خدای من امید من چرا نیومدی یار گلم

Rooted In You

آهنگساز:حسین علیزاده 
نیما علیزاده: رباب، صبا علیزاده :کمانچه  آواز:رها
آلبوم:در چشم باد
قطعه:سرگشته

Dar Chashm_E_ Bad/Sargashteh/hossein alizadeh/raha

لالایی قدیمی  آذربایجانی
در این قطعه سیاوش لطفی عزیزم منو با نوازندگی بی نظیرش همراهی کرده.
ضبط و میکس و مسترینگ این قطعه کار حامی حقیقی عزیزه.  از اینکه  افتخار داشتم با این دو هنرمند حرفه ای و دوست داشتنی کار کنم به خودم می بالم. 
ترجمه اثر:
لالایی کن ای گهواره زندگی من
لالایی کن ای همه دار و ندار من
تو به خواب عمیق فرو رو
بگذار من از تو حفاظت کنم
لالایی
لالایی
لالایی کن دلبندم


برایت لالایی گفتم تا بخوابی
تا در گلهای رز جای  گیری
و در دل گل رز
خوابی  شیرین تو را فرا گیرد
لالایی
لالایی
لالایی کن دلبندم

لالایی کن کودک گلم
تو از آن  منی دلبندم
بخواب ای دلبندم، بخواب
لالای کن ای فرزند زیبارویم
لالایی 
لالایی
لالایی کن دلبندم




Elnaz Miabinezhad- Lay lay beşiyim

Hawniyaz Ensemble
Xidirê Min (Oh my Khidir)
Hawniyaz Album (Track 3)

This is a lament sung by the mother of Xidir (Khidir). Xidir is a young Kurdish Alevi villager from Dersim province of Turkey, Northern Kurdistan. In 1950 Turkey sent its army to Korean War and 250 young villagers were taken from Dersim as soldiers to fight in Korea. Xidir was one of them and he never returned to his village. When the news of his death arrives, his mother starts to cry and sings a heart-rending lament.

Kamancheh: Kayhan Kalhor
Vocal: Aynur Doğan
Tanbur: Cemîl Qoçgirî
Piano: Salman Gambarov
Lyrics: Anonymous (Kurdish Traditional)

Xagû verra Xidirê min cîgera min, sona rayê
To dime ra bervena, na pepûga Kora mayê
Wayê wayê li min li min Xidirê min cîgera min
Meso meso biko Xido, gos ero mine le min meso
To xapneno biko Xido no hikûmato de teres o
Wayê wayê li min li min Xidirê min cîgera min

Album's page on the publisher's website:
http://www.harmoniamundi.com/#!/albums/2182

Album Presentation Video:
https://www.youtube.com/watch?v=PmKixng1qh0

Update: You can listen to another version of this traditional song, by Beser Şahin on YouTube: https://youtu.be/dCw_QU0wMMU. The lyrics in the original language (Zaza), and translations to Turkish and English are available here: https://lyricstranslate.com/en/xidirê-mi-my-khdir.html (Thanks to @arsham-mo)

Hawniyaz

Kayhan Kalhor, Aynur Dogan, Salman Gambarov & Cemil Qocgiri  - Xidirê Min (Hawniyaz Album)

© Copyright Mani Naimi

Album Volume I جلد یک
-----------------------------------------------------

دیگه بسّه
That's Enough

موسیقی و کلام از مانی نعیمی
Lyrics & music by Mani Naimi

سر پُر از حرف،حرف بی صرف،وصف یک هزار و یک حرف.
حرف انجام،بی انجام،تا به پایان و سر انجام.
خیال در اوج،ذهن بر موج،فکر پُر قافیه چیدن
نعرهء درد رو درون قفس سینه کشیدن!
.................................................................
بسّه دیگه سرنوشت رو دست سرنوشت سپردن
لحظه های بودن را تا نابودن شمردن
آرام آرام مردن..با لبان خشک..جان سپردن!
بسّه دیگه...! بسّه دیگه...! بسّه دیگه!
 
از غم شکست شکستن
تن را در پیله بستن
خود را در شک تافتن،با مرگ آرام ساختن
دام بر اندام بافتن!...بر قبر شتافتن!
دیگه بسّه،بسّه،بسّه دیگه!... دیگه بسّه،بسّه،بسّه دیگه!
 
غافل از باران امروز
تشنهء رگبار فردا
در افق خیره گشتن رود جاری را ندیدن
مغز در مرداب شستن
سردی لجن چشیدن!
................................................................
 
ذهن را در تن کوفتن
فکر را در سر سوختن
کار را در زیر بازو
حرف را در سینه دوختن...
 
چو شاپرک در پی نور،بال سوختن تا لب گور!
تک درختانی خوش نما،به دور از جنگل صفا
انتظار قطره ای آب در کویرو در حین خواب
وعدهء خشکی شنیدن در اقیانوس سراب!
 
