pure magic makes me cry out of happiness, binazire agha, az shaeranetarin karaii ke shenideam, afarin

به و به و به.. خيلى قشنگ بوده کارتون. متشکرم ازتون!!

Füruğ Ferruhzad :) Harika bir kadın şair

persian

Golshifteh Farahani - Jostojouye Sarnevesht

Stay

شدی با من صدا یا صاعقه یا رعد یا باران
شدم با تو شکاف سقف درز پنجره ترچتر آویزان

شدی با من کمی خواهش کمی عاشق کمی دلتنگ
شدم با تو کسی بدکرده‌ی بدکوک شب‌آهنگ

شدی با من غزل دیوان حافظ خمر چل‌ساله
شدم با تو غزلخوان و خراب و دنگ ‌و بدحاله

شدی با من ستاره ماه‌پاره خواب گهواره
شدم با تو به خواب پاره پاره پاره پاپاره

شدی با من خوراکی نوشدارو طعم یک گیلاس
شدم با تو فقط احساس یا احساس یا احساس

شدی با من کمی حیران کمی مجنون کمی دلتنگ
شدم با تو کسی بدکرده‌ی بدکوک شب‌آهنگ

شدی با من « زمستان است» ، « بیداد»، « عشق داند»، « همنوا با بم »
شدم با تو کمانچه تار تنبک حنجره فریاد زیر و بم

شدی با من غزل دیوان حافظ خمر چل‌ساله
شدم با تو غزلخوان و خراب و دنگ ‌و بدحاله

شدم با تو رها از دل رها از جان رها از تن
شدی با من رها از عاشق و از دنگ و حتی از شدن با من

Dang Show - Shodi Ba Man - 2022

می‌مرثیه (مرثیه‌ی من)
آهنگ و اجرا: جوما
شعر: بریده‌ای از سروده‌‌ی بلندِ درویش گیلانی (محمد بشرا) ۱۳۵۴ خورشیدی
تاریخ نشر: ۲۳ دی‌ماه ۱۴۰۱
زبان: گیلکی
.
این فقط یک ترانه نیست. که مرثیه‌ی ماست؛ مرثیه‌ی جوما. سوگ‌سروده‌ای از 
حنجره‌ی پدرانِ ما، و پسرانِ پدرمان ما. این روایت زخم‌های دیروز و حالا و فردای یک قبیله است.

شاعرِ مردم؛ درویش گیلانی (محمد بُشرا) آن‌گاه که این مرثیه را سرود، انگار از پس سفری سخت باز گشته بود. در دلِ سیاهی‌های میانه‌ی دهه‌ی۵۰،  قدم‌به‌قدم، از جلگه تا جنگل را فهمیده بود. بر فراز سماموس ایستاده و عظمت دریا را دیده بود و گریسته بود.
این مرثیه، کلمه به کلمه، خط به خط‌اش، ردِ رنجِ پدرانی‌ست که روی گنجِ گیلان با شرم و حیرت، به فقر و مشقت زیستند، و میراث‌شان برای فرزندان‌شان، نشد جز فریادی که دلِ کوه را می‌لرزانَد. حسرت و خشمی که شعله‌اش آسمان‌ را می‌سوزانَد....
.
.
دورون می‌شین مره خوره
می بیرونه جزن وزن خلایقا
می رنگه رو جه سیلیه. جه سیلیه!
بترکانم اگر ایروز می بغضانا
مرا گیدی الکیه

هنا دانم کی تا موما،
مره جیگیفته خشته سر بنا
می نافا غورصه ره بزه
می نافا غورصه ره بزه
هنا دانم کی تا می‌چوم وابو
بیدمه آفتابه بیا بوشو
می ماره شیر واسوخته بو
بجاره بج بوسوخته بو
می پره دست نداری جا دوسته بو
آوردی خالی نانه زورکی

الان منم کی جان کنم
می عمرا آتشه زنم
کویی کارم می کورشه سر،
کی می پسر به پا بایه
دانم کی وقتی پیلا به، ارا یا شه
ایروز آخر به تنگ آیه
زهار زنه که ذله بوم
هچین هچین جه دست بوشوم
ولی دانم؛
اونه صدا هتو کی می صدا اوخان ناره
به بادا شه. جه یادا شه
اونی چومان هه زندگی درازی راشی سر سیفیدا‌ به
ای کَس دانم، اونه نیگه
اَ شوره آبه جولفی جا،
کیه که دست و پا زنه

الان منم کی غرقه بوندرم
می پره رایا شوندرم
زخم بوخورده شیر جنگلم
می گورره کویا پرکنه
نترسه آدمانه ذهله ترکانه
اما چی فایده؟ چی فایده؟
ننیدی کی من از کویا باموم
کویا ایسام، کی‌ام چی گم؟

دورون می‌شین مره خوره
می بیرونه جزن وزن خلایقه
می رنگ و رو جه سیلیه. جه سیلیه!
بترکانم اگر ایروز می بغضانه
مره گیدی الکیه
تی گب دروغه خالیه
آی! تی گب دروغه خالیه.
همش دروغه خالیه...


