Name: جامه دران by Ahmad in مثنوی افشاری _ جامه دران
Duration: 12 min 56 s
Description: حسام الدین سراج - بوی بهشت

دلتنگی حزن آور یک کهنه سه تارم
برگیرو برآشوب وبزن "جامه دران" را

مثنوی افشاری _ جامه دران

An Empty Chalice

Por Kon Piale Ra (feat. Mohammad Reza Shajarian)

حسام الدین سراج - بوی بهشت

جامه دران

گروه‌ شمس- گیان گیان

Telegram.me/bayat_arsh_amir
https://www.instagram.com/bayat_arash/


یادیارTelegram.me/bayat_arsh_amir .....   Music by Arash Bayat&Amir Bayat

در دنیای تو ساعت چند است

آوازِ روح انگیز : درآمد دشتی

غزلیات حافظ

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

هر بهاری که آید
یادم آید از اون شب
نغمه خواندی به گوشم
من گریزانم از غم
هر بهاری که آی
یادم آید که گفتی 
مستی و بی خیالی
شد نصیبم ...

دگر بین ما هر چه بود گذشته
شراره عشق همچو دود گذشته
آن شب پر امید و آرزو
با نوای غم آلود گذشته

هر بهاری که آید
یادم آید چه شبها
تا سحر گریه کردم
ز آن همه بی وفایی

هر بهاری که آید
یادم آید از آن شب
گفتی آخر رسیده
روزگار جدایی

دگر بین ما هر چه بود گذشته
شراره عشق همچو دود گذشته
آن شب پر امید و آرزو
با نوای غم آلود گذشته

بوی بهار - عماد رام

ته جا بِدا بِرمه‌ی بی چِمِر بی
...
(تو گریه‌ی پنهانیِ بی‌صدا بودی)

به یاد استاد ابوالحسن خشرو

Reza Ebrahimi´s Album

ته جابدا برمه‌ی بی چمر بی ...

اجرای #خصوصی آواز ابوعطا
به تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۵۹

فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق
که در این دامگه حادثه چون افتادم
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیر خراب آبادم
نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوض
به هوای سر کوی تو برفت از یادم
کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت
یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
می‌خورد خون دلم مردمک دیده سزاست
که چرا دل به جگرگوشه مردم دادم
پاک کن چهره حافظ به سر زلف ز اشک
ور نه این سیل دمادم ببرد بنیادم

-------------------

بهار دلکش رسید و دل به جا نباشد
از اینکه دلبر دمی به فکر ما نباشد
در این بهار ای صنم بیا و آشتی کن
که جنگ و کین با من حزین روا نباشد
صبحدم بلبل، بر درخت گل، به خنده میگفت
مه جبینان را، نازنینان را، وفا نباشد
اگر تو با این دل حزین عهد بستی
حبیب من با رقیب من، چرا نشستی؟
چرا عزیزم دل مرا از کینه خستی؟
بیا برم شبی از وفا یک شب، ای مه نخشب
تازه کن عهدی که برشکستی

جامه دران

Ahmad

Recent comments

NOBODY

Related tracks