هنوزدر فکرِ آن کلاغم در درههای یوش:
با قیچی سیاهشبر زردیِ برشتهی گندمزاربا خِشخِشی مضاعفاز آسمانِ کاغذی ماتقوسی بُرید کج،و رو به کوهِ نزدیکبا غار غارِ خشکِ گلویشچیزی گفتکه کوههابیحوصلهدر زِلِّ آفتابت…
Home
Feed
Search
Library
Download