می شنوی؟

خیابان

تصنیف:عارف قزوینی
آواز:سارا زارع
تار:علی بی نیاز
تنظیم و اجرای پیانو:حامی حقیقی-سیاوش لطفی
ضبط میکس مسترینگ:حامی حقیقی

شانه بر زلف پریشان

این نامه را برایت از پشت میله‌های سرد
با رنگ سبز جان نوشتم تا روید خنده‌ها ز درد

چون روز دیگر آید خاکم جان سبزه‌هاست
خورشید جاودان آزادی نور آسمان ماست

سوگند به خون همرهانم، سوگند به اشک مادران
هرگز به تیغشان نمیرد فریاد جاودانمان

دلتنگ با تو بودن با ناله‌های شب قرین
تنها گناه ما سکوت سبزی بود در جواب کین

جسم و جان بی‌پناهم آماج تیر کافران
آرام و سربلندم و می‌بالم بر انتخابمان

سوگند به این ستاره‌باران، سوگند به شور عاشقان
از راه رفته برنگردم تا روز کوچ جاودان

سوگند به خون همرهانم، سوگند به اشک مادران
هرگز به تیغشان نمیرد فریاد جاودانمان

Sogand Nameh - Iranian Green Movement | سوگند نامه - جنبش سبز ایران


Hasta siempre ، همیشه جاودانه

Aprendimos a quererte آموختیم که دوستت بداریم
desde la histórica altura از بلندایِ تاریخ 
donde el sol bravura آنجا که خورشید شجاعتت
le puso cerco a la muerte محاصره و کشته شد 

Aquí se queda la clara, اینجا نور می‌ماند 
la entrañable transparencia, و روشنی مهربانی
de tu querida prencia از حضورِ دوست داشتنیِ تو
Comandante Che Guevara.فرمانده چه گوارا

Vienes quemando brisa می‌آیی كه باد را بسوزانی
con soles de primaverapara با آفتابی بهاری
para plantar la bandera تا پرچم را برپاکنی
con la luz de tu sonrisa. با نورِ لبخندت 

Aquí se queda la clara  اینجا نور می‌ماند 
la entrañable transparencia  و روشنی مهربانی
de tu querida presenciaاز حضور دوست داشتنی تو
Comandante Che Guevara.فرمانده چه گوارا

Tu amor revolucionario عشقِ انقلابیِ تو
te conduce nueva empresa قول جدیدی می‌دهند
donde esperan la firmeza آنجا که انتظار می‌کشند
de tu brazo libertario دستان آزادی بخش تو را

Aquí se queda la clara, اینجا نور می ماند 
la entrañable transparencia, و روشنی مهربانی
de tu querida presenciaاز حضور دوست داشتنی تو
Comandante Che Guevara.فرمانده چه گوارا

Seguiremos adelanteما راه تو را ادامه خواهیم داد
como junto ti seguimos آنگونه که تاحالاادامه دادیم
y con Fidel te decimos وهمراه با فیدل به تو میگوییم 
Hasta siempre, Comandante ای همیشه جاودانه ، فرمانده! 





Hasta Siempre - Commandante Che Guevara - Nathalie Cardone

شعر: م. کاز
خواننده: فواد
هر جنبشی صدای خودش را خواهد ساخت و بیان هنری خودش را خواهد داشت. در دوران سکوت سهمگین خواننده‌ها و موزیسین‌های رسمی، در دوران گالری‌گردی‌ها و جشنواره‌ها و نمایشگاه‌های مهم؛ گمنام‌ها، غیرحرفه‌یی‌ها، کسانی از جنس همان‌ها که در خیابان و کارخانه و دانشگاه و مدرسه در برابر انواع ستم ایستاده‌اند، زبان هنری جنبش می‌شوند. سرودهایی ساخته شده است و ساخته خواهد شد. و این سرود صبحی است که سرانجام از راه می‌رسد از دل شب تیره، سرود فردای نو.
سر زن ای قهر قلب سرخ ما
سر زن ای خشم مشت توده‌ها
سر زن ای نور صبح انقلاب
به سمت شهر و کارخانه‌ها
سر زن ای نور صبح انقلاب
به سمت شهر و کارخانه‌ها

