pure rap

♥️

ali playlist

Mr.TahaTakhtipour

Arezooha

. فکم پره لفظ، انبره دست /
 واسه کندن آمادست، پرت کنه سمتتون. 

ميگي كاملي ولي مالي ني ، كافيه وا ميری /
 زيره قافيه ها ميری، شدی کنار ما مینی. 

کار ما اوکی، کارامل و کیک / 
کارائیب و کشتی و کلاشینکف و AK. 

فست پر دست شده، هر طورش دسته حاجيته /
مصرف ميشی پس، تو با صدتای ديگه. 

فلو رایم، جلو پام، گروگان / 
یه طور کارگرم ان کلمات، شدم من فئودال. 


مياد فيلو با يه فلو فيليپينی، فيري ميري /
ميگی فراری و بيلی نميبينی برو بينيم تو رو چی ای؟! 

تیمی، به هم پیوندیم شیمی / 
برق الکتریکی، سمی سیمی. 



ميده به رپ 
كلمه رد ميده 
كه بده فك 
كارو به دست
بگيره بد 
منو كه ببينه ميبينه بد 
ميخوري چك





همينجوري ادامه ميديم و ميريم 
توام اگه بالا باشي مارو ديدي فرارپ 
مارو داره كه ميكاريم تو دل اين جامعه 
يه موزيك خوب  ميخوان  مارو در آرن
از هيپ هاپ پره هيتر ای دل 
ميسازی موزيك و واسه زيدت عيبه 
وقتي دستمون ميگيريم Ak هي كي 
ميپيچي بدونه فيله پيپر لي لي 

همین جوری ادامه میدیم و میریم بالا /
 اما کارا میره حتی از ما فراتر. 
ما میکاریم تو دل این جامعه یه موزیک خوب /
اما اینا میخوان مارو در آرن. 
از این هیپ هاپ پره هیتر، هیترا /
میدن سوتی میزنن هی تر، هی ترامادول، 
مواد تا بشن فیمس /
نمی دونم چرا نمیدونن ما اینجاییم در آخر. 


توي كوچه پس كوچه های شهر 
دستوراي غرب ميرسه به گوش خلق
سربازاي رهبر ميان تو مود رپ 
مارو ميبيني تو جنوب غرب 
طلوع رپ دروغ محضه 
بشه بدونه ما شروعش كرد 
پيدا ميكني بگرد 
ماهارو ميون جنگ 
تو وروجك ً  ميكني به ماها شك 
شعوره شنونده ها ميرسه   چي گوش بدن 

پس دیگه نمیره حتی مو لایه درز /
کار حساب شده مثل فرمولایه درس. 
تکنیکی تاکتیکی، تک و توک تکمیل ان مثل ما /
تانک وطنیتو راه مرز. 
بوم بوم صدای نبز تو گوشا نشست /
از زیره خاک بیرون زد جوونه های سبز. 
بهمن، بارون، باد و بوران و برفم /
نمی زنه پس، دیگه این کولاکُ پس. 




حاجي جالبه نه 
اجي  مجي ميكنم با جمله جرمم اين 
جادوه جامونه بالا جوونی حرومه همين رپي كه تمومه 
جامو جويده جوونه زده جایی كه جر 
ميده يه جايی رو كه 
حاجي اوكي ؟ 
حاجي اوكي 
ببين حسين 
اين موزيک رو بكنيم سريع پستش 

حاجي سريع و سير
بريم يه فيري پشتش
ميتركونيم اگه ما بريم رو سن 
حاجي ميره رو سن 
ولي هيپ هاپ  ول