برگردان به فارسی:
درونم من را می‌آزارد
و آب و رنگ بیرونم، مردم را
رنگ رخساره‌ام از سیلی است، از سیلی!
اگر روزی بغضم را بترکانم،
به من می‌گویند الکی‌ست

این را می‌دانم که تا ماما،
من را از رحم‌ مادرم گرفت و بر خشت نهاد
نافم را برای غصه برید.
این را می‌دانم که تا چشمم به دنیا وا شد
و آمد و رفت خورشید را دیدم
شیر مادرم خشکیده بود
و برنج مزرعه‌ از بی‌آبی سوخته بود       
دست پدرم از نداری بسته بود
و نان خالی را با سختی به خانه می‌آورد.

حالا این منم که جان می‌کَنم
عمرم را به آتش می‌کشم
و بر خاکسترش کدو می‌کارم،
که پسرم پا بگیرد
می‌دانم وقتی که بزرگ می‌شود
[او هم] از این راه می‌گذرد
آخر یک روز به تنگ می‌آید
فریاد می‌کشد که خسته شدم
ارزان و بی‌جهت تباه شدم.

ولی می‌دانم؛
که صدای او مثل صدای من که پژواکی ندارد
به باد می‌رود. از یاد می‌رود
و چشمهایش به جاده‌ی دراز این زندگی سفید می‌شود
می‌دانم هیچ‌کس نمی‌آید و به او نمی‌گوید
در ژفای این شورآب
چه کسی است که دست و پا می‌زند؟

حالا این منم که دارم غرق می‌شوم
و به راه پدرم می‌روم
شیر زخم خورده‌ی جنگلم
که غرشم کوه را می‌لرزاند
زهره‌ی آدم‌های نترس را می‌ترکاند
اما چه فایده؟ چه فایده؟
نمی‌دانند که من از کجا آمده‌ام؟
کجا ایستاده‌ام؟ کی‌ام؟ چه می‌گویم؟

درونم من را می‌آزارد
و آب و رنگ بیرونم، مردم را
رنگ رخساره‌ام از سیلی است. از سیلی!
اگر روزی بغضم را بترکانم
به من می‌گویند الکی‌ست
حرف تو دروغ و توخالیست
آی! حرف تو دروغ و تو خالی‌ست!
همه‌ی این‌ها دروغ و تو خالی‌ست...

Mi Marsiyeh - می مرثیه

Come My Love | Kiosk Band ft. Namjoo | یارم بیا | کیوسک

download link :
http://www.mediafire.com/download/mso2c0876l2447k/Moslem+Rasouli+-+Wish+You+were+Here.mp3

The music composed for the video installation directed by fellow Shirin Bolourchi,a video artist lives in Southern California

vocal credit: Mohammadreza Es-haaghi

Mim Rasouli - Wish You were Here - ویش یو ور هیر

lyrics, piano, and vocals by Aida Shahghasemi
عکس: آنتوان سوریوگین

دل اگر دير زمانيست جدا مانده از اين روح بلند
ريسمان است كه از دست كوته بوده
جان اگر خالى از اين عشق از اين پر باريست
كاسه مهر تو از كنج لبم كم بوده

بهتر آن نيست تو بردارى از آن دورقدم
دست بندازى و از دل گرهى بگشايى؟
بهتر آن نيست در اين بى مهرى
تو بجنگى، تو بميرى، تو كرم بگذارى؟

وقت بگذشت و در اين شهر بلند
همچنان مانده به اميد تو، دلباخته، افسرده، پريشان، دربند
بهترين داده اين زندگى كوته را
به تو بستم انگار
كه خودم بگزينم
كه خودم بردارم
كه خودم بگذارم.


