پایدار و مانااااا باشید 

به به...روح استاد شاد و در آرامش

چه هنگام می‌زیسته‌ام؟
کدام مجموعه‌ی پیوسته‌ی روزها و شبان را
                                                                   من ــ

اگر این آفتاب
              هم آن مشعلِ کال است
                                                   بی‌شبنم و بی‌شفق

که نخستین سحرگاهِ جهان را آزموده است.

چه هنگام می‌زیسته‌ام،
کدام بالیدن و کاستن را
                                   من
که آسمانِ خودم
                          چترِ سرم نیست؟ ــ

آسمانی از فیروزه نیشابور
با رگه‌های سبزِ شاخساران،
همچون فریادِ واژگونِ جنگلی
                                    در دریاچه‌یی،

آزاد و رَها
همچون آینه‌یی
                  که تکثیرت می‌کند.

□

بگذار

          آفتابِ من
                          پیرهنم باشد
و آسمانِ من
                     آن کهنه‌کرباسِ بی‌رنگ.

بگذار
بر زمینِ خود بایستم
بر خاکی از بُراده‌ی‌ الماس و رعشه‌ی‌ درد.

بگذار سرزمینم را
                     زیرِ پای خود احساس کنم

و صدای رویشِ خود را بشنوم:
رُپ‌رُپه‌ی طبل‌های خون را
                                            در چیتگر
و نعره‌ی ببرهای عاشق را
                                            در دیلمان.

‌
وگرنه چه هنگام می‌زیسته‌ام؟
کدام مجموعه‌ی پیوسته‌ی روزها و شبان را من؟

 

۱۵ اسفندِ ۱۳۵۶

پرینستون

Dar Aastaneh

چه هنگام می‌زیسته‌ام؟ _ احمد شاملو

Parsbass (Armin Mostaed) & Sara Naeini - Unnamed

Vocals: Shajarian
Music and Mash-up:  Soroush Kamalian

Del Az Man

سَر

پویان منصوری / آهنگساز، تار
مهدی حقیقی / تارباس
میثم ستایش /کمانچه
محمدرضا پوستی / عود
امیر طاهری / سه‌تار
سینا نصرتی / سه‌تار
مجید پوستی / کوبه‌ای 

" از آلبوم " ما پایین می‌رویم و آب بالا می‌آید 
صدابردار / مجید پوستی
میکس و مسترینگ / رضا فرهادی (استودیو کرگدن)
پاییز ۱۳۹۴

Pouyan Mansouri | Composer, Tar, Setar
Mahdi Haqiqi | Tar-Bass
Meysam Setayesh | Kamanche
Mohammad Reza Pousti | Oud
Amir Taheri | Setar
Sina Nosrati | Setar
Majid Pousti | Percussion 

From The Album " We Go Down And Water Rises "
Sound Engineer | Majid Pousti - Reza Farhadi
Fall 2015

We Go Down And Water Rises

Sar | سَر


ولرم و
کاهلانه
آبدانه‌های چرکی‌ِ بارانِ تابستانی
بر برگ‌های بی‌عشوه‌ی خطمی

به ساعتِ پنجِ صبح.


در مزارِ شهیدان
هنوز
خطیبانِ حرفه‌یی درخوابند.
حفره‌ی معلقِ فریادها
در هوا
خالی‌ست.
و گُلگون‌کفنان
به خستگی
در گور
گُرده تعویض می‌کنند.

به تردید
آبله‌های باران
بر الواحِ سَرسَری
به ساعتِ پنجِ صبح.


احمد شاملو . صبح . ترانه های کوچک غربت
 اردیبهشتِ ۱۳۵۸


AHMAD SHAMLOU / شاملو، صبح " ولرم و کاهلانه "

سر کوه بلند آمد سحر باد
 ز توفانی که می آمد خبرداد
درخت سبزه لرزیدند و لاله
به خاک افتاد و مرغ از چهچهه افتاد
سر کوه بلند ابر است و باران
 زمین غرق گل و سبزه ی بهاران
 گل و سبزه ی بهاران خاک و خشت است
برای آن که دور افتد ز یاران
سر کوه بلند آهوی خسته
 شکسته دست و پا ، غمگین نشسته
 شکست دست و پا درد است ، اما
 نه چون درد دلش کز غم شکسته
سر کوه بلند افتان و خیزان
 چکان خونش از دهان زخم و ریزان
 نمی گوید پلنگ پیر مغرور
 که پیروز اید از ره ، یا گریزان
سر کوه بلند آمد عقابی
 نه هیچش ناله ای ، نه پیچ و تابی
نشست و سر به سنگی هشت و جان داد
 غروبی بود و غمگین آفتابی
 سر کوه بلند از ابر و مهتاب
 گیاه و گل گهی بیدار و گه خواب
 اگر خوابند اگر بیدار ، گویند
 که هستی سایه ی ابر است ، دریاب
سر کوه بلند آمد حبیبم
بهاران بود و دنیا سبز و خرم
 در آن لحظه که بوسیدم لبش را
 نسیم و لاله رقصیدند با هم 

چند دو بیتی با صدای مرحوم اخوان ثالث

https://www.facebook.com/deklamehayerezapirbadian

سامان صادقیان، مسعود میرزایی، به یاد استاد هوشنگ ظریف

Saman Sadeghian

Recent comments

Reza.sa’adat

sadik

بسیار باید شنید

mehdi soltanshah

Related tracks