم تو می دانی که خواب می مانم اگر دقیق اگر

کشیده ای بزنی گر تو باز توی صورت ظلمت
چنان تلألویی از آفتاب می بارد که هق هقِ من از آن انتهای میدانها بلند می شود
وَ
سرا
زیر
جهان به نام هِق هِق من ایستاده روی پاشنه چرخان
و من مَنَم همه می دانند که هیچ گاه وَ هیچ جا خودم نبودم
“خودِ” مرا حرامیان خوردند
و از هضم رابع تاریخی پَست
عبور دادند
و در چشم خلایق حالا تُکِ شکسته و افتادۀ مدادم هستم گُم و خُرد و لـِه شده در زیر پای عابرها گُم
برای آنکه شهادت دهند شهادت که من زمانی خوشبخت بوده ام
و حالا به هیچ چیز و هیچ جای جهان معتقد شده ام آری حالا حالا
همیشه دست هایی هستند که چشم های مرا در می آورند که من تو را نگاه می کنم

و شهر شهر آستری از ظلمت درست و راست در این نیمروز سرخِ درخشیدن
لباس هایش را، ببین! که پشت و رو تنش کرده
و چاههای ویل جهان فریاد می زنند نخواستیم! نمی خواهیم!
و تو که کورچشمی این لحظه از شقاوت تاریخ را به ارث بردی
قدم به صحن خیابان گذاشته ای
انگار من و جهان درست در برابر چشم همه کفش هامان را عوضی پوشیده ایم


ــــــــــــــــ
به علت محدودیت تعداد کاراکتر، قسمت انتهایی شعر در اینجا نیامده: اما در فضای اینترنت می‌توانید آنرا پیدا کنید
ــــــــــــــــــ
و یا باید بلند شوم و سر به کوه و بیابان شهرهای جهان بگذارم
و از مقامات محترم اجازه بگیرم که در بازگشت دست خالی نباشم
جنازۀ زیبایت را به خانه بیارم
و چشم هایت را بنابه توصیۀ تاریخ
همیشه باز همیشه باز همیشه باز نگه دارم***

همیشه دست هایی هستند که چشم های مرا در می آورند که من تو را نگاه می کنم
▨
نوشته شده در ۷-۵ اسفند ۱۳۸۸ تورنتو ـ کانادا
▨
* مصراع عنوان هدیۀ مولاناست.
** دو بیت هدیۀ خواجه حافظ
*** طبیعی است که هر شعری انگار خود، شاعر آن شعر است. این شعر با تغزل شروع شد اما هرقدر پیش رفت، در بازنویسی های متعدد، حوادث اخیر آن را از راه تغزل دور کرد و ناگهان حادثۀ مصیبت بار ندا آقاسلطان، بر روحیه تغزل که می رفت ناب شود، چیره گشت. در هر جا که قتل جوان اتفاق می افتد، با آیین های عمیق و عمومی مرگ سروکار داریم. مرگ را همه حس می کنیم. بزرگی گفته است: عشق و اشک را نتوان نگه داشت. ما که بزرگ نیستیم این حرف را راه و رسم زندگی و شعر می دانیم. در آینده در دفتری جداگانه نسخه های متعدد مسوده های این شعر را با خود شعر به صورت کتاب کوچک در اختیار خواهم گذاشت. رـ ب

رضا براهنی | هوای عشقِ تو وانگاه خوابِ ویرانی

Tora Faryad mizanam(Shajarian rework)

«شُلِیل»

تنظیم بر روی آهنگ شلیل
با صدای بهمن علاءالدین (مسعود بختیاری)
و آهنگسازی عطا جنگوک

 ترجمه فارسی و متن ترانه شلیل از مسعود بختیاری (زنده یاد بهمن علاءالدین) -

تو به دیر و مو به دیر، ای شـُلیل کـُه وسته میونه
مر خدا طاقت بده، ای شلیل دل هردومونه

تو ز که بیو به لم، ای شلیل مو ز برافتو
آخی هردومون سهده دلیم، ای شلیل سیر بخوریم او

کاشکی که مو بیدم، ای شلیل مرغ منه حوشت
واچیدم خیرده برنج، آی شلیل زیر نعل کوشت

کاشکی مو کوگی بیدم، آی شلیل تو چی چشمه سارون
کاشکی تو گلی بیدی، آی شلیل مو اور بهارون

شو دراز و مه بلند، ای شلیل دلم نیگره جا
هرکی منجامون نشست، ای شلیل دلس چی دلم با

چه به ای دلم کنم، خیلی دردمنده
چی کنار سر ره، پر کدس نمنده


- شـُلـِیل (دختر مو بلند)

تو به دور و من به دور ای شلیل کوه افتاده مابین
مگه خدا طاقت بده دل هردومون رو

تو از کوه بیا پایین، من از برافتو (منطقه ی رو به آفتاب)
هردومون سوخته دلیم، سیر بخوریم آب

کاشکی که من بودم ای شلیل، مرغ توی حیاط خونت
میچیدم خورده برنج، ای شلیل از زیر پاشنه ی کفشت

کاشکی من کبکی بودم، ای شلیل تو مثل چشمه سارها
کاشکی تو گلی بودی، ای شلیل من ابر بهاری

شب دراز و ماه بلند، دلم نمیگیره جا (طاقت نمیاره)
هرکس بینمون نشست، ای شلیل دلش مثل دلم بشه

چه به این دلم بکنم، خیلی دردمنده
مثل کنار سر راه، پر بهش نمونده

Sholeil (Bahman Alaeddin)

I swear by the spectacle,

and by the dawn of utterance...

and by the dove's flight from the mind's expanse...

a word, captive, in a cage resides... 

