"جانا"
چهارمین قطعه از «پروژه‌ی دیار» بر اساس غزلی از عطار
آواز : حسین پیرحیاتی
موسیقی : کوشا وحدتی - ماهان فرزاد

Diyar Project - Jana (پروژه دیار - جانا)

You did not return either

Christophe Rezai - Mina

«من و تو»

آواز: مصطفی محسن زاده و پرستو حراجی اصل
گیتار و تنظیم: ماهان فرزاد

نسخه‌‌ی اصلی این آهنگ با آهنگسازی حبیب‌الله بدیعی، شعر هما میرافشار و صدای مهستی اجرا شده
که ما اون رو با تنظیمی جدید بازسازی کردیم

این اثر رو میتونید از کانال های ساندکلاد، یوتوب و تلگرام ماهان فرزاد بشنوید
———————————
'Man o To' (Me n You) is out now

Vocals by Mostafa Mohsenzadeh & Parastoo Haraji Asl
Guitars and Arr. by Mahan Farzad

This piece is a cover of an old Iranian pop song, originally composed by Habibollah Badiei and sung by Mahasti, with lyrics by Homa Mirafshar.

You can listen to this track on my Soundcloud, Youtube and Telegram channels

Man o To

اپیزود چهل و هفتم رادیو دیو

این اپیزود با حمایت نیچرلین تولید کننده محصولات گیاهی و سالم منتشر می‌شود. 
.سفر نیچرلین از دوستی با دانه‌ها و الهام از طبیعت آغاز شده، تا به مقصدش، یعنی «یک حال خوب» برسه

کاور از نقاش شهیر ایرانی پرویز کلانتری

از رادیو دیو حمایت کنید

داخل ایران
 https://hamibash.com/radiodeev

خارج از ایران
https://paypal.me/radiodeev
http://patreon.com/radiodeev

اپیزود چهل و هفتم: به تماشای بیابان

Quieting the Mind

Vocal: Mohammadreza Shajarian
Ney: Jamshid Andalibi
Trumpet: Ibrahim Maalouf

Piano, Back Vocal, Electric Guitar, Composition: Mahan Farzad

Cold Silence Of Time (سکوت سرد زمان)

ای که مهجوری عشاق روا می‌داری

عاشقان را ز بر خویش جدا می‌داری

تشنه بادیه را هم به زلالی دریاب

به امیدی که در این ره به خدا می‌داری

دل ببردی و بحل کردمت ای جان لیکن

به از این دار نگاهش که مرا می‌داری

ای که مهجوری عشاق روا می‌داری

Shajarian,Kalhor,Amir

برای همدلی با خانواده و‌دوستان حادثه
اتوبوس لعنتی دانشگاه


دل ز دستم رفت و جان هم، بی دل و جان چون کنم

سر عشقت/م آشکارا گشت پنهان چون کنم

هرکسم گوید که درمانی کن آخر درد را

چون به دردم دایما مشغول درمان چون کنم

چون خروشم بشنود هر بی خبر گوید خموش

می‌تپد دل در برم می‌سوزدم جان چون کنم

دل از من برد و روی از من نهان کرد

خدا را با که این بازی توان کرد

شب تنهاییم در قصد جان بود

خیالش لطف‌های بی‌کران کرد

صبا گر چاره داری وقت وقت است

که درد اشتیاقم قصد جان کرد

بی دل و جان چون کنم

نگاهت می‌كنم خاموش و خاموشی زبان دارد
زبانِ عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد
چه خواهش‌ها در این خاموشیِ گویاست، نشنیدی؟
تو هم چیزی بگو، چشم و دلت گوش و زبان دارد
بیا تا آنچه از دل می‌رسد بر دیده بنشانیم
زبان‌بازی به حرف و صوت، معنی را زیان دارد
چو هم پرواز خورشیدی مكن از سوختن پروا
كه جفتِ جانِ ما در باغِ آتش آشیان دارد
الا ای آتشین پیكر بر آی از خاك و خاكستر
خوشا آن مرغِ بالاپر كه بالِ كهكشان دارد
زمان فرسود دیدم هرچه از عهدِ ازل دیدم
زهی این عشقِ عاشق‌كش كه عهدِ بی زمان دارد
ببین داسِ بلا ای دل مشو زین داستان غافل
كه دستِ غارتِ باغ است و قصدِ ارغوان دارد
درون‌ها شرحه شرحه‌ست از دم و داغ جدایی ها
بیا از بانگِ نی بشنو كه شرحی خون فشان دارد
دهانِ سایه می‌بندند و باز از عشوه عشقت
خروشِ جانِ او آوازه در گوشِ جهان دارد

نگاهت می‌كنم خاموش و خاموشی زبان دارد

[براي خانه ي مادر جان و درخت انجيرش و همه آدمهاي رفته و نرفته]

#بابک_خانقلی

Christophe Rezai - Mina

Soheil Ysf