
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات
به دریایی درافتادم که پایانش نمیبینم
کسی را پنجه افکندم که درمانش نمیدانم
شبان آهسته مینالم مگر دردم نهان ماند
به گوش هر که در عالم رسید آواز پنهانم
دمی با دوست در خلوت به از صد سال در…
i love this ❤️🔥
جااااااان
به به
روحت شاد مرد
