let*me*know (cade)

drinks on me *

خالیه دلم 
از خلا عشق پر
گذر من از تو
بهم زدن چشم بود 

ولی نه به این راحتی 
واسه من عمری گذشت 
اون لحظه ی نرسیدن 
طعم حرفاتو نچشیدم 

شدم بازیچه اون حرفات
نقاشیه نکشیدم 
انگار قبلم جای عقل میگه 
اینجروی نشدم نه هیچوقت

کورس : 

حالا رفتیو من تنها ترین عاشقم رو زمین 
تنها خاطراتم تو بودی فقط همین 

حالا رفتیو من تنها ترین عاشقم رو زمین 
تنها خاطراتم تو بودی فقط همین 

غرق میشم تو آب ریه ام
بدون غم میگم یه روزی میرم 
فقط عشقو با تو دیدم
دستام سرد شدن از یخ تو سینم

هر جهنمی آرزوش بهشت نیست 
من جهنمو با تو میخوام 
بهشتم میادو میره
اگه ادامه ی راهو با تو بیام

تو باهام بیا
ی چمدون سیاه 
آسمونو ستاره هاش
 فاصله ی ماه 
دستام سرد میشن
 یخ نشو با من 
آتیش میزنم 
خونه ی غمو بازم 
گل خاری های زندگی 
من فقط با تو خوشه حالم 
چشام تارن انگار 
ی خار وسط باغم
ی سنگ وسط خاکم 
با این حال خاک پاتم 
ببین هستم اما
بزار این روزا بگذره لااقل

از دور ترین تصور دور تری
خواسته های دورو دور زدی 
ساختی تو و تو ساختی
تو قلبم باشگاه مشت زنی

از هر غلطی درست تری 
درخشش طلوعه صبحمی 
زلزله ی ترسای پنهان 
ای گم شده ترین پیدا 

تکرو ترین اجماعی 
تو غمیگن ترین شعر ها
ابداعِ این اجراعی 
صبرِ طولانی ترین ایستگاه

جدید ترین تکراری 
این دل درگیره شیداس 
هنوز حبسم توی چشمات 
آزاد ترین زندان

حالا رفتیو من تنها ترین عاشقم رو زمین 
همه خاطراتم تو بودی فقط همین 

حالا رفتیو من تنها ترین عاشقم رو زمین 
همه خاطراتم تو بودی فقط همین 

غرق میشم تو آب ریه ام
بدون غم میگم یه روزی میرم 
فقط عشقو با تو دیدم
دستام سرد شدن از یخ توی سینم

هر جهنمی آرزوش بهشت نیست 
من جهنمو با تو میخوام 
بهشتم میادو میره
اگه ادامه ی راهو با تو بیام

Tanhatarin Ashegh-Shahrad

 

دارو میشه هر پیک با تو
هر چیزی حقش با تو‌
اگه قراره که روزی فدا بشم واست 
وقته خوابمه بگو بندازن جامو

عشق امنه واسه جسد توی قبرش
بزار بمیرم واسه دردت 
ی حس یخی داره آتیشت ولی
من موندم پای تو و حرفت 

لحظه تاریکیه دیدار 
سازگار ترین با نوازش گیتار 
من زهره خورشیدتم 
هیچکی نفهید نیاز این تیمار


میگذرن ثاینه ها ولی 
نه بدونه تو 

میشه ببیمنت یعنی ؟
جونم به وجود تو 

رفتن ثانیه ها ولی
نه بدونه تو

میشه ببیمنت یعنی ؟
جونم به وجود تو 


هر ثانیه با تو خندس 
انگار مشکلامو تو گذشته رها کردم 
انگار تو حلال شکی
حتی جونمو نمیدونم برازندت

انگار شب و روز حتی قافیه ها 
با طلوع تو هماهنگن
وقتی قدمتو روی چشم میزاری 
فدای تو میشه هر آهنگم

ولی اشکتو ببینم بارون میشم 
نباشی داغون میشم 
دورم ازت سایه ها بی قرار میشن 
تو باشی آروم میشن

تو باشی آزاد میشم 
درگیرتم 
تو خواب با فکرم راه میرم
توهم ساختم نزدیکتم 

عشق امنه واسه جسد توی قبرش
بزار بمیرم واسه دردت 
ی حس یخی داره آتیشت ولی
من موندم پای تو و حرفت 

میگذرن بدون تو لحظه ها 
دلتنگم واسه خنده هات 
من شریک لحظه هاتم 
کشته تیر هر نگات

