سینگل ترک فوبیا ( هراس ) از مهدین
Lyrics & Melody : MEHDIN
Music Producer : MOEIN
YouTube : https://youtu.be/ipa8rJua5D8
Telegram Channel : t.me/mehdinofficial1
Instagram: instagram.com/mehdinofficial


(فوبیا - هراس) 

از وقتی به دنیا اومدم توی این شهر
غم تو دلم هی روز به روزم میشدش بیشتر
تو چهره ی هرکی بود یه نگاهه عبوسو
همون یه جرقه بود که دلمو آتیش زد

اینجا دورو وریام غمگیننو تو خودن
خیلی وقته از فازه شادیو خنده دور شدن
دائما تو ذهنشون از هدفایه پوچ پُرَنو
میخوان یجوری هم خودشونو گمو گور کنن

هرکی اینجا به یه نوع فوبیا مبتلاعه
سیاهنور رو زبونا مثله نقلونباته
اینجا میترسه هرکی تو یه چی برنده شه
چون هراس اینو داره که هرچی بردو نبازه

نگاه به آینده یه نگاهه پوچه، 
انگار تیربرقا خاموشن تو سرتاسره کوچه
یه جوری کور شدیم حتی تو این آسمون درندشت هم
همش فک میکنیم فقط یه ستاره توشه

اونم که مال ما نیست، ماله از ما بهترون
همونا که سودی نداره واسشون زندمون
هی بهونه میارن یه جوری مارم دَک کنن
ولی با اینکارا کردن بیشتر از قبلا تشنمون


کورس:
از پایین تا بالای شهر عجیبه
هرکی یجور اینجا با ترس عجینه
یه روز خوب همچین جایی بعیده
ولی آینده رو هیچکس ندیده! 

ورس دو :

دیگه تلخه این نگاهایی که مواجهم باش
هرروز میخواستم ازون بالایی مراقبم باش
وقتی شرایطه فردا واسم سواله هربار
یعنی امروزم داره میره پا قماره حرفام

یعنی 
خیلی وقته گُم شدم، 
تو این ازدحامه گُم دورم
وقتی ذهنم داره عذابم میده
مجبورم که خودمو گُم کنم

این، شهره، لعنتی هرروز، علیه من میشه ثانیه هاش
جی، بِ، من، خالی تر از پوچ، پر تر میشه جیبه ساقیه پارک

نگاه من میشه خیره به شهری که
نمیدونه کنه حالا چیکار
امید داره ولی پشته سرش 
همه چیشو قاپیدن هی داداشیا

وضعمون چطوره؟ دست به دعا، از ما میگیرن بکنن خرجه خدا
بعداً میفهمی هرکی داشت سهمه جدا، فقط رو صورت ماعه رنگ زغال

شرایط سخت فضایه سرد 
نابغه میشه از جوامع طرد
فریاده حق تو پهنایه حلق
فکرا از دیروزم کلافه تر
حواس پَرت به هراس مرگ
نسبت به همه چی علاقم کم
سوار کشتی رو دریای غم
نه زندگی مونده نه شقایق هس

کورس:
از پایین تا بالای شهر عجیبه
از رنگین کمونمون رنگ پریده
یه روز خوب همچین جایی بعیده
ولی آینده رو هیچکس ندیده! 

ورس 3 :

زندگیامون خیلی وقته تو قرنطینس
از وقتی فریادام تویه کنجه گلوم ورم میکرد
از وقتی هرکی حقشو میخواسته تو قفس میرفتو
پرنده ها وسط آسمونا سقط میشن هم

اینجا گرگه بوده گوسفندارو زوری بغل میکرد
میخواست دهنشو پاک کنه هم روی علف میزد
لای دندوناش از گوشته مرده گاهی کپک میزدو
فکر میکردن اون نباشه یه روزی تلف میشن

اینجا داستانا مختلفه هرکی یه روایت میگه
هرکی نگاهه خودشو به هر چی سرایت میده
ولی من تا الان بگم که هرچی چشام چرخیده
چیزی به جز ظلم ندیده که بدم به جاش تحویلت

با اینکه بچه های همین مرزو خاک سردیم
همیشه میکشیدیمم سقفه شهرو لاجوردی
ماهو خورشیدو کردیم بالا درختو خانه ترسیم
ولی واقعیتو صرفه اشکو ناله کردیم

کورس:
از پایین تا بالای شهر عجیبه
قصه هامون از جنس تلخ ترینه
یه روز خوب همچین جایی بعیده
ولی آینده رو هیچکس ندیده!

New tracks tagged #فوبیا