به سمت دیروز، سمت ظلم و درد
به سمت روزی تاریک و سرد
بکن جهان کهنه زیر و رو
پیام آزادی ما بگو
بکن جهان کهنه زیر و رو
پیام آزادی ما بگو

گو پیامم به داس او بگو
گو پیامم به قلب سرخ او
بگو پیام فردای نو
شود چو سیل از دریا درو
بگو پیام فردای نو
شود چو سیل از دریا درو

که برپا کند کوره‌ی زمان
که از جا کند سازه‌ی جهان
طنین دیگر چون بیافکند
ز حق زیستن سهم ما دهد
طنین دیگر چون بیافکند
ز حق زیستن سهم ما دهد

سر زن ای کوه به سمت آسمان
سر زن ای درد و نعره‌ی جهان
سر زن ای نور صبح انقلاب
به سمت شهر و کارخانه‌ها
سر زن ای نور صبح انقلاب
به سمت شهر و کارخانه‌ها

سرود فردای نو

قصه جیجو احسان عبدی پور

برای زنان بازداشت‌شده در روز کارگر و تمام زنانی که از مبارزه برای آزادی و برابری دست نمی‌کشند.

زنم که در میان طوفان‌ها
میان وحشت زمستان‌ها
به شوق صلح بین انسان‌ها
نمانده‌ام دمی ز پا من

زنم که در کشاکش دوران
ز پشت میله‌های این زندان
به عشق این سرای بی‌سامان
نمانده‌ام دمی ز پا من

بیا بسازیم برابری را
که برنتابیم ستمگری را

اگرچه ظلم و اگرچه تبعیض
به خانه منشین، بیا و برخیز

بیا و هم‌صدا شو با من

زنم که در میان طوفان‌ها
میان وحشت زمستان‌ها
به شوق صلح بین انسان‌ها
نمانده‌ام دمی ز پا من
طلسم این سکوتو بشکن

Bia Va Hamseda Sho Ba Man | بیا و هم صدا شو با من

داستان خانه سنایی
نویسنده و خوانش: احسان عبدی پور
میکس و مستر: مهدی ستوده
صدابردار: سیامک شاه کرمی
تهیه کننده: دیالوگ باکس

DialogueBox;

DialogueBox - The House in Sanaei

ابدیت و یک روز (۱۹۹۸) فیلم مشهوری از تئو آنجلوپولوس (۱۹۳۵، ۲۰۱۲) کارگردان برجسته اهل یونان است.
‌‌‌
الکساندر که به پیش بینی پزشکان تنها یک روز از عمرش باقی مانده، سعی می‌کند با یادآوری خاطرات گذشته زندگی خود را بار دیگر مرور کند. اما گویا زندگی‌اش شعری ناتمام است.
‌
‌‌
آنجلوپولوس را یکی از مهم‌ترین فیلمسازان اروپا در ۴۰ سال گذشته می‌دانند و از او به عنوان «نگاهِ یونان» یاد می‌کنند. ‌
النی کارایندرو، آهنگساز برجسته اهل یونان، موسیقی بیشتر فیلم‌های آنجلوپولوس را ساخته است. در فیلم‌های آنجلوپولوس موسیقی نقشی کلیدی دارد. موسیقی تاثیرگذار کارایندرو و تصاویر جادویی آنجلوپولوس به گونه‌ای شاعرانه به هم پیوند می‌خورند‌ و آنگونه که مارتین اسکورسیزی توصیف ‌کرده، فیلم‌های آنجلوپولوس انسان را هیپنوتیزم می‌کنند.‌‌‌
‌
بخش‌هایی از ابدیت و یک روز را با موسیقی النی کارایندرو را می‌شنوید. ‌
برای دانلود این اثر به کانال تلگرامی ما مراجعه کنید :
t.me/CSound

Eternity and a day Single

Eleni Karaindrou - Eternity and a day | النی کارایندرو - ابدیت و یک روز (برشی از این فیلم)