میگذرن ثاینه ها ولی 
نه بدونه تو 

میشه ببیمنت یعنی ؟
جونم به وجود تو 

رفتن ثانیه ها ولی
نه بدونه تو

میشه ببیمنت یعنی ؟
جونم به وجود تو 

عشق امنه واسه جسد توی قبرش
بزار بمیرم واسه دردت 
ی حس یخی داره آتیشت ولی
من موندم پای تو و حرفت 

عشق امنه واسه جسد توی قبرش
بزار بمیرم واسه دردت 
ی حس یخی داره آتیشت ولی
من موندم پای تو و حرفت

Minor-Shahrad

آشکار

آسمون آسایشت ابریه
از امنیته یا از دلتنگیه ؟
بیاین همدل بشیم همه با همدیگه 
جا اینکه بگی من تو بهترینه 

هر چند من بودنت از خودت نیست 
اصلا تو 
کسی نیستی دوست داری کسی باشی
زبری ولی دوست داری لطیف باشی 
شاید مثل هم میسازیم 

ساخته ها زیاده میسازم از کم 
واست میسازم لطیفه از درد
شاید اولش آسونه سخت میشه تهش
ته سیگار داغ میشه هر دم 

تنبیه نه تربیت 
تضعیف نه تقویت 
ترفیع نه تجربه 
ظرفیت محدوده 
احتیاط بدون احتیاج 
میبرم نه با امتیاز 

از هر چی کثیفه تمیز تر 
درونگرام ولی هستم با جمعیت 
ترجیحا فکر نکن که داری اختیاری 
چون رفتارمون شده طبیعت

هر لحظه بی نظیر تر 
نزدیک تر به حقیقت 

اگه شاهکار واست رویاست 
اینو بدون غم ی شاهکاره همیشگیه 
فقط باش با خودت روراست 
این اولین کشف زندگیه 

هر لحظه شاهکار 
بی نقاب ی چهره ی آشکار
بیرون از ملال تو سینت 
دنبال ی کشف شاهکار 

من هیچوقت قوانینو نشکستم
این قوانین بودن که منو شکستن
تیکه هامو بخش کردن بین خودشون 
ازم گرفتن وجودمو به زور 

نه نکن با من اینکارو نقابم داره میسوزه 
یکی آب بده به من فشارم داره میوفته 
نه عادت ندارم به چیزی که تو ازم میخوایو
من که چیزی نخواستم ازت تو از خودت بدت میاد مگه؟

کافیه نمیتونم از در بیام بیرون
میترسم از امروزمو دیروز
همه ی لامپای که روشنایی دارن میسوزن
نمیه تاریکو ببین وقتشه بیای بیرون

تاریکی یعنی آرامش به دور از احتیاط
یعنی وحشی ترین واقعه بدون احتیاج
گمشده و پنهان و در حال انفجار 
خودتو رها کن از این زندانه اتفاق 






حلقه ی اتفاق تلاشو انتظار 
همون بازیگر فقط با پول زیاد 
دنیا ی روز از دست شماها میوفته
هر طلوعی ی روزی غروبشم میاد

Ashkar-Shahrad

حقه 

بردم اگه نمردم همیشه حقه میزنن پشتم 
قلابم رپ سید میکرد آنرست کارا مسترپیسن کلا
میخوای دورم بزنی ی دور بده بزنیم بابا خوش قلب 
میخوام بزنم پایینو نشونه میگیره کلتم

مفت تر میفروشی خودتو از رفیقات 
گیتارو دست بگیرم میخونی دلی بام 
ی سیگار چیه کلتم تو روت نمیکشم 
اگه میخوای ی روز بیرون بری بام 

ژست صورت تو نیست اینکارا 
ما میدوویم دنباله پلیس 
میریزه متابولیسمت به هم 
بتونی بگیری شبیه ما سیس 
کارا چیه پس اگه بمب نیست 
گر میگیری اگه نوک تیز 
باشه قلمم گرگیست 
ولی اگه کاری باهات کردم ظلم نیست

فکر کنم نفهمیدی هنو داستانو
ما بودیم میشکستیم هر روز ساختارو 
لطف ما بوده اگه هنوز هیپ هاپی زندست 
ما بمب بودیم ولی چهار تا سوسک هنو زندن

لیاقتت همینه تف …..
نگیری جلو ما رخ 
کلا خرجته دو تا مشت 
سوالت اینجا نداره پاسخ 

خونم داغ تر آشه
بی عرضه ها همیشه آنتن
راهت کجه دهنت صافه
کوه لاشه لاشه هاتون لاشه

