یه دل میگه برم برم یه دلم میگه نرم نرم طاقت نداره دلم دلم بی تو چه کنم

Ahdieh_ Soltane Ghalbha new version یه دل میگه برم برم

Shahin Najafi Cover Of Hamzaboonam Bash - Homeyra - شاهین نجفی کاور آهنگ حمیرا همزبونم باش

Fereydoon Foroughi  -  Niaz - فریدون فروغی - نیاز

Artist : Amir Azimi

Title : Khasteh
Lyrics : Dr.Mehdi Moosavi
Music : Amir Azimi
Arrangement : Babak Khazaei
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
I want to be outcry though my sewed lips

me,my grandfather and my ancestor were burned.

 

I want to be screem,be unconditional cry

I want to be throwing of all stages.

 

Someone laughing at me from the busy line

In the final stage ,a giant laughing at me.

 

A person called me in the middle lane

It was a fun game ..she let me go

 

I mixed with myself,everyone and your fear

I've been shoot! that I shooted into a bad game .

 

I was that merged and that did not merge,

Keeper this so many untold secrets.

 

I passed tolerance ,face tolerance.

My pain is that I cheated from my own fellow.

 

Talked malicious words of wisdom to a drunk

Lost!at the end they all claping.

 

i'm starting from you to be ending myself

I passed the alley maybe I get to the street.

 

I smell the woman and the woman sold me to a fashioned hair

 

I walked because I'm sure of my indirection.

 

Tired of your being ,the more tired of your left,

Tired of "molavi" and "shush" to your "railroad"

 

Tired of was and I swear that's nothing

Tired of the tired sight of Tehran in smoke.

 

You were dead and one was killed in my soul

You were dead and one stil had faith in you!

 

Killed you!dancing in blood with hate of bodys,

Behind every mic dancing cause of madness.

 

I was drunk from last night until now,

To not understand what was happen to me.

 

I called myself in an Autumn night

I smoke so as not seeing anything.

 

 

 

_________________________________________________________

 

 

خواستم داد شوم گرچه لبم دوخته ست

خودم و جدم و جد پدرم سوخته ست

خواستم جیغ شوم گریه ی بی شرط شوم

خواستم از همه ی مرحله ها پرت شوم

کسی از گوشی مشغول بمن میخندید

آخر مرحله شد غول بمن میخندید

یک نفر از وسط کوچه صدا کرد مرا

بازی مسخره ای بود رها کرد مرا

با خودم با همه با ترس تو مخلوط شدم

شوت بودم که به بازی بدی شوت شدم

آنچه میرفت و نمیرفت فرو آن بودم

حافظ اینهمه اسرار مگو من بودم

از تحمل که گذشتم به تحمل خوردم

دردم این بود که از یار خودی گل خوردم

حرفی از عقل بداندیش به یک مست زدم

باختیم، آخر بازی همگی دست زدند

از تو آغاز شدم تاکه به پایان برسم

رفتم از کوچه که شاید به خیابان برسم

بوی زن دادن و زن داد به موی فشنم

راه رفتم که به بیراه ی خود مطمعنم

خسته از بودن تو خسته تر از رفتن تو

خسته از مولوی و شوش به راه آهن تو

خسته از آنچه که بود و بخدا هیچ نبود

خسته از منظره ی خسته ی تهران در دود

مرده بودی و کسی در نفس من جان داشت

مرده بودی و کسی باز بتو ایمان داشت

کشتمت تن زده در ورطه ی خون رقصیدم

پشت هر میکروفن از فرط جنون رقصیدم

از گذشته شب تو تا به هنوزم آمد

مست کردم که نفهمم چه به روزم آمد

به خودم زنگ زدم توی شب پاییزی

دود سیگار شدم تاکه نبینم چیزی
Cover by Reza Ahmadi

Khasteh ( Tired )

مو براش دریا شدم او با برکه میپرید!
مو براش فردا شدم؛ به گذشته میرسید…
مو یه دنیا آرزو او جلو پاشو میدید…
صاف بودم عین دشت؛ ولی بام صادق نشد!
مو براش عشق شدم؛ ولی بام عاشق نشد
غرق عشقش میشدم؛ یک دفعه قایق نشد…
آی مترسک! چشاتو واکن گندماتو دزدین…
آی مترسک؛ سر و صدا کن که کلاغا رسیدن!

