ورس ۱
خیره یوم روی ساعت
تایم نمگذره کمه طاقت
کسی نمکنه مره باور
فقط دقم پشت مادر
ایجه همه ازم ترسیدن
عادتای بد دراگ بهم چسبیده
مغزم بازم پش قلبم تسلیم
بین دوراهیا بیگی تصمیم
افکار مثه لهجم گدو ود
فرستاده زئوس بازم رعد و برق
ارزو هچوقت نشد برآورده
اشکایم کده گنگتان برابره
بگو اگه لندقری 
لاشیوم میوم سرت چند نفری
ایجه مردم مه چند دفعه ای 
وصیتام کدم چند صفحه ای

ورس ۲
فصل تغییر رنسانس
اگه زنده یوم تانوز کار چانس
خوشی ره مه ندیدم بعد شانزده
زندگی تا مرگ چند سکانس؟
بهم داده بچش ایجه کی بی حسی؟
کده زار ویهس رول کدیم سه تا اسلیم
از گذشتمم مانده فقط پی تی اس دی
چنج کدم تامیالی سه تا اسکین
بچه های خوب شدن بچه های بد
مکنیم ما سونتان مرمیاره فیر
لوچکتام بچم ایجه نفسش اس قید
استایلتان کسشره استایل ما تیت
شصت کیلو وزنم است مگایمت تکی
قتل کدم اندوالم پشم مثه وکیل
د ای گیمم نمینم فرش تر از خودم
اگه نودم لیک شوه زنت مشه جغی
ابهت دارم بچش ایجه مثه صلصال
نمرسی بهم حتی بعد از صد سال
پشت سرم هومیا پشت لبم نسوار
نممرین بچش حتی شویم سنگسار
پاره یوم بچش اما جنگیدم
کسشره کلچی فهمیدم
نمکنه چیزی دیگ غمگینم
ازی بی حسیا گلم ترسیدم

Jan Sakht

Mimsaad