مواذب باش اگه باهام حال میکنی
روی صورت بدخواهامون خال میکوبیم
تو که مارو می‌دیدی همیشه لال می‌شدی 
فرقی نکردی ولی مثل سگ پارس میکنی

زخمت کنم زخمم ترمیم میشه
درود به کسی که تو جوونی پیر میشه
من اشتباه میکنم تا بفهممش 
اونی نیستم که از زندگی سیر میشه افتاد ؟

سخته باقی راه نقض قافیه ها 
ارتش تاریک ماه تیک تاکه ثانیه ها 
تکو توک می‌ره کارا به پیش ولی 
می‌سازیم ما باقی راه

ی راه تاریکه ی پرتگاه باریکه 
زره ای برام کافیه با کی میشم قافیه
راهم بازه جاده جلوم دراز
با راز میتازم بدون کارم ممتازه

آقا اجازه هیپ هاپو فتح کردیم ما 
شاد شد غمگین ولی ساختیم از غمگین شاد
من میگم خودت باش میگن سنگین باش 
آهنگین بباز و ببر و دائم تو تغییر باش

نور بدی سایتو با تیر میزنم
با سایه ها پاورچین میرمو یا می خزم 
اگه گرگی سرت خیرات واسه گوسفنداس
اینا مارو ببینن از ترس تیک میزنن

همینه زنجیره کمینه نبینه در میره
سیبیل چنگیزیاتون واسه ما کنیزه 
بابا تفذیه تصویت میکنیم خوابتم تعبیره 
تغییره جدیده مریضه بابا لطیفه 

میشوره میبره تمیزه کثیفه هر چی که هس 
خم میشه رو زانو نابود میشه چراغ خاموش
آروم آروم بارون میاد رو آبادیاتون داغون 
مثل زالو میچسبن به آدم ولی میرن آخر تابوت

اینا اونور آب میگن از دود بود بوس 
سود لوپ لوس بازی نکن بپا نشی کود مود
ما نظاممون هم کارتله هم مافیاست
 پاش بره قاتله.کی میشه محافظت ؟ 

تو دلم ی لامپ روشنه اونم باد بره 
باش میره تو دل به کار بده پاش وایسا 
با راه بتاز با جریان آب مثل ی رود
 بمون بخون بجور برون تا به گور

Hoghe-Shahrad

عروس دریایی

هوا غبار داشت 
تار بود پای لختم روی شن سرد 
نوازش می گرفت 
بدون نور تاریک و ی حس گرم از ته دل تنگم

جلو تر رفتمو اینبار نوازش میداد آب پاهای سرد و زخمم
صدای موج خمارم کرد و انگار افتادم تو ی دریچه ی تنگ

روی یک سخره باریک ایستادم
دور دست ها یک خلع تاریک 
دو طرفم دره سمت آب بودو 
چیزی که به چشم میدیم رنگ تاریخ بود

موج ها با سخره ها توی دعوا 
ی حس آزادیه توی تنگنا 
صدای شیرجه توی گوشم 
تو تاریکی میدیدم انقلاب رنگهارو

باد نمناک خبر بارون میداد
ی صدا میگفت بیا و آروم بیا
ذهنم دنبال راه در پیچش 
ولی گم شدم تو چیزی که بودم درگیرش

نزدیک تر شدم به سنگها 
رفتم جلو تر پناور شد دریا
رسیدم به نوک سخره مرگ
آماده پرتاب 


ی حس آرامش لب مرز
روی گونه هام بوسه های لب ترس 
لحظه های تاریک زندگی 
یادم داد بدون ترس اقدامی زنده نیست

ی حس آرامش لب مرز 
سکوت زندان سوز یک شب سرد 
واقعیت حقیقت ساختگیست
دیدم که حقیقت رازی ناگفته نیست 

ی حس آرامش لب مرز
روی گونه هام بوسه های لب ترس 
لحظه های تاریک زندگی 
یادم داد بدون ترس اقدامی زنده نیست

ی حس آرامش لب مرز 
سکوت زندان سوز یک شب سرد 
واقعیت حقیقت ساختگیست
دیدم که حقیقت رازی ناگفته نیست 


غرق توی آب ولی نفس هنوز هست
چشمگ های یک نور ریز
توی سیاهی که ازش قفس ساختم
امید شد و شد دلیل خوب زیست 

