ارغوان ــ. سايه ( هوشنگ ابتهاج )
شاخه ی هم خون جدا مانده ی من
آسمان تو چه رنگ ست امروز ؟
آفتابی ست هوا ٬
یا گرفته ست هنوز ؟
من درین گوشه
که از دنیا بیرون ست ٬
آسمانی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست
آن…
از بهاران خبرم نیست
هیچوقت فکرم نمی رسید به این سطح از زندگی برسم
کاش دنیا به این دلنشینی میشد 😔
در پناه خدا