امید
رپر : نقیب الله
پرودوسر : اودیو

زبان زخم ها مشترکه
خونِ به ناحق ریخته خشک نمیشه
ایی قصه قشنگ نیست بره گفتن
ولی حقیقت هیچوقت پوت نمیشه
از او وقت های نچندان دور
میان کوه های برف آب پوش
بین روزگار تنگ دستی
قریه ایی کنار کوه گرم آو بود  (گرم آب)
مردمان زارع ، شاکر
برای زندگی قانع ، عاشق
خسته از زخم های کهنه و
جنگ های داخلی ، باعث و بانش
کینه د قلبها جا کرده
آشوب های زیادی پا کرده
تفرقه د راه ها میتازید
تنفر ها شده پاینده
بین تعصب و بی اعتمادی
دو کودک باهم رفاقت داشت
دو رفیق دور از تنفر ها
به نام امید و دلاور جان
حرف بزرگ تر ها پشت گوش 
والده حرس بچه ها جنب و جوش
شاید زوده بوده بفامن حقیقت ره
بینشان صد ها کس مرده بود
فصل ها به سرعت میچرخید
همچنان رفاقت دارن هنوزم بی تردید
امید رفت پشت مکتب و درس
دلاور قراعت خوانی حرف از دین
هنوزم بهمدیگه سر میزدن
احوال میگرفتن و گپ میزدن
زخم زبان دیگرانه میشنیدن
باز دوست بودن حتی اگه جنگ میکدن
تا که یک روز بد جدی 
درگیر شدن عصبا بد جنی
رو کردن هرچی که شنیده بودن
میخواستن یکدیگره کنن بد حرسی
پدرم گفته که شما کافِرین و یاقی
ارزش ندارین مثل جانور ناچیز
امید گفت به گپ پدرم رسیدم
وقتی میگفت شما قاتلین و جانی


میوزه باد 
غم های دل میده سینه ره چاک
ما و تو که ز یک آب و تابیم 
ولی دید مه کجا و دیدت کجا
متنفرم از بانی ظلم
ظلم چی؟! حق ماست بی کم و کاست
دست دادیم ما دست هم گرفتیم
بهتره بگیرم دستمه داغ

دور شده حالی راهشان
هر دو رفتن به پشت باورهایشان
امید خوانده درس و معلم شد
دلاور رسید به راه طالبان
شده بود یکی از سر دسته ها
ریش بلند و لنگی سیاه سر میذاشت
شهره به خشم شرارت کار
دلاور جان دیگه شده دلاور خان
روزی از روزهای نحسی
دوستان و امید د راه تفریح
دید موتری به سمتشان روانه
یکی داد زد موتر طالبانه
هو هه  نفس ها حبس
صورت ها پوشیده سلاح به کف
اشاره با چشما آماده فیر
الله اکبر رَ تَ تَ تَ
همه ره کشتن بجز امید
پاهایش سست و رنگ سفید
انگار یکیشان اوره شناخت
امیده بردن همراهشان 
با شرافت زندگی کد
ولی زندگی کثیفه رحم نداره
بیگناهه وجودش مجرم بود
عدالت ایی بین چیزی خنده داره
چند روزی ره امید اسارت کشید 
زنده ماندنشه حقارت میدید
وقتی که فامیدش
شده اسیر دوست دوران بچگیش
چهره ایی عصبی چشمان درشت
با دستش به امید اشاره کد
فامید چره زنده ماندنش 
روبرویش دلاوره



میوزه باد 
غم های دل میده سینه ره چاک
ما و تو که ز یک آب و تابیم
ولی دید مه کجا و دیدت کجا
متنفرم از بانی ظلم
ظلم چی؟! حق ماست بی کم و کاست
دست دادیم ما دست هم گرفتیم 
بهتره بگیرم دستمه داغ


دلاور پیش اسیرش
سیگرت هاره به سینه حبس میکرد
نگاهش به سمت تپانچه ش بود
اولین باره تردیده حس میکرد
تو ره آزاد میکنم
به حرمت سال های دور
ایی دیار ترکش کو
که خونت میشه پایمال مفت
ترحم میکنی مسخره شیم
اندوال های مره کشتین سر چی
هه از چیزی خبر نداری
د ایی حالت بهتره شکر بکشی
امید که ازاد کدن
حراسان به سمت قریه دوید
گپ دلاور مثل زهری
انداخت به جانش ترسی عظیم
ظلمی بدتر ازی نمیشه نصیب
با چشم گریان به قریه رسید
خانه ها سوختن خراب
مردم قریه مردن قطار
د کوچه ها زد پرسه
د تک تکه جنازه ها سر زد
دید یکی دم داره هنوز
پرسید چی بلا امد فرود
طالبان امدن به گرم آب
گیر کردیم مابین کشتار
عده ایی گریختن مردها مردن
زن و بچه هاره با خود بردن
چیکار باید کرد
کجا ایی دردها ره فریاد زد
امید غرق زار و ماتم
بود که موتر طالبا باز امد


میوزه باد
غم های دل میده سینه ره چاک
ما و تو که ز یک آب و تابیم 
ولی دید مه کجا و دیدت کجا
متنفرم از بانی ظلم
ظلم چی؟! حق ماست بی کم و کاست
دست دادیم ما دست هن گرفتیم
بهتره بگیرم دستمه داغ

Omid (prod . Odiv)

لاو استوری مهآر - قسمت پنج : لانگ 

متن :‌

شش ماه گذشت‌
از روزی که قول دادیم میسازیم رابطه رو حتی باشه لانگ
دیستنس

قول دادی با اینکه نیستی پیشم میگذرونی وقتتو بام بیشتر

دختر :‌سلام چطوری ؟‌

پسر :‌ هیی خوبم مرسی

دختر :‌

اوو چرا میگیری خودتو

( ماچ )‌

بوسم رسید ؟‌

پسر :‌

آره رسید ...