با پر بال شکسته 
هنوزم امید پرواز هست 
دنبال چی میگشتم
راه حقیقت ی جاده ی بی اندازست 

شناور به سمت نور شدم
که یکهو هوا بارون شد 
ترکیب دریا و بارون 
دلیل شکست قانون شد

فهمیدم رسیدم به عشق 
توی دلم عمق تنهایی
جاودانگی رو حس کردم
مثل یک عروس دریایی


ی حس آرامش لب مرز
روی گونه هام بوسه های لب ترس 
لحظه های تاریک زندگی 
یادم داد بدون ترس اقدامی زنده نیست

ی حس آرامش لب مرز 
سکوت زندان سوز یک شب سرد 
واقعیت حقیقت ساختگیست
دیدم که حقیقت رازی ناگفته نیست 

ی حس آرامش لب مرز
روی گونه هام بوسه های لب ترس 
لحظه های تاریک زندگی 
یادم داد بدون ترس اقدامی زنده نیست

ی حس آرامش لب مرز 
سکوت زندان سوز یک شب سرد 
واقعیت حقیقت ساختگیست
دیدم که حقیقت رازی ناگفته نیست

Aroose Daryayi-Shahrad (pichaks beat)

عکس 

ی پیرمرد 
کنار رودخونه نیمه ی شب 
گم شده نداره ترس ولی 
کل وجودش گم بود توی عکس

نشستم کنارش لرز دستاش 
نشون میداد که رو به قبلس
پشت عینکش اثر اشک بود 
میخواست یچیزی بگه به من 

میگفت بیست ساله بودم شدم عاشق
غم ترکید توی سینم
همیشه تو فکرشم 
انگار خودمو دیدم تو روی دیگم

شد مادر دخترم 
الان اون مراقبمه 
همیشه اینجا میومدیم
حس میکنم هنوزم کنارمه

کورس:

عشق یک نگاه بی انتهاست 
از بیخ تا بیخ باهاته و ساکت ترین صداست 
وقته خدافظی
گاهی سکوت ابدی بلند ترین صداست 
همه چی میبینی با چشات 
ی روز روی همه چی میبندیشون ولی
دنبال چی هستی ها
تا وقتی زنده ای که باید بجنگی توش ولی


انگار داره خوابم میاد 
همه چی تو ی لحظه یادم میاد
تو زندیگم دیدم آدم زیاد ولی 
انگاری باز کم میاد 

یکی که چیزی که هستمو ببینه 
پای هر چی حرف هست بشینه
ی بویی یادم میاد 
راهت تمومه راه هست زیاد 

انگاری یکی تابم میده 
هر چی نیازه رو یادم میده 
چیزای زیادی آوردم 
هی پس میگیره باز پس میده

چی میخواد این دنیا از من 
وقتی میترسم از همینی که هستم
انگار روحم از خواب در میره 
خستم ولی سفرو هستم 

میگه زندگی میگیره ازت 
هر چیزی یا کسایی که هستن
انگار همه چیز واسم طنزه 
نمیدونم مردم یا هستم

انگار چیزی که میبینم ناواضحه 
ولی هی میشه واضح تر 
ی حس آرامش لب مرز 
اما کامل تر 

زندگی خاموش میکنه لبت 
گاهی به زور میکنه خمت
آگاهی داری ولی لباستو نه
چون خاک میکنن تنت 

شاید بودم حاصل تصادف 
خود کشی خود تناسخ 
شاید کهکشانی که جای دیگست
یا ی دایره میشه ی حقیقت

زندگی یا حقیقت
ماشه روی شقیقت 
صورتت میخوره ترکه ترک 
لحظه های تنگی نفس

این سه دقیقه چقدر زیاد بود
انگار زمان داره دیر میگذره
تویی که ضربه نخوردی
زندگی اولیشو محکم میزنه

خیلی چیزارو نمیشه گفت
حرفام باز کم میاد 
منتظرش بودم همیشه 
 باد میبره منو خاکستر میاد 

انگار داره خوابم میاد 
همه چی تو ی لحظه یادم میاد
تو زندیگم دیدم آدم زیاد ولی 
انگاری باز کم میاد 

تمومش کن لعنتی 
من دیگه بین شما نمیکشم 
منو بکشید تا برم به جایی
 که هیچوقت بهش نمیرسم

بکش که راحت شم از زمان 
از غم همیشگی هر چی بوده تا الان
اون کتابی که تمومش نکردی 
دیگه تموم شد الان

