گریه مکن که سرنوشت گر مرا از تو جدا کرد عاقبت دلهای ما با غم هم آشنا کردچهره اش آیینه ی کیست آنکه با من روبرو بود درد و نفرین بر سفر این گناه از دست او بودای شکسته خاطر من روزگارت شادمان بادای درخت پر گل من نو بها…
Home
Feed
Search
Library
Download