Koli - Persian Music

Maryame Pakizeh

من بمیرم از تو دل نمی‌کنم

Reza-Yazdani-Zakhmi

باز هم آمدی تو بر سر راهم
آی عشق میکنی دوباره گمراهم
دردا من جوانی را به سر کردم
تنها از دیار خود سفر کردم
دیریست قلب من از عاشقی سیر است
خسته از صدای زنجیر است
خسته از صدای زنجیر است
دریا اولین عشق مرا بردی
دنیا دم به دم مرا تو ازردی
دریا سرنوشتم را به یاد اور
دنیا سرگذشتم را مکن باور
من غریبی قصه پردازم
چون غریقی غرق در رازم
گم شدم در قربت دریا
بی نشان بی هم اوازم
میروم شب ها به ساحل ها
تا بیابم خلوت دل را
روی موج خسته دریا
می نویسم اوج غم ها را
دریا اولین عشق مرا بردی
دنیا دم به دم مرا تو ازردی
دریا سرنوشتم را به یاد آور
دنیا سرگذشتم را مکن باور
من غریبی قصه پردازم
چون غریقی غرق در رازم
گم شدم در قربت دریا
بی نشان و بی هم اوازم
میروم شب ها به ساحل ها
تا بیابم خلوت دل را
روی موج خسته دریا
می نویسم اوج غم ها را
باز هم امدی تو برسر راهم
آی عشق میکنی دوباره گمراهم
دردا من جوانی را به سر کردم
تنها از دیار خود سفر کردم
دیریست قلب من از عاشقی سیر است
خسته از صدای زنجیر است
خسته از صدای زنجیر است

Nima Chehrazi - Darya نیما چهرازی دریا

Homayoun Ey Yare Man(Hayedeh Cover)

Hesse Tanhaee

Pelk

تو رفتی و دلم غمین شد.mp3

Whiskey Talks

✨ There’s Always Hope ✨
This song tells the story of falling, failing, and facing regret — yet still finding light on the other side. From the weight of a misstep to the healing power of forgiveness, the music blends sorrow with renewal. A barefoot journey under the night sky rises into a chorus of hope, reminding us that no matter how heavy the past, dreams can bloom again.

There’s Always Hope

He sat there stirrin’ his whiskey slow,
Lines on his face told stories untold.
Said, “Son, I see you starin’ at that phone,
Let me tell you ‘bout the nights I spent alone.”
Had a woman who loved me, but I let her down,
Chased the money, never stayed around.
By the time I saw what I had to lose,
She was gone, and I had nothin’ to choose.
If I could turn back time, I’d hold her close,
Tell my boy I love him, never let him go.
I’d pick up the phone, call my old man,
Tell my mama I miss her while I still can.
Don’t wait ‘til you’re lookin’ back,
Live each day like it’s your last.
I had a son, Lord, he had my name,
But I was too busy to show him the way.
Now he’s grown, got kids of his own,
But he don’t call, and I know why, son.
Lost my friends one by one,
Guess a man’s gotta give just to keep someone.
Had a family, had a life, had it all in my hands,
But I let it slip like grains of sand.
If I could turn back time, I’d hold her close,
Tell my boy I love him, never let him go.
I’d pick up the phone, call my old man,
Tell my mama I miss her while I still can.
Don’t wait ‘til you’re lookin’ back,
Live each day like it’s your last.
He looked at me with a faraway stare,
Said, “Son, don’t wait ‘til the world don’t care.
Love ‘em now, don’t let pride win,
‘Cause time don’t give second chances, my friend.”
If I could turn back time, I’d hold her close,
Tell my boy I love him, never let him go.
I’d pick up the phone, call my old man,
Tell my mama I miss her while I still can.
Don’t wait ‘til you’re lookin’ back,
Live each day like it’s your last.