Aaks-Shahrad

برگ

آی هنوزم مستم
به پای تو میشینه قلبم تا تش
بزار بخونم از چاشنی دردم با غم 

ای هنوز مستم 
به پای تو میشینه قلبم تا تش 
بزار بخونم از چاشنی دردم با غم 

بزار خورشید نور تورو بتابونه 
ی کوه که جنگله بیابونش 

ای هنوز مستم 
به پای تو میشینه قلبم تا تش 
بزار بخونم از چاشنی دردم با غم





ماه صورتشو کوبید تو سینم 
عثاره مرگ پاشید رو پیرهنت
سبز به لطافتِ ی برگ 
ولی زوده بخوام برات بمیرم


امواج قضاوت خورد توی سینم
ولی نشد که جز خوبی ببینمت
خواسته هارو رو تن سایه کشیدم
بگو چی میخوای برات بگیرم به چنگ

میرم تا باقی راه 
بزار بگذره راه
ی سایه ی خام 
بزار بکشیم ثانیه هارو

صد بارم ببازم ازت 
بلند میشم بار هزارم 
وقت میبینم نور این ماهو
شک میکنم به قدرت خاک

وقتی ندارم تاب 
زندگی تاب میده مارو
شیشه عمر دلخوشیامی 
وقتی ثانیه سالی ی بار بود

لحظه هاتو قدر ندونی 
میشن حسرته ی خاطره 
فرق کردی واسه من همونی 
بالغی ولی هستم مواظبت 

ازت شک هات نساز نگرانی 
چون ی کاف میکنه شکتو کشک
عشق به لطفات ی برگ 
ب بیوفته میزنی رگرو بد

یه عشق در به دری
همیشه هستم نگو خستس
تو کلید قفل قلب منی
ولی اون در هنوز بستس

بعضیا ی نقطه کم دارن واسه بغض
حست با ی نقطه به سینم خس خس میداد
دردات مثل ی بوسه ی سرد بود 
که مثل اظترب بهم حس میداد

شب ها تب میاد سراغم 
نمیشه بی فکر تو بخوابم 
هنوز قرقم تو قافیه بازم
ندارم در حدت شعری بسازم

کاش این دیوار پنجره داشت
این حنجره که لایه نداشت 
با رد درد عمرت بساز 
نه مثل خوکی که سایه نداشت 

راهرو ی این خونه فقط راه مارو نداشت؟
فقط مارو کم داشت انگار این دنیا 
خواسته هام ی توماره 
نمیخوام تو بشی ی رویا 

کورس :

هیچی پایان نشد باورش
نقطه اینم تهش
این شعر نقطه داشت 
چون تو بودی آخرش

هیچی پایان نشد باورش
نقطه اینم تهش
این شعر نقطه داشت 
چون تو بودی آخرش

هنوزم میمونم تای پای جووووونم به پات 
تا وجودن خنده هات 
جای فرش قرمز تو خوووووونم بپاش 
میخوام بدونم لحظه هامو

هر نگاهت طلوعه ی غروب دیگس
طلوعه دیدن حس بروز بی ترس
هر قدمت اثر ی شاهکار
بودنت شاهکاره ی آشکاره بی غم

خیابونا آواز میخونن برات 
ی عکس شده خاطره برام 
چه حقه ای زدی منو غرق خودت کردی
انگار شدی آزادی برام

عشق جاودانه تر از عروس دریایی
ی برگ از برگای درخت تبانی 
چاره رهایی بهونه نهایی 
ی فردی سازنده ی زوج تنهایی 

بیخ تا بیخه دنیا واقع ترین رویا 
رنگ همه گلها پیدایی گم ها 
جدید ترین تکرار تنهای اجماع 
دلیل این شعر تویی که میمونه جام

هرکی رفتش تو دلم مرد ولی 
نمیخوام نبودتو
تو رفتی هر کی اومد رد شد
انگار دل من راهو بلد نشد

بیا بحثو باز کن 
این آشپزو دوباره خام کن 
تا تهش میام بدون شک 
بازنده اونه که اول کم آورد 

تو هستی ولی نه اونجوری که باید 
مثل بغضی که اشک نمیخواد 
مثل حرف حقی که تلخه 
نفهمیش چون رنگ نمیداد

کورس :

هیچی پایان نشد باورش
نقطه اینم تهش
این شعر نقطه داشت 
چون تو بودی آخرش

هیچی پایان نشد باورش
نقطه اینم تهش
این شعر نقطه داشت 
چون تو بودی آخرش

Barg-Shahrad

ShahRad