دیگه بسّه،بسّه،بسّه دیگه!... دیگه بسّه،بسّه،بسّه دیگه!
 
تابستان ۱۳۸۲
2003

That's Enough - دیگه بسّه

«شعر یک نوع آرمانشهر است که در زبان و در اکنون تحقق پیدا می‌کند. چون  کیفیتی از تازگی و نویی است. بخصوص در موقعیت امروز که به‌طور وسیع و به طرز شدیدی دچار روزمرگی است. شاعر کسی است که به رغم واقعیت‌های نابسامان، به رغم مشکلات و دردها و رنج‌ها و حتا فجایع و روزمرگی‌ها، هوشمندانه در پی ساختن و نو کردن هم اکنون است. کار شاعر نه لمیدن بر گذشته است، نه تسلیم به روزمرگی و نه رشک بردن به آینده، بلکه می‌خواهد هم اکنون را از کیفیتی سرشار کند که می‌توانست داشته باشد. از آنچه که غایب است یک چیز رشک‌انگیز درست نمی‌کند شاعر، و به آنچه هم هست تن در نمی‌دهد و از آنچه هم که بوده فاصله می‌گیرد. به این ترتیب شعر گشایش یک افق است، یک طرز نگاه است. این طرز نگاه، این جهان دیگری را طرح کردن، طبعاً معطوف به تنوع و کثرت است. در نتیجه با موقعیت‌ها، با موانعی که بخواهند آدم را، زبان را، زندگی را محدود بکنند، یا به متحدالشکلی، هم‌نواختی تقلیل بدهند درمی‌افتد. به همین دلیل است که ما می‌گوییم شعر همیشه در گرو آزادی و مخالف سانسور است.»



میانمان صدایی تبخیر شد
و مرگ جار زد
درون خالی اش را بی تحاشی
…
گذشت عمر در گذر شن و بی قراری خون
که پاشنه به خاک می کوبد
و خاک، خاک، لایه لایۀ هزار ساله
و خاکروبه هایی کز شیپوری بزرگ اکنون بر ما
می افشانند
پناه بوته های گز
بتلخی آبی از کناره های عمر می رود
به سرنوشت شوره بر شیار برفگینۀ نمک
نک می زنند
کلاغ پیر و کبک کاهل
رباطهای یاوۀ کپک زده
دهان گشوده اند به خمیازه
و در ردای باد تاب میخورد پوسیدگی
و روزنامه های زرد و آبدیده
گاه از پر قبایی بیرون می پرد
زمان شکافته ست و نشت کرده است
غبار و سایه های نخ نما و سرداریهای بید خورده
خط غباری بر پوست آهو
و شله های رنگ و رو رفته
و چهره های فرسوده در قابهای کهنه
که از کنارشان بی تاب گذشته بودیم
و از درونمان اکنون سر بر می آورند
تا ما را در قابی میخکوب کنند
کی اند و از کجا می آیند؟
که نیمی از من بوده اند
و مادرانم در حلقۀ عذاشان گریسته اند
از آروارۀ افق بیرون می آید صفی از اندامهایی
برهنه
بی سر
بی تاب
صفی دگر
که ابریشم به زیر کرباس پوشیده اند
و پوستشان آمختۀ پرستو و باران نیست
وز چنبر عزایم و دندان مار نفس می کشند
گشوده می شود طومارها
و بوی نفتالین
مشام باد را می آزارد
کلاهی از کنارۀ افق فرو می افتد
و پوزخند خاک موج برمی دارد
…
نگاه میهنم پیرم کرده است
چراغ ماتم است گلایل
کسی توازن انسان و خاک را می خواهد برهم زند
صدای زنجره می گیرد
و کرم لای خط و گندم و شناسنامه وول می خورد
شمایل کدر مرگ
و هاله ای که گرداگردش بسته اند
نگاه نیم بسته بر دوایر فرا رونده
گلوی آفتاب و شیشه ای شکسته
که برق می زند
و خون روز و رودخانه در غبار و پلک های خسته
گم می شود
نمک دهان و زخم را فرو می بندد
و گاه گاه خش خش مدادی بر کاغذی
که مهره های پشت را می لرزاند
غبار جای گام های تند
نشسته است
و گام ها که باد را مهار کرده بودند
مساحت کویری حیات را اندازه می گیرند…

منظومه ایرانی  -  محمد مختاری

The Weeping Meadow
Publish Year : 2012
Duet for Classical Music
Hâmed Pursâ´i, Guitar
Forugh Karimi, Flute
Amir Shams, Panflute
Karim Qorbâni, Cello
KM. CD 79

The Weeping Meadow

The Weeping Meadow/Hamed Pursa'i

Monir Vakili's 1958 Charles Cros award winning album recorded in Paris, France.

