و اما بعد.. ایران بر وزن ویران.. اینار از این و آن نشاید نالید..❣🌹🙏 

08 Esmailkhoi Bidarkoja چه حس گم شدنی

ترانه‌ی جویبار

دلم تو را می‌خواهد
دلم به سوی تو پرواز می‌کند
مثل کبوتری خسته
پر شکسته
به سوی آب

مثل گلی غمگین
تنها
که می‌روید در رویا
و می‌پیچد
می‌پیچد
می‌پیچد
در هاله‌ای زخون و خاکستر
آرام و بی هیاهو
تا مهتاب

دلم تو را می‌خواهد
ای بافته ز آب و ز ابریشم
ای سخت
تو مثل صخره مرا می‌شکنی
من آبم
تو مثل آب‌های گریزانی
من گردآبم

چگونه با تو بگویم که بی تو غمگینم
حریق سوخته با آب در نمی‌گیرد
تو چشمه‌ی خنکی
من غروب خونینم

چگونه بی تو بخندم
چگونه بی تو بتابم
وقتی تو را نمی‌بینم
تو آفتابی و من آفتابگردانم
نازنینم

دلم تو را می‌خواهد
مثل گل و کبوتر
مثل درخت و آب
ای آب و ماهتاب من
ای صبح آفتاب

ترانه‌ی جویبار- شعر و صدا : سعید سلطانپور - برگرفته از کتاب آوازهای بند (پائیز 47 - بهار 51)

هیچ‌کس نمی‌داند چرا یک فاشیست را دوست داشتم
شعری از اکا کوانیشویلی
ترجمه‌ی سارا.الف

اکا کوانیشویلی Eka Kevanishvili شاعر و روزنامه‌نگار گرجستانی متولد ١٩٧٩ که از سال ٢٠٠۶ کتاب‌های شعرش به زبان‌های انگلیسی، لیتوانی و روسی ترجمه و برنده‌ی جایزه‌ی بهترین کتاب شعر در گرجستان است. وی در شعرهایش جسورانه تابوهای اجتماعی را زیر سوال می‌برد و به نارضایتی‌های اجتماعی، مسائل جنسیتی، فمینیسم و نیز جنگ‌های جهانی و داخلی می‌پردازد.

@XahesheMarg

@XahesheMarg/111

هیچ‌کس نمی‌داند چرا یک فاشیست را دوست داشتم. اکا کوانیشویلی.mp3

یادُمِن روزُن خوبِ مَدرسَه
yâdomen ruzone xube madresa
یادُمِن وَختی دل مه بی کَسَه
yâdomen vaxti dele me bikasa
یادُمِن تهنا خودُم یارُم اَرُم
yâdomen ta’nâ xodom yârom arom
شُنَهادَه کوه غم رو جگِرُم
šonohâda kuhe γam ru jegarom

مِه هَنوزَم تو شُوِستُن خُنَه مِن
me hanuzam tu šoweston xonamen
هَنوزَم وردِ لُوُم بِیتِ غمِن
hanuzam verde lowom beyte γamen
اِی خُدا کاری بُکُ بِی مه از یاد نَبَره
ey xodâ kâri boko bey me az yâd nabare
اُ هَمَه خاطِرهَ اُ یَه دُفه باد نَبَره
o hama xâterao ya dofa bâd nabare

Single | JonubiHa.CoM

یادُمِن : ابراهیم منصفی Yadomen : Ebrahim monsefi

01 قایقران

Fatehan E Tarikh ( Zahmatkeshan )

Mohammad-Reza Lotfi - Kharabat Khani

Izadi Mir vahid radfar

زخون ما که شد روان به راه حق، جوانه های انقلاب جان گرفت
شراره ها ز انتقام توده ها، به خرمن وجود دشمنان گرفت
این سرود در زمستان ۱۳۵۰ توسط محمد سیدی کاشانی در زندان اوین سروده و تنظیم شده است.

Khoon - سرود خون

همان دهانه‌ی تاریکی تونل
و بعد
حسّی بی‌واژه
و نیم‌ لحظه که تابوت می‌شود قطار
...

اسماعیل خویی

The Days Bygone/ Roozoon e Raftah

Vâ Kass Cheh/ Nobody's Business

شاعر و نویسنده، مترجم، منتقد و.. توضیح: متن و تاریخ دقیق سرایش این گزیده‌ی محدود از کارهای مرا در کانال تلگرامی «تحشیه» ببینید. در ساوندکلود همچنان محدودیتی هست و بازنشر برگزیده‌ای از همه‌ی کارهای بنده در این درگاه مجازی ممکن نیست. 

اسماعیل خویی

سهند آقایی

Recent comments

Abbas Jabarooti

Related tracks