Music,Vocal,Dotar,Slide Guitar:Abdi Behravanfar
Bass,Vocal back,Sorna,Mixing and Mastering:Sina Momtahan
Lyrics:Mostafa Yavari
گونه های گود گلدون        دستای زمخت پرده
بوسه های سرد برگ و            باغ از آهن ونرده
وسط دامن آسمون پاره      ماه رنگ پریده خواب
روی شالیزارسرفه          جسد زخمی مهتاب
طفلکی مترسکای نقاشی من با یه لا پیراهن ودامن 
توتموم این زمستون پراز سایه وسیم مث سگ میلرزن اما سر پاشان ممانن (سر پاشون میمونن با لهجه مشهدی)
گاهی وقتا دلم از اینهمه بیرحمی رنگ میسوزه لحظه ای که دست مرگ با یه سوزن سیاه
 خشک مترسکامومیدوزه
فلکی مترسکای نقاشی من با یه لا پیراهن ودامن 
توتموم این زمستون پراز سایه وسیم مث سگ میلرزن اما سر پاشان ممانن (سر پاشون میمونن)

شالیزار سرفه     Shalizare Sorfe

Bullet Jam (feat. Rouzbeh Esfandarmaz)

موسیقی و اجرا : هانی نیرو 
شعر : پویان مقدسی 
طراح کاور : رضا زواری

آبان ادامه دارد

سوگ
علیه فراموشی روزهای آغشته به خون
کلام : سیاوش کسرایی، محمد مختاری، فریدون مشیری، احمد شاملو، هوشنگ گلشیری، اخوان ثالث
موسیقی : مکس ریشتر
تولید : امیر جمشیدی
تقدیم به تمامی کشته شدگان راه آزادی

دانلود از کانال تلگرام : 
https://t.me/AmirJamshiddi/33

اشعار 

سیاوش کسرایی :
والا پیامدار محمد
گفتی که یک دیار هرگز به ظلم وجور نمی‌ماند برپا و استوار

محمد مختاری : 
تظاهرات تورم را طی می کنم در گذر دلالان
سر چهار راه صدای درشت میپرسد
ویدئو مخرب تر است یا بمب اتم؟؟؟
مسیح هم که بیاید انگار صلیبش را باید حراج کند
صدای زنگ فلز در دندانهای طلاوخارش کپک در لاله های گوش
نصیب نسلی که خیلی دیر رسیده است
زبان عزیز تر است اکنون یا دهان؟
که سنگ راه دهان را هزار بار تمرین کرده است

فریدون مشیری : 
نگاهت تلخ و افسرده ست.
دلت را خارخارِ ناامیدی سخت آزرده ست.
غمِ این نابسامانی همه توش و توانت را ز تن برده است!
تو با خون و عرق، این جنگلِ پژمرده را رنگ و رمق دادی.
تو با دست تهی با آن همه توفان بنیان کن در افتادی.
تو را این ابرِ ظلمت گسترِ بی رحمِ بی باران،
تو را این خشک سالی های پی در پی،
تو را از نیمه ره بر گشتن یاران،
تو را تزویر غمخواران،
ز پا افکند

محمد مختاری : 
نگاه میهنم پیرم کرده است
چراغ ماتم است گلایل
کسی توازن انسان و خاک را می خواهد برهم زند
صدای زنجره می گیرد
و کرم لای خط و گندم و شناسنامه وول می خورد
شمایل کدر مرگ
و هاله ای که گرداگردش بسته اند
نگاه نیم بسته بر دوایر فرا رونده
گلوی آفتاب و شیشه ای شکسته
که برق می زند
و خون روز و رودخانه در غبار و پلک های خسته
گم می شود

احمد شاملو :
گفتند:
«- نمی‌خواهیم
نمی‌خواهیم
که بمیریم!»
 
گفتند:
«- دشمنید!
دشمنید!
خلقان را دشمنید! »
 
چه ساده
چه به سادگی گفتند و
ایشان را
چه ساده
چه به سادگی
کشتند!
و مرگِ ایشان
چندان موهن بود و ارزان بود
که تلاشِ از پی زیستن
به رنج‌بارتر گونه‌یی
ابلهانه می‌نمود:
چرا که نمی‌خواستند
نمی‌خواستند
نمی‌خواستند
که بمیرند.

هوشنگ گلشیری :
آنقدر عزا بر سر ما ریخته‌اند که فرصت زاری کردن نداریم

اخوان ثالث : 
من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که می‌بینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است؟

آبان ادامه دارد

Hani Niroo