ای مترسک! سر و صدا کن که کلاغا رسیدن
همه جا جارش زدم؛ مونه بی صدا میخواست…
مو براش شفا بودم؛ او فقط دوا میخواست!
مو دوتامونه؛ ولی اون مونه جدا میخواست…
آی مترسک! چشاتو واکن گندماتو دزدین…
آی مترسک؛ سر و صدا کن که کلاغا رسیدن!
ای مترسک! سر و صدا کن که کلاغا رسیدن

Erfan Tahmasbi Matarsak مترسک عرفان طهماسبی

Yavare hamishe momen

دمب صورتی ام را که تاب بدهم
می توانم بپرم روی بال هواپیما
پاسپورت نمی خواهد
پلنگ ها سفارت نمی روند
توی ابرها سوت می زنم
دلنگ دلنگ دالانگ دالانگ دالانگ دالا لا لالانگ لنگ
تهران با چمدان صورتی از فرودگاه می زنم بیرون
تمام مردم پینوکیو شده اند
دماغشان دراز و این شهر بازی
چقدر روباه مکار دارد و گربه نره
به من چه؟
من پلنگ صورتی هستم
روی تمام نقاشی دیوارها و شعارهای جنگ
رنگ صورتی بکشم
دلنگ دلنگ
حالا بَت مَن می خواهد بیاید کمک! بیاید!
نمی آید به درک!
چراغ علاءالدین خراب شده
چراغش را صورتی بکنم؟
هنوز منتظری غول بیرون بیاید ؟
ها ها
چطوری رابین هودِ خواب رفته در تلویزیون سیاه و سفید؟
خیلی دنیا عوض شده رفیق!
تیر و کمانت را بده صورتی بکنم!
از تام و جری چه خبر؟
کارتن خواب شده اند
ما کارتون های پیر هستیم
می دانی که
کسانی که خندیدند با من و تو
حالا پیر شده اند و بدون دندان
با چروک های روی پوست
کی رنگی شد تلویزیون که من خوابم برد؟
شما را نمی دانم
ولی من هنوز پلنگ صورتی هستم
با همین سطل رنگ
کلافه می کنم
به ستوه می آورم
کافیست به گالیور بگویم بیاید کمک
دوتا سنگ پرت کند روی قلعه ی این لی لی پوت
دو سطل بزرگ آب
کار تمام می شود
صورتی
فقط صورتی
به پیش به فرماندهی یه پلنگ صورتی
دلنگ دلنگ
دلنگ دلنگ دلنگ
دالا لا لا لانگ لانگ

Quand je bouge ma queue rose
Je peux sauter sur l’aile de l’avion
Je n’ai pas besoin de passeport
Je siffle dans les nuages
La la la …
De Téhéran, je pars avec ma valise rose
Tout le monde est devenu Pinocchio
Les nez allongés et cette ville où on joue
A trop de renards rusés et de chats méchants
Ça ne me regarde pas
Je suis la panthère rose
Tous les dessins muraux et les slogans de guerre
Je les peins en rose
La a la
Si Batman veut m‘aider qu’il vienne
Sinon, tant pis
La lampe d’Aladin est en panne
Je la peins en rose
Tu attends toujours le génie ?
Ha ha !
Comment va Robin des Bois endormi dans la télé noir et blanc ?
Le monde a beaucoup changé camarade !
Donne-moi ton arc et ta flèche pour les peindre en rose !
As-tu des nouvelles de Tom et Jerry ?
…
Ils sont devenus SDF
Nous sommes de vieux dessins animés
Tu sais bien
Ceux qui ont ri avec toi et moi
sont vieux maintenant, sans dents
Avec des rides
Et la télé couleurs, c’était quand ?
Moi je dormais
…
Vous, je ne sais pas
moi, je suis toujours la panthère rose
Avec le même seau de peinture
J’embête
Je harcèle
Il suffit de dire à Gulliver de venir aider
Qu’il lance deux pierres
Sur ce château
Deux grands seaux d’eau
Et c’est tout !
Sois malin !
La prochaine révolution est celle des femmes
Ne faisons pas semblant, on est perdant
Rose
Seulement rose
En avant sous le commandement de la rose
La la la
La la la

پلنگ صورتی

Simin Ghanem - Sib

شادوماد
محلی

شاه دوماد عروس اومد اسب سمندته بتاز
شاه دوماد عروس اومد اسب سمندته بتاز
بس که خوشگله عروس به آسمون می کنه ناز
سرنا و دهل ببین با چه نشاط کرده ساز

سر راه کنار برین دوماد می خد نار بزنه
سیب سرخ انار سرخ به دومن یار بزنه

مادیون سم طلایی عروس چه رامشه
مادیون سم طلایی عروس چه رامشه

راه مره یواش یواش مدنه عروس سوارشه
زیره روبند زری چشم عروس به یارشه

سر راه کنار برن دوماد می خد نار بزنه
سیب سرخ انار سرخ به دومن یار بزنه

به سر عروس خانم شاباش کنن نقل و نبات
به سر عروس خانم شاباش کنین نقل و نبات

یله ترمه پر یراق به هیکلش چه خوب میاد
همگی کف بزنیدو باهم بگین شاباش شاباش
همگی کف بزنید و باهم بگین شاباش شاباش

سر راه کنار برن دوماد می خد نار بزنه
سیب سرخ انار سرخ به دومن یار بزنه

پلنگ صورتی

Mehrdad Arefani

Related tracks