ز کوی بلا کشان آمدم کجا رفته ای بیا ساقی
در میخانه چرا بسته ای که غم می کشد مرا ساقی
برفتم که تا به جانان رسم
رسیدم به جان ز تنهایی
کنون در پناه تو آمدم کجا رفته ای بیا ساقی
رسیدم به جایی که بسته ره گریزم
ز دست تو خواهم که خون سبو بریزم
مکن با حبیبان تو بیگانگی
ز شوق می و ذوق دیوانگی
چنان از دل آید خروشم که آید صدایش به گوشم
چنان از دل آید خروشم که آید صدایش به گوشم
رسیدم به جایی که بسته ره گریزم
ز دست تو خواهم که خون سبو بریزم
خدا را مهی یار سنگین دلی
ز خود غافل و از خدا غافلی
به این روزگارم نشانده به راه فنایم کشانده
بسوزان وجودم که دیگر مرا آرزویی نمانده
نیاید ز جانم نوایی کجایی کجایی کجایی
ز کوی بلا کشان آمدم کجا رفته ای بیا ساقی
در میخانه چرا بسته ای که غم می کشد مرا ساقی
برفتم که تا به جانان رسم
رسیدم به جان ز تنهایی
کنون در پناه تو آمدم کجا رفته ای بیا ساقی
رسیدم به جایی که بسته ره گریزم
ز دست تو خواهم که خون سبو بریزم

زکوی بلاکشان آمدم-مرضیه-همایون خرم⁩.mp3

شب است . Shab ast

Ehsan Abdipour story

احسان عبدی پور- گراز- قاچاق غم

پاییز آمد، 
در میان درختی، لانه کرده کبوتر، از تراوش باران می‌گریزد... 
خورشید از غم، با تمام غرورش پشت ابر سیاهی، عاشقانه به گریه می‌نشیند. 

من با قلبی، به سپیدی روز، با امید بهاران، 
می‌روم به گلستان همچو عطر اقاقی، لا به لای درختان می‌نشینم. 
باشد روزی، به ندای بهاران، روی دامن صحرا، لاله روید

[ پاییـز آمـد ]

Bomrani-Norooz-Waltz.mp3

تصنیف خوش آمدی با صدای وحید تاج

این تصنیف با شعر کریم فکور قبلا توسط پروین زهرایی منفرد اجرا شده که توسط وحید تاج به زیبایی بازخونی شده و در تیتراژ فیلم آذر شهدخت پرویز و دیگران استفاده شده است.

موسیقی تیتراژ فیلم آذر شهدخت پرویز و دیگران- با صدای وحید تاج

پریشان سنبلا پرتاب مکه
خمارین نرگسا در خواب مکه
برینی تا که دل از مو برینی
برینه روزگار، اشتاب مکه
********
اسب بی کهر را بنگر،
رنج بی ثمرا؛
شوق بی هدر را بنگر،
مرز پر گهر را.
*********
تو بر روی سیمرغ ات سالگان به خانه می آیی
می دانم، نمی دانم چه کسی این گونه نگاشته
که عنقا نام می شوی از صد پشه می گذری
به خانه می آیی، به خانه می آیی

باور کن سی باره مرغ این قلم پر کشیده
باور کن سی باره نوشته ام اسمت را
جرات نمی کنم!

مریم در مریم دویده
بی خویشتن از آتش پاره ای که هر صبح بیدار می شود
مریم در مریم دویده
عاشقانه ای که پر نمیشکند بر هیچ وا مانده ای تنابنده ای

آی تنها مرغ اشتابیده ی هر سحر
آن ساعت چگونه می پری
بع از این هر ساله بشتاب

مریم از تو مسیح میبارد

www.mohsennamjoo.com

Mohsen Namjoo - Maryam

ناصر مسعودی - گول پامچال

ساربان
بر اساس تصنیف قدیمی به روایت حسین علیزاده و حسین عمومی
شعر: سعدی
تنظیم و اجرا: گروه پالیز
آواز: سولماز بدری، کمانچه و کمانچه آلتو: کیخسرو مختاری، سازهای کوبه ای: ستار خطابی، 
صدابردار: کیکاووس مختاری
میکس و مسترینگ: حامی حقیقی
پاییز 1396

Sareban ساربان

بیایید بیایید که گلزار دمیده‌ست
بیایید بیایید که دلدار رسیده‌ست
بیارید به یک بار همه جان و جهان را
به خورشید سپارید که خوش تیغ کشیده‌ست
بر آن زشت بخندید که او ناز نماید
بر آن یار بگریید که از یار بریده‌ست
همه شهر بشورید چو آوازه درافتاد
که دیوانه دگربار ز زنجیر رهیده‌ست
چه روزست و چه روزست چنین روز قیامت
مگر نامه اعمال ز آفاق پریده‌ست
بکوبید دهل‌ها و دگر هیچ مگویید
چه جای دل و عقلست که جان نیز رمیده‌ست
 

موسیقی تیتراژ فیلم آذر شهدخت پرویز و دیگران- با صدای وحید تاج

Moh Sharif