Special Thanks to Omid Eftekhari

به تماشا سوگند
و به آغاز کلام...
و به پرواز کبوتر از ذهن...
واژه ای در قفس است...

Spectacle (تماشا)

Ghamsaye

Il arrive un moment dans la vie où l’on réalise que le sablier s’est bien vidé, et que le sable qui reste en haut est bien plus rare que celui qu’on a déjà vu tomber. Ce moment n’arrive pas toujours à un âge précis, ni à la suite d’un événement brutal. Parfois, il se glisse doucement en nous, comme une lumière qui perce à travers les vitraux d’une vieille église, transformant l’air et les ombres, révélant ce qui avait toujours été là sans qu’on le voie.

C’est ce que raconte cette chanson en italien, *Il Tempo che Resta*. Une chanson simple, sincère, où chaque mot résonne comme un murmure au creux du cœur. Elle parle du temps qui passe, des années qu’on a déjà vécues, de celles qu’il nous reste à offrir, et surtout de ce qu’on veut en faire.

Le narrateur y confesse qu’il a compté ses années, non pas avec tristesse mais avec lucidité. Il comprend qu’il n’a plus le luxe de perdre son temps à courir derrière des choses vaines ou à se débattre dans des futilités. Le temps devient un trésor rare, et chaque instant mérite désormais d’être choisi, savouré et vécu avec intensité.

Il exprime aussi le désir de s’entourer de personnes vraies, de celles qui savent rire de leurs erreurs, qui restent humbles dans la victoire et loyales dans l’adversité. Celles qui connaissent la valeur du silence, du pardon et de la simplicité. Il refuse la compagnie des orgueilleux, des menteurs et de ceux qui fuient leurs responsabilités. Car ce qu’il cherche désormais, c’est l’essence, le cœur battant de la vie : l’humanité dans sa plus belle lumière.

La chanson évoque l’idée qu’une seconde vie commence quand on comprend qu’on n’en a qu’une. Et dans cette seconde vie, il ne reste de place que pour le bonheur simple, les mots sincères, les gestes tendres et la paix intérieure. Plus de faux-semblants, plus de guerre d’ego, plus de temps gaspillé en regrets inutiles.

Sur fond de piano et de voix rauque, les mots s’élèvent comme une prière moderne, portée par une mélodie qui touche directement l’âme. Chaque refrain revient comme un serment : celui de vivre les instants qui restent comme les plus précieux, les plus doux, les plus intenses.

Et lorsque, dans le dernier couplet, la musique s’élève d’une tierce, c’est comme un souffle nouveau, une lumière qui s’intensifie pour rappeler que même lorsque le temps se fait rare, l’amour, lui, peut encore grandir. C’est un hymne à la maturité assumée, à la tendresse qu’on offre sans attendre de retour, et à la paix qu’on trouve enfin en soi.

Cette chanson est une main tendue à ceux qui, comme le narrateur, ont choisi de ne plus perdre une seule douceur de ce qui leur reste. Une déclaration pudique mais forte, pleine de sérénité et d’espoir, à fredonner dans le silence du soir, quand le monde s’agite encore mais que l’on sait déjà ce qui compte.

Il Tempo che Resta

مجید انتظامی - بچه های کوه آلپ

Hawniyaz

Kayhan Kalhor & Aynur - Rewend کیهان کلهر و آینور دغان - امان - آلبوم هاونیاز

Makan Ashgvari - Bodo Bodo
ماکان اشگواری - بُدو بُدو
دانلود: https://t.me/MusicKhaane/488
خرید آلبوم: bit.ly/2NEwtu2
|
ترانه‌ی "بدو بدو" از ابراهیم منصفی

بُدُو، بُدُو، بِشتِه مَکُ دِلُم سیاه که مه خَستَه م
(بیا بیاو بیشتر از این از من دوری مکن، دلم سیاه شده و خسته‌ام)
سی سالُمِن ، ولی هَنو خُنِکو بِی تو نَبَستَم
(سی‌سالمه ولی هنوز برای تو اتاقکی نساخته‌ام)

یادِت بیار ، زیر بارُن سُوار ِاسبُن چوبی
(به خطار آر در باران سوار اسب‌های چوبی)
وا تاختْ مارََه، سَفر ماکِه به شهرُن عشق و خوبی
(به تاخت می‌رفتیم و سفر می‌کردیم به شهرهای عشق و خوبی)

اِی آسمُن، اِی آسمُن ، دِلم اَ غُصَّه سیاهِن
(ای آسمان ای آسمان، دلم از غصه سیاه است)
کجا برم، چه بُکنم که بِی تو خاستِن گُناهِن
(کجا برم؟ چه کنم؟ که عشق تو گناه است)

Bad Boro

Makan Ashgvari - Bodo Bodo | ماکان اشگواری - بُدو بُدو

سعی کردم بهترین‌ ریمیکس‌ها و مشاپ‌های فارسی از موسیقی‌های کلاسیک و 
آوازهای سنتی ایرانی رو کنار هم جمع کنم؛ امیدوارم که لذت ببرید

Mashup Playlist by Alireza Faraji

خیالت

I am an Iranian artist, I share my works and efforts to create soothing music with Eastern musical backgrounds, blending it with modern spaces. I strive to create a mix of the vocals of great music masters like Maestro Mohammad Reza Shajarian, along with my own composition of various instruments. These pieces of music have a calming, Eastern, neoclassical, and ambient atmosphere. I hope you enjoy them and to support me as an independent artist, please follow the channel and share my pieces with your friends.

Tora Faryad mizanam(Shajarian rework)

The Whale

Related tracks