سری  بزني به رپام 
جدي كه ميزنم حرفام
اگه به من كه لفظام
تورو ميزنه يه چند بار 

هه 


چيچيچيك 
چرا ميري تو فكر 
ميشيني ميزني پيك
و الی غیر

ميگيري ميگيري بد
ميگيري بعد 
همينه تیریپه من
فيلو كه بره تو فست 
ميگيره برق

تک؟! نه اسپرسو دوبل، پر انرژی و بترکون /
حسین فیلوست که یه M4 فول، ماها هیچ جوره نمیشیم ول کنتون /
حاجی، بنده که بنده ی الله با اخلاق، میخرم بهشتُ به جون /
ولی راه ما هست پره طعنه و حرف داش، اون کری که بشه بتُوِن کو؟! 
منم گهگاهی میخورم زمین، لاشخورا واسه کشتنم میکنن کمین/
هیچ وقت با ضعف خودم نشدم عجین / رفتم حل کردم همه چیو اربعین 
ببین این قلبیک دیگه پره از یقین / فوری دین و آیین خودشو کرد تعیین 
با نگین صبر و توکل تزئین / میچینه حق، نه توهم و تلقین
مارو داره که میکاریم تو دل این جامعه یه موزیک خوب میخوان مارو در آرن.


همین جوری ادامه میدیم و میریم بالا /
 اما کارا میره حتی از ما فراتر. 
ما میکاریم تو دل این جامعه یه موزیک خوب /
اما اینا میخوان مارو در آرن. 
از این هیپ هاپ پره هیتر، هیترا /
میدن سوتی میزنن هی تر، هی ترامادول، 
مواد تا بشن فیمس /
نمی دونم چرا نمیدونن ما اینجاییم در آخر.


ازت میخوام که بیاری خنده با لبات 
مهم نیست، زندگی دو روزه گاهی جشنه گاه عذاست 
نزار که هیچ موقع بیاد خم به ابروت
نبینم غصه دار شدی و خنده رفته از روت
این روزا محو میشه سختی هاشم دفن میشه میره
یه فردا هست که بهت انگیزه میده
پ به هر چی که پیله کنی
ختم میشه دیده
بد قلق نباش که باید الان چسبید به ایده ها
یه مغز  پر تنش داری با قلب پرتپش 
میدونم حرف زیاد داری ولیکن سخته گفتنش 
اگه منفی نگر شدن همه آدمای دوروبرت
 تو نگاه بکن فقط به جنبه مثبتش 
امیدوار به فردا باش
تا ابد نمیمونه زخما جاش 
اگه همه چی گندید سر تا پاش
تو بازم محکم سر پا باش
این جهان اونقدام بد نی که فقط ببینی تلخی شو 
بعضی وقتا بلندی گاهی میبینی پستی شو
همین که هستی شکر
 بفهم یه راهی هست 
اونی که روحش مرده زندگیشم پاشیدست 
چشم ببند رو زنندگی
و نشو درگیر دوندگی 
حرص نزن که چرنده همش میگذره میره فانیه
 جای خوشی خالیه 
آسمون آبی رو ببین به جای حاشیه
 تا وقتی راه میده
دلت قرص ، بزار بگذره پوچی ها رو ولشون کن 
زیر پاهات لهشون کن پاشو خودتو بتکون آره
گذشته رو فراموش کن درآغوش بگیر لحظ ها رو
تخته گاز برو جلو مستحکم و رهسپار 
منتظر نباش که کسی راه نشون بده 
بی خود نکن از زمین و آسمون گله 
نزار بشه بدتر از این حال اون دلت
چون کسی نمیکنه توی راه خوب ولت 
اعتماد به آیینه داشته باش و تصویرت
چون اون میسازه خواسته ها و راه و تقدیرت رو 
اگه تسلیم بشی حذفی حالا تصمیم بگیر هستی یانه شمشیر بکش جنگی باش که تحقیر نشی مشتی
سرتو بگیر بالا لبخند بزن ضعف نشون نده 
اونقدر قوی باش که وا بدن از ترسشون همه زوم کن روی هدفات 
بعد سنگین بکن حملات 
بزار شلیک بشن کلمات 
رفیق هر جنگ داره تلفات 
هیچوقت نترس از صدمات
اگه بیشتر شدش ضربات
تو هم محکم بکن قدمات رو
رو کن همه ورقا
 سیل باش  رد کن هر چی سد و مانعه
آسمون و بشکاف عین برق و صاعقه
بدون ترس و واهمه تا بدیم فصل و خاتمه
میبازه اون که فراری باشه از رزم و سانحه 
پی کوه پایه نه دنبال نوک قله باش  
اوج و اون کسی دید که نمونده تو عمق غصه هاش
اونی که به هر زحمت فراهم کرد اسباب برد 
پیله رو شکاف داد و پروانه شد