و نپرسيدم از اين خويش، از اين وجدان درآخر روز
من چه كردم كه شعف انگيزم دردل تو؟
من چه كردم امروز؟ 
من چه كردم امروز؟

شعر: آیدا شاه قاسمی

همه چیز تقصیر باد است

Fared Shafinury
song title: Skies Within Your Eyes
album: Behind the Seas
lyrics: A poem by the late Forough Farrokhzad

Skies Within Your Eyes

My 1st Mash up in Feb 
(MashUp Ayda Shahghasemi &Irbahim Maloof& François Delporte)-Maloofish Ayda
Artists in the mash up
آیدا شاه قاسمی
همه چیز تقصیر باد است

François Delporte
 ابراهیم مألوف
surprise

2017

از دل گره ای

Composition et paroles : Niaz Nawab
Guitar solo: Peyman Hatami
Photo : Ali Zare
Enregistrement Studio Kargadan

Raft o Gozasht

Shadi Yousefian: Vocals
Mohsen Namjoo: Vocals 
Ardalan Payvar: Keys, Organ
Lyrics by Khosro Kiyanrad 
Music + Arrangement by Ardalan Payvar
Mixed and Mastered by Peyman Salimi (Justaudio Productions)

Ba Raftanet (Feat. Mohsen Namjoo)

Ba Raftanet (feat. Mohsen Namjoo) |  با رفتنت

بخندی، میخندم
بگریی، می‌گریم
بجنگی، می‌جنگم
بسازی، می‌سازم

بسان جریان آبی 
که پای دیوار تو
می‌خزد، می‌کند، می‌برد
ذره به ذره، قطره به قطره، دانه به دانه

تا روزی که
بخندی، بگریم
بگریی، بسازم
بخندی، بجنگم
بسازی، بگریم

به امید شهر خیالی
که شاید دارد
ابی زلال تر 
سروی بلند تر
نوری روشن تر
خاکی پربار تر
رنگی زیباتر
فرشی پر نقش تر
دلی پر نور تر

که بگیرد
من، تو، او، ما، شما را در بر

شعر: آیدا شاه قاسمی

07 - Mirror

Single

Milad Derakhshani - Aknoon Kojaei | میلاد درخشانی - اکنون کجایی

قطعه‌ای قدیمی (۱۳۸۶) با عنوانِ «درخت ارغوان»
كمانچه: اصغر بهارى
باس و گيتار: نويد اربابيان
آهنگ و تنظيم : على جافرى
آواز: محسن نامجو، حميدرضا فيلوس
تقديم به خاطره‌ى حميدرضا فيلوس عزیز؛ اولين خواننده‌ی گروه «دفدف»

Derakht e Arghavan  درخت ارغوان

دست ساز

بهروز پاشایی - گیتار الکتریک و آکوستیک
آرش غریقی - سنتور
علی ترکانی - گیتار باس

به همراهی
دارا تیموری‌فر - درام
با صدای پویان عبدی‌راد

.................................

DastSaaz

Behrouz Pashaei - Acoustic Guitar & Electric Guitar 
Arash Gharighi - Santour
Ali Torkani - Bass Guitar 
Dara Teymourifar - Drums
&
Pouyan Abdi rad - Vocal 


www.DastSaaz.com
facebook.com/DastSaaz


فراموش شده

Kamakan - Labkhand -  Mehdi Saki | لبخند - گروه کماکان - مهدی ساکی

 Fared Shafinury – Much of the “fusion music’ pumped out by a new
generation of bands in Iran transitions from East to west, writing Farsi
lyrics onto non-Iranian genres like rock, jazz, and country. While the results
can be novel and crowd-pleasing, the mix often feels more like an over lay
of disparate elements than a seamless, authentic form of art. This is what
makes the sound of Iranian-American musician Fared Shafinury stand out
from his contemporaries.

Born in a small town along the Gulf of Mexico, and classically trained on
the cello, Shafinury later unearthed a deep-rooted love for the music of his
parents’ homeland – the traditional vocal/instrumental repertoire known as
the radiff. His compositions thus move against the current, by retracing
the arc from West to East. In his hands, the setar, an Eastern cousin
of the guitar, and Fared’s virtuoso specialty, yearns not for a departure
from Iranian form nor the emulation of Western genres, but arrival at the
point where binaries and boundaries bleed and blend until they dissolve
completely.

Shafinury now lives in the Bay Area recording his 3rd album, as well
as composing sound tracks for various films. He has performed all
across the country, selling out prestigious concert halls. In 2009, Fared
Shafinury was the featured artist at the Iranian Alliances Across Borders
International conference on the Iranian Diaspora. In 2010, he was featured
at the Iranian.com music festival, performing at the Palace of Fine Arts.
Shafinury also has extensive knowledge of composing and arranging for
choreographies. In 2005, Fared Shafinury has had the privilege of studying under
some of Iran’s most prominent masters: including: Ostad Mozaffari, Ostad
Zoghadr, Ostad Shaari, Ostad Soukuti, and Ostad Mohammad Reza Lotfi.
Shafinury’s music is the progeny of his talent, passion, and environments –
producing a sound that simultaneously singular in character and universal
in appeal. 

Skies Within Your Eyes

FaredShafinury

Recent comments

Sina Nosrati

Maliheh

Mehmet Korkmaz

kim.fasih

Related tracks