هنر عامه به شیوه های گوناگون ترومای جمعی - مثل جنگ - رو به سطح آگاهی اجتماعی می رسونه و به نسل های آینده منتقل می کنه. در فرهنگ های مختلف این آثارهنری شامل لالایی های عامیانه هم می‌شوند. یعنی به آسیب‌پذیر ترین افراد اجتماع مثل فرزندان خردسالی که در آغوش مادرشان هستند و مادران طفل به آغوش می پردازند. به عنوان مثال لالایی های ییدیش سال ها درباب دردهای جمعی سروده اند و در نوحه‌ی عاشورایی هم به رابطه مادران و طفلان خردسال پرداخته شده. 

در پادمغز ۲ به مقوله ترومای جمعی پرداختیم. پیشنهاد کردید پادمغز از حالت متن خارج بشه و به مثال و تاثیر هنر عامه بیشتر از پرداختن به مفاهیم بپردازه. در نتیجه برای پادمغز ۳، یک لالایی ییدیش ترجمه‌شد، با قسمتی از یک نوحه جنوبی اثر حسین فخری تلفیق شد، و با همراهی  سازهای ایرانی در تهران اجرا شد (امیدوارم پوزش پادمغز رو بابت اشکالات ضبط شتاب زده و تمرین نشده بپذیرید). متن لالایی درباب جنگ زدگان یهودی جنگ جهانی دوم سروده شده که در "صفوف سیاه" در سکوت فرار می کردند و اغلب کشته شدند. متن این لالایی - که شباهت زیادی به متن و حال و هوای نوحه‌های عاشورا داره -  همیشه من رو به یاد جنگ زدگان جنوبی پل سیدخندان در دهه‌ی ۶۰ می انداخت. راه رفتنشون در سکوت، آگاهی شون ازینکه ناخواسته اند، که غریبند، که خانه شان در ساختمانی بلند و بدشکل در سیدخندان موقتی‌ست. به قول دوستی تصویر مشترک ناامنی جنگ زدگان همه جای دنیا این است که تشک به دوش می کشند. 

متن ترانه تلفیقی و لینک های یوتیوب لالایی به زبان اصلی و نوحه‌ی حسین  فخری رو دنبال کنید. پادمغز امید داره مثل همیشه با نظرات و پیشنهاداتتون در ساخت پادمغزهای بعدی یاری کنید. به امید دیدار در پادمغز بعدی.


لالایی
سه تار: سیاوش قلیچخانی
کمانچه: میثم ستایش
صدا:‌ پادمغز

لالالایی شب و بارون
لالالایی شب و باد
توی شب و زیر بارون
تو سیاهی توی باد
میرن مردم تو جاده ها
خیس و گشنه مث سگ
کتک خورده مث سگ
از خونه رونده مث سگ

این آدما کجا می رن؟
بد این شب وحشی این باد
بی صدا و بی ناله ای
توی سکوت توی باد
آروم می رن تو سیاهی
در حسرت یه خونه
تشک هاشون رو شونه
در حسرت یه خونه
آهسته و پاورچین
در حسرت یه خونه

لالالایی شب و بارون
لالالایی شب و باد
توی شب و زیر بارون
تو سیاهی تو باد
بخواب کوچولو
کابوسات دور باد

‫***‬

درخواب کودک بیتاب
کودک بیتاب کودک بیتاب

خاموش طفل در آغوش
طفل در آغوش طفل در آغوش

فریاد داد ازین بیداد
داد ازین بیداد داد ازین بیداد

درخواب کودک بیتاب
کودک بیتاب کودک بیتاب



‫*************************‬
لینک اجراهای مختلف لالایی به زبان اصلی
http://www.youtube.com/watch?v=dwx-MRe9iVw
https://myspace.com/thepaintedbird/music/song/nakht-un-regn-61579153-67244530
http://www.last.fm/music/Fraidy+Katz/_/Nakht+Un+Regn+(Night+and+Rain)
Heroes and Poets – Ay Lyu-Lyu, nakht un regen (Spotify)

لینک نوحه حسین فخری
http://www.youtube.com/watch?v=6Ch4qtvxNyQ

پادمغز ۳: لالایی، نوحه

What is vital for perception is isolation. 
Finding one’s self is unavoidably possible in silence and solitude. In order to reach their inner souls the artists have willingly created a continuous and extended isolation. They try to live in the society yet can only search for those sophisticated layers in solitude; the search and discovery of that respected twinkle. This time isolation has aimed all of humanity. The isolation of humankind. Indeed from the heart of this isolation opulence and light shall come forth.

مرثیه ای برای بودن

آنچه برای شهود ضروری ست ، انزوا ست.
یافتن خویشتنِ خویش الزاما در تنهایی و سکوت مُیسّر می‌شود.هنرمند در دستیابی به درونیات خویش مُدام و ممتد انزوا را خودخواسته ایجاد می‌کند.می کوشد در جمع زندگی کند اما ناگزیر است آن لایه های متعالی را فقط و فقط در تنهایی جست و جو کند.جُستن و کشفِ همان (آنِ )مُحترم.این بار انزوا تمام بشریت را نشانه گرفته.انزوای انسان.از دل این انزوا بی شک شکوفایی و نور بیرون میزند.
______________________________________

____

A Lament for Existence/ Nguyen Le / Hesam Inanlou

«بوف کور» نوشته صادق هدایت، یکی از آثار مشهور ادبیات مدرن ایران است. این کتاب یکی از کتاب‌های تاثیرگذار قرن چهاردهم ایران است که به فهرست مجموعه شیرازه هم راه یافته است. شنونده برنامه شیرازه باشید به تهیه‌کنندگی سام فرزانه.