PARVANEH

تا چشماتو رو هم بزاری بی وقفه رفته
دهه ها وقت میخواد تا بفهمی بی رحمه لحظه 
 بی درک و فهمه میگذره میره بی رنگ و سرده 
بی دنگ و فنگ چروک میکنه و بی قلب و سنگه
 یهویی به خودت میای میبینی سی ساله هستی سیگار به دستی شدی شبیه یه بیمار مغزی 
یعنی یه بازنده ی کودنی بی آینده ی روشن 
که نداره اصلا توی جهان ایفای نقشی 
 تخریب از درون
حیات به قطعیت حروم
شخصیت معلوم نی 
نه یه زنگی ای نه روم 
شدی لبریز از تهی 
کل ظرفیت تموم 
راه صاف و برو 
 وقتی واسه لغزیدن نمونده 
داره روزات به پوچی سپری میشه میره 
بحث تنزل و چیرگی تیره گیه
یه بار شده از خودت بپرسی دیگه دیره
به جای فاز دپ بم بگو چیه ایده ؟
نه پی هدفی هستی نه یه برنامه ای 
دنبال افسانه ها نباش خودت  سرمایه ای 
دریای تو جریان باش نه مثل یه باتلاق مرده 
زندگی داستان برده و الا میگذره سال های عمرت 
یه جوری قدم بردار بپرسن این جا پای گرگه؟ 
تو نشو خواستگاه عقده، اون کسی جاودانه شد که زندگیش شد کارهای پخته
مثل اسب تاخت واسه قله 
مسیر ش هموار نشد پرواز کرد با بالهای گنده

من توی خشت خام دیدم اون چه تو آیینه میبینی 
مسیرو رفتم و اصلا نداشتم کار به هیچ چیزی 
مث تو نبودم که میخوای تو سایه بشینی 
مث من میخوای بشی باید از پایه بچینی 

قبل این که دیر بشه تصمیم بگیر 
ورزیده کن خودتو تا که بشی تبدیل به شیر
نه اینکه آهویی باشی که بشه طعمه ی دیگران
فکر و ذهنت مرده باشه با یه عقده ی بی کران 
 یا  کفتاری بشی که فقط جسد میخوره
 زنده رو سقط میکنه مرده رو رصد میکنه
و فقط میدوه هر کی جلوشه لقد میکنه 
بودنش محلی شده که بخواد تخطی کنه
آره هر لحظه ای که میسوزونیش غنیمته 
این خود حقیقته طریقت طبیعته
 یهویی به خودت میای میبینی کمین کرده مرگ
پس بیار سریع تر به چنگ هدفو  قوی تر بجنگ
تا چهل سالگی هر چیزی که شدی شدی 
پس بیار به دست همه خواسته هاتو فوری فوتی 
بزار این حرفا تو گوشت بشن یه بمب صوتی 
این قوائده اگه یادنگیریش فوری اوتی 
باید بیای پایین دیگه از این موج سرکشی خامی بسه حالا وقتشه که پخته تر بشی
 تو خط میبینی من فکر میبینم پشت خط کشی
 هر بیتم یه کتابه بهش میگن جمله ارزشی 
خسته شی تمومه یعنی رسما باختی
 از این شکست واسه دیگران یه مکتب ساختی
 یعنی تمام مدت خودتو دست انداختی 
یعنی به بیراهه ها به جای مقصد تاختی 