If I Could Turn Back Time

Emshab shabe mahtabe - sheida & masoud jahed

Dar fekre to boodam

امشب شب مهتابه حبیبم رو می خوام
حبیبم اگر خوابه طبیبم رو می خوام
شیدا و مسعود جاهد آلبوم در فکر تو بودم

Sheida - shabe mahtab

ای شب از رویای تو رنگین شده 
سینه از عطر تو ام سنگین شده 
ای به روی چشم من گسترده خویش 
شادی‌ام بخشیده از اندوه بیش
همچو بارانی که شوید جسم خاک 
هستیم ز آلودگی‌ها کرده پاک 

ای تپش‌های تن سوزان من 
آتشی در سایۀ مژگان من 
ای ز گندم‌زارها سرشارتر 
ای ز زرین شاخه‌ها پُر بارتر 
ای در بگشوده بر خورشیدها 
در هجوم ظلمت تردیدها 
با تو ام دیگر ز دردی بیم نیست 
هست اگر، جز درد خوشبختیم نیست

این دلِ تنگِ من و این بار نور؟
هایهوی زندگی در قعر گور؟

ای دو چشمانت چمنزاران من 
داغ چشمت خورده بر چشمان من 
پیش از اینت گر که در خود داشتم 
هر کسی را تو نمی‌انگاشتم
 
درد تاریکی‌ست دردِ خواستن 
رفتن و بیهوده خود را کاستن 
سرنهادن بر سیه‌دل سینه‌ها 
سینه آلودن به چرکِ کینه‌ها 
در نوازش، نیش ماران یافتن
زهر در لبخند یاران یافتن 
زر نهادن در کفِ طرارها 
گم‌شدن در پهنۀ بازارها

آه ای با جان من آمیخته 
ای مرا از گور من انگیخته 
چون ستاره، با دو بال زرنشان 
آمده از دوردست آسمان 
از تو تنهاییم خاموشی گرفت 
پیکرم بوی همآغوشی گرفت 
جوی خشک سینه‌ام را آب، تو 
بستر رگ‌هام را سیلاب، تو 
در جهانی این‌چنین سرد و سیاه 
با قدم‌هایت قدم‌هایم به‌راه

ای به زیر پوستم پنهان شده
همچو خون در پوستم جوشان شده 
گیسویم را از نوازش سوخته 
گونه‌هام از هُرم خواهش سوخته 
آه، ای بیگانه با پیراهنم 
آشنای سبزه‌زارانِ تنم

آه، ای روشن طلوع بی‌غروب
آفتاب سرزمین‌های جنوب 
آه، آه ای از سحر شاداب‌تر 
از بهاران تازه تر، سیراب تر 
عشق دیگر نیست این، این خیرگی‌ست
چلچراغی در سکوت و تیرگی‌ست 
عشق چون در سینه‌ام بیدار شد
از طلب پا تا سرم ایثار شد 
این دگر من نیستم، من نیستم 
حیف از آن عمری که با «من» زیستم
 
ای لبانم بوسه گاه بوسه‌ات 
خیره چشمانم به راه بوسه‌ات 
ای تشنج‌های لذت در تنم 
ای خطوط پیکرت پیراهنم 
آه می‌خواهم که بشکافم ز هم 
شادی‌ام یک‌دم بیالاید به غم 
آه می‌خواهم که برخیزم ز جای 
همچو ابری اشک ریزم هایهای
 
این دلِ تنگِ من و این دود عود؟
در شبستان، زخمه‌های چنگ و رود؟
این فضای خالی و پروازها؟
این شب خاموش و این آوازها؟

ای نگاهت لای‌لای سِحر بار 
گاهوار کودکان بی‌قرار 
ای نفس‌هایت نسیم نیم‌خواب 
شُسته از من لرزه‌های اضطراب 
خُفته در لبخند فرداهای من
رفته تا اعماق دنیاهای من

 ای مرا با شور شعر آمیخته 
 این همه آتش به شعرم ریخته 
 چون تب عشقم چنین افروختی 
 لاجرم شعرم به آتش سوختی

فروغ فرخ‌زاد
از مجموعۀ «تولدی دیگر»

ای شب از رویای تو رنگین شده

صدایم را به یاد آر گر آواز غمگینی به پا شد...

Reza-Yazdani-Zakhmi

Zeinab

Recent comments

zahra alipour

Related tracks