نفس
ـــــــــ

می دوونی چیه!؟
مث ماهی قرمز می مونی
نه
مث دوتا ماهی قرمزی 
که تو تنگ شراب انداخته باشند
نه نه
اصن می شه بستنی شی وسطِ تابستون
که با چشای بسته مستم کنی
یا واسا
نه می خوام
یه پتوی سفید سنگین بشی 
تو زمستونِ خونه ی مادربزرگ ها
که از سرما
بین دست هات بلرزم و بخندم
وای
تو چقدر باید هی این بشی
اون بشی
همه چیز کمه

بجنب
بجنب
هوا شو
هوا شو
قبل اینکه بمیرم

بجنب هوا شو
"محمد حسین نژاد"
تابستان 1392

m.hossein nezhad_ نفس

به من گفتی که دل دریا کن ای دوست
همه دریا از آن ما کن ای دوست
دلم دریا شد و دادم به دستت
مکش دریا به خون پروا کن ای دوست
مکش دریا به خون پروا کن ای دوست

کنار چشمه ای بودیم در خواب
تو با جامی ربودی ماه از آب
چو نوشیدیم از آن جام گوارا
تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب
تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب

تن بیشه پر از مهتابه امشب
پلنگ کوه ها درخوابه امشب
به هر شاخی دلی سامون گرفته
دل من در تنم بی تابه امشب
دل من در تنم بی تابه امشب

به من گفتی که دل دریا کن ای دوست
همه دریا از آن ما کن ای دوست
دلم دریا شد و دادم به دستت
مکش دریا به خون پروا کن ای دوست
مکش دریا به خون پروا کن ای دوست

"سیاوش کسرایی"

shajarian _ اشک مهتاب

بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد
بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد

ز چشمت جان نشاید برد کز هر سو که می‌بینم
کمین از گوشه‌ای کرده‌ست و تیر اندر کمان دارد

خدا را داد من بستان از او ای شحنه مجلس
که می با دیگری خورده‌ست و با من سر گران دارد

چو افتاده است در این ره که هر سلطان معنی را
در این درگاه می‌بینم که سر بر آسمان دارد

چو عاشق می‌شدم گفتم که بردم گوهر مقصود
ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد

"حضرت حافظ"

shahram nazari _ بداهه خوانی و بداهه نوازی

همه کسم تو
هر هوسم تو

 همنفسم تو
بال و پرم تو
 همسفرم تو
 بیش و بسم تو 

گرمی خانه
 شور ترانه
 متن غزل تو

شعر و سرودم
 بود و نبودم
 قند و عسل تو

نغمه ی سازم
محرم رازم از روز ازل تو

بی تو خموشم 
با که بجوشم
 جفت تنم تو

خسته و عریان
 پیش غریبان
 پیرهنم تو

گرمی خانه
 شور ترانه
 متن غزل تو

شعر و سرودم
 بود و نبودم 
قند و عسل تو

نغمه ی سازم
 محرم رازم از روز ازل تو

فرامرز اصلانی _ تو

ای واژه ی بی معنی
رویایی بی تعبیر
آغاز ترین پایان
آزادترین تقدیر

از قلب تو می روید
نبض غزلی تازه
پنهان شده ای در من
گمنام پر آوازه

تو سایه ی خورشیدی
تو بوسه ی در بحران
تو دلهره ای آرام
مهتابِ تر از باران

آرامش طوفانی
می سازی و ویرانم
رسوایی راز آلود
می پوشی و عریانم

من حادثه بر دوشم
من عشق نمی دانم
در هیچ تمامم کن
تا زنده شود جانم

ای واژه ی بی معنی
رویایی بی تعبیر
آغاز ترین پایان
آزادترین تقدیر

من را تو به خود خواندی
معشوقه ی ناخوانده
دل را به ازل بسپار
یک دم به ابد مانــــــــده

ترانه سرا: افشین یداللهی 
 آهنگ ساز: فردین خلعتبری

علیرضا قربانی_سایه ی آفتاب

شاهرخ_بچه‌ها خداحافظ(کاروان)

تمرین ترانه‌ی "چرا با من نموندی".
داریوش و پرویز مقصدی.
ترانه‌سرا: اردلان سرافراز.

داریوش اقبالی_چرا با من نموندی (تمرین با پرویز مقصدی)

قیژک کولی
ـــــــــــــــــ

رنگ در رنگ و به هر رنگ هزارانش طیف
نغمه در نغمه و هر نغمه به یاد یاران
قیژک کولی کوک است در این تنگی عصر
راست در پرده‌ی اندوه و مقام باران
می‌زند بی که نگاهی فکند بر چپ و راست
رفته از دست و در افتاده ز مستی از پای
قیژک کولی کوک است در این تنگی عصر
رعد را عربده بگسسته
ولی پیوسته قیژک کولی
در همهمه‌ای هایاهای هایاهای
قیژک کولی کوک است در این تنگی عصر
پرده دیگر مکن و راه مگردان کولی
هم مگر همره این زخمه‌ی تند تو کنم
دلی از گریه سبک‌بار در این تنگ غروب

"محمدرضا شفیعی کدکنی"

تصنیف قیژک کولی

ای قطره‌های باران با جوی‌ها بگویید
کان رهرو غم‌آلود، زین رهگذر کجا رفت
ای جوی‌هایآرام از رودها بپرسید
زین راه راز پیوند، آن همسفر چرا رفت
ای رودهای سرکش، کاشفته و سبک پوی
آغوش می‌گشایید دریاری بی‌کران را
آن‌جا که بی‌نهایت در بی‌کران غنوده‌ست
از موج‌ها بجویید، آن راز جاودان را
ای قطره‌های باران، ای جویبار آرام
ای رودهای سرکش، وی بحر بی‌کرانه
سرگشته و ملولم در دشت خاطر خویش
آیا شما ندارید زان بی‌نشان نشانه؟

علیرضا قربانی
آلبومِ قطره‌های باران
شعر: پرتو کرمانشاهی
اهنگ و تنظیم: تهمورس و سهراب پورناظری

قطره‌های باران

از خویش می‌گریزم در این دیار، باران
دلتنگِ روزگارم بر من ببار، باران
در هق هقِ شبانه ماند به عاشقی مست
نجوای ناودان‌ها در رهگذار باران
از همرهان درین باغ بامن چه مهربن بود
بیدی که گریه می‌کرد در جویبار، باران
وه زانکه دل بریدن از خویش و با تو بودن
تا رودهای پیچان تا آبشار، باران
دلتنگِ این دیارم ای غمگسار پرتو
در من ترانه سر کن با این بهار باران

علیرضا قربانی
آلبومِ قطره‌های باران
ملودی: تهمورث پورناظری
شاعر: پرتو اصفهانی


آواز باران

من باده خورم
وليك مستي نكنم 	
الا به قدح درازدستي نكنم
داني غرضم زمستي چه بود؟
تا من چون تو 
خويشتن‌پرستي نكنم
...

با خیام _ آلبومِ آغاز یک خیال

FOROUGH

علیرضا قربانی_میخانه در افتاده

Single

Homayoun Hhajarian_Bare Degar Faramoshi_

شتک زده‌ است به خورشید،
خون‌ِ بسیاران‌
بر آسمان که شنیده‌ است
از زمین باران‌؟

دریده‌ شد
گلوی نی‌زنان عشق‌نواز
به نیزه‌ها
که بریدندشان ز نیزاران

"حسین منزوی"

Mahsa_Sh

Popular tracks