سن به پنجاه که میرسه دیگه اعصاب نمیکشه 
کسی که درست زیسته توی این سن دریای بینشه 
  ژرف اندیش و عمیقه 
 حرفی میزنه دقیقه
  کاراش از روی یقینه 
اون مستحکم و متینه 
نه یه پخمه و پیر خرفت که فکر  میکنه که عالمه
ابله با یه مغز کرخت فقط ظاهرش سالمه 
بارقه ای از امید نداره شاکله واسه تولید نداره 
میکنه و میزنه میبره میدره ابدا چیز مفید نداره 
ارائه صفر و گلایه صد 
پر صفات لغو و نگاه بد 
پیش از موعد زوال عقل 
تو خالی عین صدای طبله 
 میگه از شنبه شروع، میکنم که وقت طلوعه
حتی میرم سمت گلوله اما همش حرف دروغه  
روزا همه رفت پشت هم 
حالا میگه افسرده ام 
میخوره غم پشت غم 
میزنه  الکل یه دم 
میگه همه روزای خوب رفت روزای بعدم تیره تاره 
فردایی پیش رو نیست  کل تقویم میشه پاره 
من میگم مهم نیست که چقدر کمرت زیر باره 
مهم اینه که آدم واسه فردا روزش  چی بکاره
برنده میشِناسه راهو انگاری که پیر راهه 
اون فکرش پیروزه چون هزار روش و شیوه داره 
نه مث اون آویزون مفت بر که تا  آخر جیره خواره 
کامیاب روح وروانش و در راه هدف میسپاره
بدون اینو  میشه آره 
هر درخت به فصلش میوه داره 
اما باید بکاری درخت و با زحمت نه زیر سایه


Vaghte Toloue

هنوز، تو این خِطه فاصله زیاده 
ضدیته بین راکب و پیاده 
جامعه بیمارو فاسد و سیاهه
با شتاب عازمه بره جاده به بیراهه
هنوز فقیرا گرسنه میخوابن 
اغنیا هم پول درشت و میچاپن
مردم دردای بزرگ و میسابن 
بعضیا لقمه رو درسته میقاپن
سیر مونی نداره بچه مایه 
هنوز قانون شکنی ختم کاره
 خنده داره سهم ما در قبال
این مملکت که نخبش رهسپاره 
شرح حال اینکه پیکر لت و پاره 
 کی وقت کاره اوضاع بد کساده
  توی دست عامه هنوز زهر ماره
وضع ما تیره تر از  شب تاره
کاش میشد از سرنوشت 
سرنوشتمون و انگار گند گرفته
 مرگ غصه تراژیکه در یه دیقه
داستان میخواد که تلخ به تش برسه
 نگاه کن تا سرحد مرگ‌
تو ویرونمون کردی در حد جنگ
ببین جوونامون همه بدبخت و منگ 
پدر جلو خونواده شرمنده تر
همه وهم و پروا از ترس فردا
سینه هامون شده دیگه مخزن دردا 
 نمیشه راه رفت هر سمت یه پرتگاه 
به هر دری میرسیم بستس به ولله 
هر کس یه جا پاره پوره میدوه
دورو برت صدا قارو قوره شیکمه
 این حال و روز و میهنه
 که تارو پودش میشکنه
به دستای گرفتاری ماچ و بوسه میزنه 
به جای پیشرفت کردیم عقبگرد 
کشیدیم فقط درد
 تو زدی همش حرف
آره خیلی هامون شدن از وطن طرد
زمانی نداری که درآری تو سر از برف 
این لحن جدیم حاصل طرز فکر ماست
که جنگ بین دوتا نیست اصلا بحث اجتماعست 
این صدا خشم اژدهاست صداقت مرز بین ماست 
رسیده قصل انتهایی و این نقشه اشتباست
دود شد و رفت همه آرزوهامون 
سفید مث برف شده تار موهامون
حتی ساده روپامون نمیتونیم بندشیم 
ظلمات محض و دیدیم ما لای روزامون
شکسته کمر بدجوری به دست تبر
تو این فرصت زیاد نداشته درختت ثمر 
فقط رو این تن نحیف زدی زخم شدید
تکرار مکررات بدون یه حرف جدید 
هر بار که خواستیم پاشیم محکمتر ضربه زدی
این کارم یادگاری میدم واسه نسل بعدی 

