من خستم از این زندگی کوفتی
من چجوری نمیدونم اصلا چجوری 
من خستم از این زندگی کوفتی 
خستم نمیدونم چجوری برم جولو اخه 
بستس دستامو میدونی 
فکر کرد اما اخر عملاشو 
فیک کرد نفهمید چی شد ولی
ول کرد همه چیو رفت پی زندگیش
خستم 
بسه دیگه 
هر جوری باشی میگ شکل دیگه 
همیشه افتضا براش شیکه 
پره کلا زندگیش کلیشه
خستمو صدامون میپیچه 
سرو  پاتم ببندی هیچه
حالا که چشام میبینه 
کسی لطفا جولوم نشینه
وضعیت فعلا همینه
همش می خندم با کینه
همش می خندم با کینه
همش می خندم با کینه
همیشه دروغ گفتن مغزمو بستن 
فکرامو که کردم دیدم کلا دروغه 
اینا مث حرفاشونم اصا نیستن 
کنج نوکم نمیبینی اما  چشام میبینه
نفرت تنها چیزی که دیدم  
ثروت فقط داره حرص و طمع
خفت  برادر نمیشناسه قدرت
خستم
خودم بودن درد داشت
شکلی از مرگ شدم
با چشمان نیمه باز هر روز خوابیدم
این مرگ نبود زیرا من ایستادم
وهمه ی مردگان دراز می کشند

01 I Am Tired

وقتی سر میخوره بارون روی تنهایی من 
روزایی که باتو بودم واسه من زنده میشن
خاطرات با تو بودن دوباره زنده میشه 
واسه این مرد خاطراتت همه ی زندگیشه 
وقتی باز میباره بارون 
مارو کم داره خیابون
همه ی دیونگی هامون 
گریه هامون خنده هامون

ابرای خاکستری و آسمون غم گرفته 
جای خالی تو اینجا وای چقد دلم گرفته
بیا واسه رقص بارون ساز بهتر بزنیم
مثل اون وقتا بیا به سیم آخر بزنیم

پر بشه صدای بارون 
میون قهقه هامون 
همه دیونگی هامون
گریه هامون خنده هامون 

ابرای خاکستری و آسمون غم گرفته 
جای خالی تو اینجا وای چقد دلم گرفته
بیا واسه رقص بارون ساز بهتر بزنیم
مثل اون وقتا بیا به سیم آخر بزنیم

02 Rain

کنار رودیم رودی خشک ولی سرخ
همه ی آدم های شهر سیاه پوشن 
خونه های قدیمی و آسمون آبی 
همه آدم های چای می نوشن 

پرنده های آسمونم سیاهه 
تو روزی که به فکر خندیدن گناهه
بگو امروز منفعت من برای تو چیست 
روزی که سیاهی بزرگترین سوده 
بگو این اشک تو برای کیست 
روزی که تا بوده همین بوده

کنارم رودی خشک ولی سرخ 
محو مشتی باخت ولی برد 
کنارم رودی خشک ولی سبز
محو دودی گرم ولی سرد
محو دودی گرم ولی سرد
ولی سرد
سرد

حونه های قدیمیه خرابه
شهر مدرنی که فکراش خرابه
صدایت در رویا قفل در لحظه ایی باتو 
خنده ایی چیدم حالا همه دارن از خندمون آتو

پس قفل میشوم پشت شیشه های بخار گرفته
پش قفل میشوم در این گریه های زهر مار گرفته
پس قفل میشوم پشت شیشه های بخار گرفته
پش قفل میشوم در این گریه های زهر مار گرفته

