تکخوانی شهرام ناظری
شاعر: عطار

به جز غم خوردن عشقت ره دیگر نمی‌دانم
که شادی در همه عالم از این خوش‌تر نمی‌دانم
گر از عشقت برون آیم به ما و من فرو ماند
ولیکن ما و من گفتن به عشقت در نمی‌دانم
ز بس کاندر ره عشق تو از پای آمدم تا سر
چنان بی پا و سرگشتم که پا از سر نمی‌دانم
دلی کو بود همدردم چنان گم شد در آن دلبر
که بسیاری نظر کردم دل از دلبر نمی‌دانم

آواز ماهور (به جز غم خوردن عشقت) - تکخوانی شهرام ناظری

دردا و دريغا كه در اين بازي خونين
بازيچه ي ايام دل آدميان است

خون مي چكد از ديده در اين كنج صبوري
اين صبر كه من مي كنم افشردن جان است

"هنرجوی‌آواز‌مکتب‌اصفهان"
"علاقمند‌به‌موسیقی‌لاله‌زاری|کوچه‌بازاری"

آواز ماهور (به جز غم خوردن عشقت) - تکخوانی شهرام ناظری

MaNi Razavizadeh