دوباره میکروفون توی دستمه 
از دوروبرم گفتم از همه 
بدور از همهمه کلمات سرهمه
نمیتونم ساکت شم چون سختمه 
این کار نه مسکن نه یه مرهمه 
هر یه کلمه که میگم پر از دردمه
ارائه کردمش جهت  دغدغه
تو هر چی خواستی بش بگو من میدم بدرقه 


وضعیت بدِ خشم و دردِ مردمم رو دیدم
سطح رنج و زخم و جرو بحثِ مرد و زن رو دیدم 
حرف کم و کسر ِسهم من از دخل و خرج و دیدم 
تحت هرج و مرج ِحجم  قرضا از خودم بریدم
ما هر روز تو جایگاه اصحاب کهفیم 
ساعت ها معطل تو انواع صفیم
لبه دره قرار گرفتیم هر آنه چپ شیم 
هاج و واج موندیم واسه خرجای بعدی
قیمت ها سمت صعود رفتن 
توده ی مردم پی نعشه و دود 
درآمد ها سمت سقوط 
افراد پر اندیشه محو هبوط 
ذره ذره مال از دست رفت 
اون چه سوخته آیندست 
هر کس چه جنگید چه  آتش بس کرد اینو فهمیدش که بازندس
یادم رفت لذت روزای قدیم و لای این بحران و طوفان وخیم 
چه مصیبتی سرمون آوردی که فقط به دنبال پولای همیم ما
در هر حال من مخزن دردم 
که تو کردیش تو این مهلکه پرتم 
ببخشید که ملغمه کردم 
قصدمه جنگ واسه مطلب حقم
نه شانتاژ نه سفسطه کردم 
هر چی گفتم بود از ته قلبم 
نه نوشدارو نه مرهم زخمم
فقط وجودتو بدرقه کردم

Badraghe

تو نمي‌دوني چي ميگذره تو اين 
رپي كه ما ميكنيمو ميشه تويیت 

نه برو اونور برو اونور 
 رپ داره دستور تخريب رهبر  

چرا اگه توام داری منظوري 
كه ما گرفتيم از كسي دستوري 

نه دور و بر پر درد 
شده ماها ميبينيمو مشغول رپم 



 رپ انحصاري يا انقلابي 
 انقلابيا توي چشم حسابي 
پر از ادبيات اگه داري انتقادي 
توام بيا  كه جا بشي تو ورس حاجيت 
اينجا ميشنوي حرفارو راست 
يه جبهه ي تركيبي در حال ساخت 
يه سري اونوره آبن در حال پارس 
كه خوبي نميبينن ميگن از كم و كاست  
فقط از رپ فارس 

گندهاشون شدن مساله‌ساز 
استعداد باشي ميشه دهنت صاف 
گوش زير زمين كره واسه موزيكاي  ما 
مهم نيست كه جادو بكنيم با الفبا 
اينجا طرفين با مرام من 
زن لخت نميبيني كنار مرد 
سر صبح نميدنم سه كام علف 
كه بشه قافيه صرف 
خب 
بچهامون 
اميدو هديه ميدن از صداشون 
به لحظه‌هاتون پره سر صدا بود 
اين ضبط داغونه بي‌مرز و قانون 
توي هفته‌هامون 

شبا صبح ميشه با دعا 
صبحا شروع ميشه با حديث 
ساعتو كه ميكني نگاه
بايد بگذره تو مسير صحيح 
نه اسير و حريص
بشي پير و مريض  