پرنده های سیاه به آغوش غروب رفته اند 
آن آبی بی انتها به سرخی خونی در جوب رفته است
تمام دوربین ها به ما چشم بسته اند
میان رودی خشک بوسیدن لب هایی خشک را شکار کنند
تا به گوش همگان رسانند بتی شکست 
هنگامی که مردمان شهر به دیدار مردگان رفته اند
مردگان رفته اند
چه بت شکنی زیبایی 
کنار گنبدی خیالی 
کنار بوسه ایی رویایی
خندیدیم لبخندی خدایی
ولی همه ی این ها خلاصه شد در ذهن قفل من 
حسرت رویای بودن 
حقیقتی دودناک 
کنار جسم خسته مرده من 
رودی خشک سوزی سوزناک
رودی خشک سوزی سوزناک
رودی خشک سوزی سوزناک

03 Red River

تومن پره دردو ناراحتی 
دنیام شده پر از روزای لنتی

چقدر برم جولو 
وقتی دیگه نیست 
تو وجودم دیگه هیچ طاقتی

این یه قصه ی تکراریه
پره از کلیشه
زندگیمو برم جولو که چی شه
پرم از تکرار وخستگی 
خفه شدم از وابستگی 
 
میخوام برم از پایستگی
تا نشم غرق کسی
 
منو ببخش  برای تموم خوبیام 
منو ببخش با تموم خودم  موندم برات
منو ببخش حتا اگه چیزیو عوض نکرد
منو ببخش که قلبم تورو پس زد


بارونی از طاعونه افکار
با خونی تا خونه ی اشعار
نه در زمانو مکان داری قرار
نه با عجله پا به فرار
فقط پوچیه که تورو میکنه سوار

تموم شدم در کسی در چیزی که خالی
رویاهای سنگینم سقفش پوشالی
پریدم از خواب کاشتم نهالی
و هر روز طی کردم این توالی پشت توالی
 
چه فکر های مهالی چه آدم های کالی
پری اما خالی ،جهانی توازی
ترکید مبانی ،که خودم در تکرار 
هزاران بار این زندگی رو کردم به تباهی

تمام هستی کردن تبانی 
که برم سمت این پایانی
پایانی از زندگیه جوانی
هیچ است در دفتر کهکشانی


منو ببخش  برای تموم خوبیام 
منو ببخش با تموم خودم  موندم برات
منو ببخش حتا اگه چیزیو عوض نکرد
منو ببخش که قلبم تورو پس  زد

 وحید جعفری

Payestegy (Conservation)

lyric;
قدم میزنم زیر بارون
قدم میزنم بی تو آروم 
میرسم به خیابونی شلوغ 

زندگی با هیجان می گذره 
آسمون هر لحظه ابری تره
هیچ وقت فراموش نمیکنم شبی 
که آسمون برای من گریست آروم

من دارم راه میرم زیر بارون 
خیلی آسون غرق خون

زیر بارون تنها قدم زدن 
میدونی چه طعمی داره 
شب های پاییزی بی تو 
چه زرق و برقی داره 


همه خوبا زیر خاکن
پاکن اونا که رفتن 
کل روزا مث مانکن 
قفلن روم چارتا گورکن 
همه فکر پول بانکن
تاکم سرو تش خم 
یه جوری تو فازن 
انگاری که باسن واسم 

خودم خواستم که همینجوری باشم 
توروت واسم جا که تو قلب تو جاشم 
تمومه این داستان تمومه این دردم 
تموم شب می کشم تمومشو تو سرم


نفسم در نمیاد تو این بارون اسیدی
شب دیدیم شب بودیم اما نترسیدی 
تلخیمو خوابیدیم تا وقتی که پوسیدیم 
تاریکم تاریکم تاریکمو تاریکم
تاریکم تاریکم تاریکمو تاریکم


من دارم راه میرم زیر بارون 
خیلی آسون غرق خون

زیر بارون تنها قدم زدن 
میدونی چه طعمی داره 
شب های پاییزی بی تو 
چه زرق و برقی داره

Ghadam Mizanam

خودم بودن درد داشت
شکلی از مرگ شدم
با چشمان نیمه باز
هر روز خوابیدم

VAHID s JAFARY