به حریم خلوت خود شبی
چه شود نهفته بخوانیم
به کنار من بنشینی و
به کنار خود بنشانیم
من اگرچه پیرم و ناتوان
تو مرا زدرگه خود مران
که گذشته در غمت ای جوان
همه روزگار جوانیم
به هزار خنجرم ار عیان
زند ازدلم رود آن ز…
به به
به هزار خنجرم ار عیان زند از دلم رود آن زمان که نوازد آن مه …
چ كرد زمستان سياه ٥٧ با آدمها
به به