مازیار فلاحی - آخرین نفس

مازیار فلاحی - قربون مست نگاهت

دیگە عاشق شدن فایدە ندارە

جهان - دیگە عاشق شدن فایدە ندارە

مهستی - بنویس

عاشق شدم من در زندگانی بر جان زد آتش عشق نهانی
جانم از این عشق بر لب رسیده اشک نیازم بر رخ چکیده
یک سو غم او یک سو دل من در تار مویی
در این میانه دل می کشاند ما را به سویی
زین عشق سوزان بی عقل و هوشم میسوزم از عشق اما خموشم
ای گرمی جان هر جا که بودی بی ما نبودی
هر جا که رفتی من با تو بودم تنها نبودی
یک سو غم او یک سو دل من در تار مویی
در این میانه دل میکشاند ما را به سویی
زین عشق سوزان بی عقل و هوشم
میسوزم از عشق اما خموشم
ای گرمی جان هر جا که بودی بی ما نبودی
هر جا که رفتی من با تو بودم تنها نبودی
یک سو غم او یک سو دل من در تار مویی
در این میانه دل میکشاند ما را به سویی

Bahaneh - [ Listen2Music.ir ]

لیلا فروهر - عاشق شدم

گلایه (اجرایِ زنده): اردلان سرفراز / منوچهر چشم‌آذر / داریوش
تنظیم برای اجرای زنده: علی الهی

----------
از دستِ عزیزان چه بگویم گله‌ای نیست 
گر هم گله‌ای هست دگر حوصله ای نیست 
سر گرم به خود زخم زدن در همه عمرم 
 هر لحظه جز این دستِ مرا مشغله‌ای نیست 

دیریست که از خانه خرابان جهانم 
بر سقفُ فرو ریخته ام چلچله‌ای نیست 
در حسرتِ دیدار تو آواره‌ترینم 
 هر چند که تا منزلِ تو، فاصله‌ای نیست 
 
 روبرویِ تو کیم من؟ یه اسیرِ سرسپرده
چهرهٔ تکیده‌ای که تو غبارِ آینه مرده 
 
من برایِ تو چی هستم؟ کوهِ تنهایِ تحمل 
بینِ ما پلِ عذابه‌، منِ خسته پایهٔ پل

ای که نزدیکی مثِ من،‌ به من اما خیلی دوری 
 خوب نگاه کن تا ببینی، چهرهٔ درد و صبوری

کاشکی می‌شد تو بدونی من برایِ تو چی هستم 
 از تو بیش از همه دنیا از خودم بیش از تو خسته‌م 
ببین که خسته‌م تنها غروره عصای دستم 

از عذابِ با تو بودن در سکوت خود خرابم 
نه صبورم و نه عاشق، من تجسم عذابم 
 
 تو سراپا بی خیالی، من همه تحملِ درد 
 تو نفهمیدی چه دردی، زانویِ خسته‌مو تا کرد 

{زیر بارِ با تو بودن یه ستونِ نیمه جونم 
این که اسمش زندگی نیست 
جون به لب هام می‌رسونه 
هیچی جز شعرِ شکستن، قصه ی فردای من نیست 
 این ترانهٔ زواله، این صدا صدایِ من نیست 
ببین که خسته‌م، تنها غروره عصایِ دستم 
کاشکی می‌شد تو بدونی من برای تو چی هستم 
 از تو بیش از همه دنیا، از خودم بیش از تو خسته‌م 
ببین که خسته‌م ،‌ غرورِ سنگم اما شکسته‌م}


Gelaayeh

[Verse 1]
The walls close in, I'm drowning in plain sight,
Keep me breathing through another night.
The pills don't work, the voices never rest,
I'm losing ground inside my own chest.

[Pre-Chorus 1]
I feel the weight beneath my skin,
Can't fight what's pulling from within.
I'm slipping fast, I've lost the fight,
There's no coming back tonight.

[Chorus 1]
Stay with me ‘cause I can’t breathe,
This crushing weight is killing me.
If death’s the only way I’m free,
I’ve gone beyond the pale.
(Beyond the pale...)

[Verse 2]
I fake a smile, but I'm dying slow,
The mirror shows a face I don't know.
My friends stopped calling, I pushed them away,
I can’t remember my last good day.

[Pre-Chorus 2]
I feel the cracks beneath my skin,
The breaking starts to pull me in.
I tried to hold, but I let it fade,
Now I’m haunted by what I made.

[Chorus 2]
Stay with me though I can’t change,
These pieces won’t fit back the same.
If silence comes, don’t call my name —
I’m slipping past the veil.
(Past the veil...)

[Pre-Breakdown]
Don’t say you didn’t see the signs,
Don’t pretend you didn’t know this time.
I screamed for help, but no one came,
Now I’m past the point of saving.

[Breakdown]
This is the reckoning,
There’s no escaping me.
It’s suffocating,
This weight is breaking me—me—me!

[Pre-Chorus 3]
I feel the quiet settle in,
The struggle’s gone, I can’t begin.
If peace means fading all the way,
Then I’ll drift beyond the gray.

[Final Chorus]
Stay with me, but let me go,
This fading light is all I know.
If peace is found where shadows grow,
Then I’m beyond the pale.
I’m free beyond the pale.

[Outro]
Maybe it’s madness… maybe it’s fate,
But I can’t escape — it’s too late.
I tried to fight, but I lost myself…
I’m sorry… I’ve gone beyond the pale.

The Pale (Unplugged)

اجرای زنده مهدی: ترانه گل ناز دارم از مسعود بختیاری


مهدی – گل ناز دارم

ترانه سرا : رها اعتمادی، آهنگ و تنظیم : بابک سعیدی

اجرای بمب و فوق العاده زیبای خانم گوگوش و بابک سعیدی با نام یه حرفایی

Nooshafarin - ye ashegh ye majnoon

يه مسافر يه غريبه
يه شبم بي پنجره
می روم با کوله بار سرگذشت و خاطره
خسته ام از خستگي ها
خسته از اين لحظه ها
مي شمارم لحظه ها را
بر نمي آرم صدا

قصه هاي من غمگين
اگه تلخه اگه شيرين
مي روم تا واسه فردا
بسازم دنياي رنگين

هر جا مي رم همه مي گن
يه غريبه اومده
نمي بينم هم صدايي اينم از بخت بده

من پر اميد اما دلم در التهابه
مي رم که تا در غربتم نوري بتابه
اي زندگي بيزارم از بيهوده بودن
مي رم که تا پيدا کنم فرداي روشن

هر جا مي رم همه مي گن
يه غريبه اومده
نمي بينم هم صدايي اينم از بخت بده


مازیار فلاحی - قربون مست نگاهت

kami8