دختر‌:‌

طلب داری ؟ ‌داری رسید ؟‌

جدی بگو چقده بزنم برات

اها میخوای نازت بکشم .اهم خب ببین

حق میدم اوایل اذیتت کردم
ولی الان دوست دارم حتی سگ بشی تو باز
تا آخرین نفس بوست میکنم‌
مهم نی اگه میخوره لبم به صفحه موبایل

صبح بیدار میشم فکرم تویی
با اینکه دوریم دلم میخواد حسم کنی‌
یکی مث من دور دلشو زنجیر کشید
یکی مث تو اومد فقط با بشکن برید

منم فکر میکردم نبوده مثلت
ولی حس میکنم تمومه قصه
حال بد من از دوری نی عزیزم
کامنتتو دیدم راجع به اکست

Love Story Ep05

لاو استوری مهآر - قسمت شش : لانگ ۲


متن : 

ینی از این بدترم هست ؟‌
منو باش میگفتم اون یکی نصفم تویی 
بمن میگی صبح بیدار میشم فکرم تویی 
پس چرا کامنت زدی قند و عسلم رفت

 مادرم میگفت بشه نشه درد زیاده 
از بیرون آتیشم ولی تو دلم برف میباره 
میگفتی سکوت تو می ارزه با حرف با بقیه...

( فقط اون میتونست منو به حرف بیاره ) 
این بود کامنتت..
...زیر پست غریبه 
آدم نمونده این حرفتو نبینه‌
تو چیجوری عاشقی که دلت پیش اکسته...
شاید تقصیر منه، جذب میکنم دریده 

دختر : 
خب بزار توضیح بدم 

...پسر :‌
بگو میخوام بدونم توجیحت چیه ؟‌
عاشقم بودی یا اومدی اونو یادت بره؟...
هدفت از این رابطه گه گیجه چیه؟ 

دختر : 
اه دیگه داد نزن بسمه 
یجور میگی انگار من دنبالت گشتم هی؟ 
من اگه کامنتی زدم نصف شب یجایی 
کل فکرم نی حس همون لحظمه 

پسر : 
اها ببخشید میام سر حرفتون
...فکرتون پیش منه هرز میزنه دستتون؟
باید اخرین حرفامو بزنم 
فردا ساعت  ۴... شهرتون..




 


Love Story Ep06

Dar Tamas

Lil R4ji x Bencoa - Jawaani


Producer : Bencoa
Mix & Master: Bencoa 
Artwork : Amir Ayton


- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

Social media

Lil Raji: www.instagram.com/lilraji666/

Bencoa :www.instagram.com/prod.bencoa

Amir Ayton:www.instagram.com/amirayton?

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
Lyrics:
قندو ميگفت نداری ديگه مره دوست 
ای گپاره ميزد دلم ميشد خورد
گفتم نزن ای گپاره نکو ای جدایی ره سخت 
هرکی قصه ایی ماره نوشته خوش داره ببينه ايقه زجر 
ای دوری ره نکو سخت 
ای زندگی ره نکو برم زهر
پشت کدم مه
دلمه گور کدم مه 
به کاکا موتروان گفتم بمان سرآهنگ

پشت کدم مه 
دلمه گور کدم مه 
خورد شدم مه 
دا ای جوانی تيکه تيکه بت باميان شدم مه
نمی شوه ياد تو فراموش 
 شرطاره از قصد ميباختم ميگفتی مره يادو توره فراموش
ميدانم جبره چيزی که شنيدم ميگن کدی توی 
باشی هميشه خوش 
مه همو روز دلمه کدم گور
پشت کدم مه
دلمه گور کدم مه
خورد شدم مه 
دا ای جوانی تيکه تيکه بت باميان شدم مه 
دلمه گور کدم مه



#pcl #bencoa #lilraji #ayton
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
All copyright is reserved for PCL

Lil R4ji x Bencoa - Jawaani

Yeke Bazi Itvtic Remix (Reza Pishro & Sajad Shahi & GucciFlame & Dariush)

Bizzy Banks - On Fonem Grave

advin_junone moshtarak ( slowed + reverb )

Canada Gooose · Parsalip

℗ 2025
Released on: 2025-11-07

Mastering: Parsalip
Vocal: Parsalip
Lyricist: Parsalip
Graphic designs: Parsalip , imntra

Canada Goose

Baazi Daste Kie

thug maxxing  (patrick jacob)

Mohammad Reza Kazeri Known as ITVTIC, the founder of the Violet D.W.D recording and broadcasting label (Established in 2021), Iranian singer, songwriter and composer, born on September 22, 2002 in AKCITY (Arak). He started his activity in 2016