من واقف به اينم 
كه دشمنا توي كمينن 
قريبن با ذات و مرام و دينم 
پس سريع از ما ميبينه بي‌شك 
تو عمل قوي به باريكلا
 يه روزه ميرم راه يک ساله 
ميگم از جريانه همرام 
حركت امروز و نقشه‌ي فردام 
نه من نميرم لب پرتگاه 
پر ميزنم از زمين واسه پرواز 

كاريو برد بارم 
گاهيم پر 
از كاري كه عمر 
ميار سرمو تو 
ببين حقايقو 
جنگ براي صلح 
خب فراي برد 
ميسازي شرايطو  آ

فيلو مياد و ميري رو پياده رو 
لب‌ريز ميشه بشه حاجي پياله پر 
راهي كه داري ميري آخرش خرابه پول 
شما كوچيكا نميخوريد به حسين فيلو 

مياد سيس مرام ابليس يارو كاباليسته 
پيست باشه ماها ايست ميديم به اين بيزنس 
نيس تقصير پليس خرابي سيستم 
ولي ميپيچه پليس به مني كه ريسكشو 
ميپذیرم  تو وقتي ميپذي بنگ
ميپري جلد نميشي  
فكر ميكني ميخوني گنگ 
ولي ميموني  بد 
با اينكه ميچاقي سنگ 
اونور آبي داري ميخوني  
 از مردم من

Rape Enghelabi

یه جلاد نشسته بالای هرم
و ماهارو یه دم
 میپاد مثل جغده 
تصمیمش قطعی شه جمعیت کم میشه
وضعیت بد میشه با فکر عقده ایش
دین و دولت آموزش مدیا 
کابوس خیلی هاس 
با این چهار تا
میگه دین و من بهت میدم 
جرت میدم تا اینکه باشین چهار پا
بهت میگم که چی خوبه چی بده 
کی کوره کی کره
چی نوره چی تله
اون کسی که جلو ما ایستاده زندگانیش داره بیهوده میگذره 
تو آموزشم رد پا مون هست 
 میشه به زودی کله هاتون مست
 نمیره زوری نقش ما دور دست
داریم ده تا روی دست قانون دسسسست 
تولید کننده محتوا ما هستیم 
مطلقا ما بستیم هرچی چش بالاست
امید رو کنده چون کماکان وصلیم
خودکفا یا تسلیم؟ تصمیمش با ماست
 دکتر تقلبی داریم نمیزاریم رشد کنه تفکری
تکنیک فکری ما بیس و پایه هورمون تمدنیست 
دیوونه خل شده توهیست هرکی با ما نیست 
عنصر تقلبیست 
 میدونه جربزه نداره هارت و پورته فقط قلدر تصنعیست 
روبروی ما اندیشه اشتباست  
هر کی که ضد ماست غلط میره
قرنطینه س فکرش و جفنگ میده
نفهمیده قصه هاش نزدیک به انتهاست 
 آزمایش اتمی میکنیم
 نکُشی میکِشیم‌ 
 ماشه رو شقیقه
 نبری میبریم‌ نجویی میجوییم 
نخوری میخوریم
 کارمون دقیقه 
دلارها رو هزینه میکنیم جهت امور اکتشاف فضا تکیه گاه و غذا اصلا مهم نیست شما هستید فقط  زنده واسه عذا
 دستمونم برسه بدون هشدار 
بدون وجدان میکنیم کشتار
به اسم امور حقوق بشری  
 سکوت خبری بده وضعیت
بیماری میسازیم کم شه جمعیت 
تحت تربیت مردم و میاریم
 فکرشون نرسه به حد ظرفیت
کم کم عوض میشه مزه سلیقت 
به درک که میخوره لطمه طبیعت 
مغز گندیدت باید نابود بشه
جنگ شه هم مهم نیست سمت امنیت 
نمیریم و میاریم  مرگ و تسلیت 
دو دستی میکنیم فقر و تقویت 
نمیزاریم بچشی طعم حقیقت 
سخته معیشت 
ماهم میکنیمت غرق نصیحت 
سمت شقیقت میگیریم اسلحه
مهمه برامون سهم غنیمت 