First professional recording of Persian Folk Songs with vocals.


La Laiee - Chants Et Danses De Perse

Golé Gandom - Chants Et Danses De Perse

Dokhtaré Boyer Ahmadi - Chants Et Danses De Perse

ترجمه ترانه
صدای وزش بادهای مضطرب را می‌شنوی؟
زمان جدایی فرا رسیده است.
جنگل الوان و رنگارنگ به دور سرمان می‌چرخد و می‌چرخد
و ما به آهنگ یک والس قدیمی و فراموش شده می‌رقصیم و می‌چرخیم.
وقتی مسیر سرنوشت را طی می‌کنی.
این سرزمین دوردست،
این رودخانه و ساحل ماسه‌ای اش،
و این رقص والس آرام را از یاد مبر.
ما جدا می شویم که دوباره به هم برسیم.
عشق جاودانه است و می‌ماند.
نخستین برگ پاییزی چرخ می‌خورد و می‌افتد
و همان رقص والس دوران جوانی، در خاطرمان می‌چرخد و می‌چرخد.
نسیم وزان، زلف بر باد می‌دهد.
این موسیقی، به سرنوشت ما می‌ماند.
برف می‌بارد و صورتمان را گرم می‌کند
و در دل، همان والس قدیمی، همچنان می‌چرخد و می‌چرخد.

Вальс расставания (Вальсок) / A little waltz. English translation

Yan Frenkel Parting Waltz والس جدایی

1958 very first recording of Persian Folk songs, Les Chants Et Danses De Perse was produced and recorded in Paris, France by the record label Chant Du Monde (Harmonia Mundi). Monir Vakili was selected as the vocalist for these songs. Monir had already been performing an impressive repertoire of Persian folk songs at recitals, concerts and television appearances in Iran and in Europe. The record became an international success and it won the Grand Prix Du Disque - Académie Charles Cros!
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
February 28, 2013 marks the 30th anniversary of the tragic and untimely passing of Monir Vakili, Iran's first lady of Opera. 
We remember her groundbreaking  achievements in the fields of Performing Arts & Culture in Iran during the 50s, 60s and 70s. 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
Monir attended American School in Hamedan where she performed as soloist and member of the church choir.
Radio Tehran and "Association des Amis de la Culture Française", 1946-49.
Studied at the Conservatoire Nationale Supèriore de Musique de Paris 1949-1952, majoring in Operatic Singing and Dramatic Arts.
Recipient of the Best Folk Songs Award, Berlin Youth Festival, 1951.
Vocal coach at Iran Conservatory of Music, 1955-57. Our National Conservatory was created in 50s. Whereas the original Conservatory was created under Reza Shah by the Czeck musicians in Meydan Baharestan.
Soloist with The National Orchestra, conducted by Hossein Dehlavi. 1958-1959 Weekly perfomances on Tehran (Sabet) Television.
Recitals at the French Institute and Roumanian Embassy, Tehran, 1955-56.
Studied at the Conservatory of Music in Boston, Massachusetts, 1960-61. Majored in Opera Directing.
First Persian singer to popularize Persian Folk Songs in Iran and the international music scene.
Recepient of the Academy Charles Cros Grand Prix du Disque in 1958 for Les Danses et Chants de Perse.
Founder of the first Opera Company of Tehran.
Staged the first televised opera scenes from Madama Butterfly and La Traviata on Sabet Television, May 1961.
Featured vocalist on "Le Vent Des Amoureux" a film by Albert Lamorisse, 1971.
Institute For The Intellectual Development of Children and Young Adults releases the original recording of Suite Folklorique - Monir Vakili - Accompanied by Ministry of Fine Arts and Culture Symphonic Orchestra - Arranged and Conducted by Hossein Dehlavi.
Executive Director of Rudaki Hall Programs for NIRTV (Performing Arts Program), Tehran, Iran.
Creator and Founder of the Academy of Voice, Tehran, Iran, 1975 (government funded co-ed boarding high school for opera and choral singing).
Recepient of the Forough Farrokhzad Award, 1976.
Executive Producer of the first Opera Film Festival in the world at the Rudaki Hall in Tehran, Iran, 1977.
Executive Director & Producer & Host of the Televison Program for NIRTV: Rudaki Hall Presents (the best programs of the year were telecast all over the country).
Appeared in 23 operas in lead roles and directed two major operas in Tehran.
Member of Board of Directors : The International Shiraz Arts Festival.
Toured and performed extensively in Russia, Tajikestan, Bulgaria, Romania, France, Germany, Italy and the United States.
Lost her life in a tragic car accident in Belgium Feb. 28, 1983.


Dokhtaré Boyer Ahmadi - Chants Et Danses De Perse

Monir Vakili

Recent comments

A2000

A2000

user393148782

Related tracks