شیرازه (۹): بوف کور

 و حسرتی

                                                                                        ۱
نه
این برف را
دیگر
سرِ بازایستادن نیست،
 
برفی که بر ابروی و به مویِ ما می‌نشیند
تا در آستانه‌ی آئینه چنان در خویشتن نظر کنیم
که به وحشت
از بلندِ فریادوارِ گُداری
به اعماقِ مغاک
نظر بردوزی.
 
باری
مگر آتشِ قطبی را
برافروزی.
که برقِ مهربانِ نگاهت
آفتاب را
بر پولادِ خنجری می‌گشاید
که می‌باید
به دلیری
با دردِ بلندِ شبچراغی‌اش
تاب آرم
به هنگامی که انعطافِ قلبِ مرا
با سختی‌‌یِ تیغه‌ی خویش
آزمونی می‌کند.
 
نه
تردیدی بر جای بِنمانده است
مگر قاطعیتِ وجودِ تو
کز سرانجامِ خویش
به تردیدم می‌افکند،
که تو آن جُرعه‌ی آبی
که غلامان
به کبوتران می‌نوشانند
از آن پیش‌تر
که خنجر
به گلوگاهِ‌شان نهند.

                                                                                   ۱۳۴۷
مجموعه‌ی مرثیه‌هایِ خاک
احمد شاملو

نه این برف را دیگر سرِ بازایستادن نیست

"Storyless"
Artist: Reza Ranjbar
Composer and Music Producer: Amir Mahmoudi
Mixing & Mastering: Shahriar Alavi
Lyrics: Ata Ranjbar
Recorded & Produced at Igor Music Studio
Artwork Photographer: Shayan Asadpoor
Artwork Designer: Alireza Nabaee
Official Music Video on YouTube: www.youtube.com/watch?v=kIq-2qPDK_0
© 2022 Igor Music Studio, Inc.

Follow Me On:
Official Website: www.amirmahmoudi.com
Instagram: instagram.com/amiir_mahmoudi
YouTube: youtube.com/@amirmahmoudi_official
Facebook: facebook.com/amir.mahmoudi.music
Bandcamp: https://amirmahmoudi.bandcamp.com

Reza Ranjbar - Storyless [ Prod. Amir Mahmoudi ]

می‌دونم بی‌فایده‌ست؛
آماده‌ی روبه‌رو شدن با این جهان کار آسونی نیست
اما من می‌خوام پنج دقیقه بیشتر بخوابم…

Created by: @ehsanahani
Graphic Design: @epehrmidvaar

Iron Podcast

Morning Compromise with the Chainsaw | مصالحهٔ صبح‌گاهی با اره برقی

این نامه را برایت، از پشت میله های سرد
با رنگ سبز جان نوشتم، تا روید خنده ها ز درد
چون روز دیگر آید، خاکم جان سبزه هاست
خورشید جاودان آزادی، نور آسمان ماست

سوگند به خون همرهانم، سوگند به اشک مادران، هر گز به تیغشان نمیرد، فریاد جاودان ما

دلتنگ با تو بودن، با ناله های شب غریب
تنها گناهمان سکوت سبزی بود، در جواب کین
جسم و جان بی پناهم، آماج تیر کافران
آرام و سربلندم و می بالم، بر انتخابمان

سوگند به این ستاره باران، سوگند به شور عاشقان، از راه رفته برنگردم، تا روز کوچ جاودان
سوگند به خون همرهانم، سوگند به اشک مادران، هر گز به تیغشان نمیرد، فریاد جاودان ما

Sogandname

We were both 14 years old. Mimi has been like a guiding light in my memory, a first spark of tenderness that shaped my view of the feminine. It was a really special moment of connection.
Instant soulmate vibe.

Mimi

اپیزود سی و شش هیچ 
از پادکست فارسی رادیو هیچ 
نویسنده و راوی:   احمد فیاض

بنگر ز جهان چه طَرْف بربستم؟ 
هیچ
وَز حاصلِ عمر چیست در دستم؟ 
هیچ
 شمعِ طَرَبم، ولی چو بنشستم، هیچ
 من جامِ جَمَم، ولی چو بشکستم، هیچ

radio hich

رویات رو به دست بیار

kouli
homayoun
shajarian
love
همایون
شجریان 
عشق



رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده شب مانده از تو باشد تاریکی فشرده

کولی کنار آتش رقص شبانه ات کو

شادی چرا رمیده آتش چرا فسرده

رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی چشمان مهربانش یک قطره ناسترده

رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده

می رفت گرد راهش از دود آه تیره نیلوفرانه در باد پیچیده تاب خورده

سودای همرهی را گیسو به باد دادی

رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده

یک تار مو نبرده


YOU

Sulexfx

Related tracks