 ثمره چپاول توی آفریقا 
 این شد کنن حشره تناول
 لقد به تعامل محکم زدیم 
نزاشتیم برن جهت تکامل
واکسن هارو با آرامش 
کردیم روشون آزمایش 
فکر میکردن داستانشون خوب بشه
غروب  کرد آفتابشون 
هر جا که شد خون بپا کردیم 
سوژه جا کردیم کودتا کردیم 
بعد اومدیم با یه روح نامرئی
نشون دادیم به همه خوی نامردی
زن و مرد نداریم قلع و قلع میکنیم 
اسلحه میکشیم بحث و جمع میکنیم 
عربده میزنیم ترس و پخش میکنیم 
مغلطه میبافیم  هرج و مرج میکنیم 
حل و فصل میکنیم مغز و چرخ میکنیم 
جرو بحث نکرده شرو کم میکنیم 
جذر و مد داریم و رعد وبرق میکنیم 
هرجا که قصد کنیم رخت و پهن میکنیم
فکر نکن که فکر میکنی 
ببین لای شوخیای ما جدی شدی 
هنوز سیر میکنی توی توهماتت 
ما واقعیتیم نه تصوراتت

حله ساکت فرصتت کمه 
پ ارد نده بسه دیگه نوبت منه 
پیس حرفاتو زدی هری برو هیس 
دیگه نمیگیریم جدی تورو
برو باید حسابارو تسویه کنیم 
به اندازه کفایت تغذیه شدیم 
از انگیزه پریم که تخریبت کنیم 
تسلیم شو که زمان تفریح تو نیست 
بسه هر چی کندی خوردی بست بوده 
هر چی زدی کشتی بست بوده 
وقتشه که دیگه دستت روشه 
چون ما اومدیم که مقابله کنیم 
چش کورتون تا حدودی معاینه کنیم 
کردیم ملاحظه تا وارد مناقشه شدیم 
بحث مبالغه نیس بزار تا مکاشفه کنیم 
مداخله کنیم تو امورت مصادره کنیم 
حقمونو فکر نکنی زباله ی توییم 
اصلا نمیخوام که چیزی با هم مبادله کنیم
 توهم نزن که ماها تو این مکاتبه گُمیم 
اومدیم خودمونو درگیر مخاطره کنیم 
نیومدیم داد بزنیم یا مشاجره کنیم 
با هم مصاحبه یا این که یه مشاعره کنیم 
حرف و مخابره میکنیم تا معارفه کنیم  
محاسبه میکنیم تا این که معامله کنیم 
مزاحم ما شدی اومدیم مجادله کنیم
ماها مخالف توئیم از این مکالمه پُریم
بسه تو دستای شماها هی مزایده شدیم 
وقت موازنه قدرته که مناسب نو نیس
 مطالبه گر اومده دیگه محاکمه شدی
 مخاطبه امروز تویی ماها مقایسه شدیم 
به اندازه کافی دیگه میخوایم مبارزه کنیم 
مواظب باش که ما همه جوره مراقب توئیم
 میخوایم سقوط و شکست تو رو مشاهده کنیم



JALLAD

بودیم به دنبال نور تو باغ طاهر
شدیم سوار کشتی حسین تو راه ساحل
به شوق رؤیت ماه کامل مهدی، امام قائم
ترقیب به راه سالم تسلیم به خواست خالق
باکی نداریم که بشیم تقسیم به سان قاسم
یا که تهدید و تکفیر به کام کافر 
واژه واجب شد برای ترسیم حال شاعر
که بگم از تاثیر کار خالص 

