من آن مفهومِ مجرد را جُستهام.
پایدرپای آفتابی بیمصرفکه پیمانه میکنمبا پیمانهی روزهای خویش که به چوبین کاسهی جذامیان ماننده است،من آن مفهومِ مجرد را جُستهاممن آن مفهومِ مجرد را میجویم.
پیمانهها به چهل رسید …
افسانههای سرگردانیات ای قلب دربهدر به پایان خویش نزدیک می…
❤💫
انسان را رعایت کردیم..
♥️🤍💚
Home
Feed
Search
Library
Download