صبح، مردم دخترک را پیدا کردند؛لبخند بر لبدر حالی که یخ زدهو اطراف تن کوچکش پر از کبریتهای سوخته بود.همه خیال میکردند که او کوشیده تا خود را گرم کند؛ولی نمیدانستند که چه چیزهای جالبی را دیدهو با چه لذتی از میانش…
Home
Feed
Search
Library
Download