تو لبخند بزن من چوپانی نیستم نرمخو ، آنگونه که در افسانه ا…
واژههایم را که برای آزار تو می آیند در مشت بگیر و از پنجره …
خزهی دریایی ، مانداب ، صخره ؟ با چشمانی بسته چه می بینی ؟ ز…
گاه و بی گاه فرو میشوی در چاهِ خاموشی ات در ژرفای خشم پرغر…
Home
Feed
Search
Library
Download