دلم به بوی تو آغشته است
سپیده دمان
کلمات سرگردان برمی خیزند و
خواب آلوده دهان مرا می‌جویند
تا از تــــــو سخن بگویم
کجای جهان رفته‌ای
نشان قدم هایت
چون دان پرندگان
همه سویی ریخته است
باز نمی‌گردی، می‌دانم
و شعر
چون گنجشک بخارآلودی
بر بام زمستانی
به پاره یخی
بدل خواهد شد.

***
من این راه دراز را آمدم که تو را ببینم  
زمین شخم‌زده را دیده‌ام  
پاره خشت و ماه بریده را دیده‌ام  
شگفت کودکان و پایمال علف‌ها را دیده‌ام  
سایه‌بانی خاک و شعله‌ی آه را دیده‌ام  
باد را دیده‌ام
و تو را  
ندیدم
            
شمس لنگرودی



دلم به بوی تو آغشته است - شمس لنگرودی

Shamaizadeh <> Khodahafez

Mahasti. Azizam.NAZA

Ay Falak

Raz-e Eshgh

Aghaaz-e Daastaan

Kourosh yaghmai-shirin jon ( MUSIC IS MY LIFE )

بگو سرگرم چی بودی
که اینقدر ساکت و سردی
خودت آرامشم بودی
خودت دلواپسم کردی

ته قلبت هنوز باید
یه احساسی به من باشه
چقدر باید بمونم تا
یکی مثل تو پیدا شه

تو روز و روزگار من
بی تو روزای شادی نیست
تو دنیای منی اما
به دنیا اعتمادی نیست

تو روز و روزگار من
بی تو روزای شادی نیست
تو دنیای منی اما
به دنیا اعتمادی نیست

سلام ای ناله بارون
سلام ای چشمای گریون
سلام روزای تلخ من
هنوزم دوسش دارم

سلام ای بغض تو سینه
سلام ای آه آیینه
سلام شب های دل کندن
هنوزم دوسش دارم

نمی دونی تو این روزا
چقدر حالم پریشونه
دلم با رفتنت تنگ و
دلم با بودنت خونه

خرابه حال من بی تو
نمی تونم که بهتر شم
تو دستای تو گل کردم
بزار با گریه پرپر شم

یه بی نشونم تو این خزون
یه بی نشونم تو این خزون
منو از خودت بدون

یه بی نشونم تو این خزون
یه بی قرارم یه نیمه جون
منو از خودت بدون
منو از خودت بدون

سلام ای ناله بارون
سلام ای چشمای گریون
سلام روزای تلخ من
هنوزم دوسش دارم

سلام ای بغض تو سینه
سلام ای آه آیینه
سلام شب های دل کندن
هنوزم دوسش دارم
Fereydoun-Salam ( music is my life )

Fereydoun-Salam ( music is my life )

El violín no toca: gime, suplica, confiesa. Cada nota es un hilo de sangre convertido en sonido, un temblor que se desliza entre la carne y el acero.
El chelo responde grave, como un corazón que arde, mientras la percusión late como respiración contenida.
Entre pads oscuros y luces doradas, la melodía no describe: quema. Es un rito secreto, un abrazo imposible convertido en sonido.
El violín se quiebra al final, como un amante que llora en silencio, dejando al oyente suspendido en el borde entre deseo y eternidad.

9.-El-Suspiro-de-las-Alma

Pavane

Bonjour à tous et à toutes
Je vous propose une nouvelle création, j'espère qu'elle vous plaira
Je vous souhaite une bonne écoute et un agréable week end

Lyrics

I’ve seen the rise of distant dawns 
And face the night when hope was gone 
Each step I take the airs more clear 
For the home I seek i s finally here 

Mohsen chavoshi - bahram

Adrian-Matyas