با اینکه دما سرده دم مومن گرمه
شور شاعری تو تنم شعله کرده
قصه‌ی من مثل مرد دورگرده
دنیا منو دور خودم دوره کرده
منتظر تحول، تو صبح شنبه
یهو شدم، محو پشت صحنه
گفتم رسیدن به قله سخته
دنیا مارو افسون و افسرده کرده
همیشه واسه انجام گناه سفره پهنه
تازه فهمیدم که هرکی برا خدا مُرده مَرده
خلاصه کلمات قاصرن از وصف حال قاصدک
تو آسمون، تسلیم به امر پاسبون
بین حق و باطل نیست اشتراک انگاری
از خودم می، پرسیدم با استفهام انکاری
ساعت شنی نشون عبور عمر جالب نه
بخاطر همین نباید که به کم قانع بشم
طالب پسر ابی طالب یعنی طالب حق
تقدیییم به ساحت مقدس صاحب امر 

...............................................................
دفاع از حقیقت وظیفه سرباز اینه
دشمنامونم که گیجن کلا همه سراسیمه 

دفاع از حقیقت وظیفه سرباز اینه
کنار هم باهم دیگه واسش میدیم سر و سینه 

قلمو گرفتم دور ریختم ولع و طمع
مراقبم باش نشم کور نذارم قدم رو غلط
تو قلمرو منم برا حرکاتت تشنه
خروج از خود عروج سمتت از برکات عشقه
............................................................... 

مثنوی صید میکنم از سوز ساز ساقی
گفتم خستم حاجی داد دستم جام نابی
واسه درک داستان ما بوده همین باده کافی
برا همین رفتم گشتم به دنبال نام راوی
از راه اصلی با اراده زدیم به جاده خاکی
فاصله بود چند قدم، تا وداع دار فانی
اما تویی حافظ هوالکافی هو الشافی
بر منِ ناقص بود آیینه این آیین 

نتیجه تبانی با شیطان یعنی تباهی
تو راه ربانی حفاری کردیم تنهایی
هنوز همین شد که سرپاییم
گرفته بودن حقایق بوی اقاقی
طراحی شده بود همه چی منظم
همش مردد که موفق میشم یانه
میکردم مرتب صدامو بلندتر
اما نمیشنیدم انگار شدم کر
شدم غافل از غافله تک و تنها
راحت دیدم خواب هفت تا دریا
هربار خدا بهم میده اخطار
رخت و بستم از این افکار
خواستم منتظر خوبی باشم امسال
همش میرسید خبر فوت کلی انسان
اونم میگفت خدا هنوز مونده قستام
انصاف یعنی عمر رو نکن اصراف
تا ظهور مهدی از خودت یه انسان بساز
چون که جنگ جنگ اراده هاست
اگه نیستی مرد جنگی صلاحتو بذار کنار بباز
بنی آدم هم که خالی میشه دستش میره پی فساد 

...............................................................
دفاع از حقیقت وظیفه سرباز اینه
دشمنامونم که گیجن کلا همه سراسیمه 

دفاع از حقیقت وظیفه سرباز اینه
کنار هم باهم دیگه واسش میدیم سر و سینه
...............................................................

Vazifeye Sarbaz

بعد سالها حیات و تفسیرش از همه جنبه ها دیدم  مرهم دست ما
درک اغلب لحظه ها ست
فهم و غایت استفاده از ثانیه هاو دقیقه ها و ساعت ها، روز ها 
و تک تک هفته هاست 
باور توی ذاتمه هر روزم روز آخره 
این فرم روزگارمه 
هدف تو کوله بارم
حالا بیاتو فرض کن امروز آخرین روز زندگیست
نداری جون و حس زیست 
و رهایی توی قصه نیست 
این همه راه نرفته یه دریا کار نکرده 
دیدن جای نگشته یه چند تا چاه نکنده
در ایستگاه بعدی تو میهمان مرگی
 بیست چاری رفت فرصت و هیچکار نکردی
اجل میابه مارو 
تو اگه تلخه واست مردن بیاب ایراد کارو
رها کن بیراهه ها رو استایل بیچاره هارو 
کم بکن میزان عار زندگی دیوانه وارو
ببین چی میسازه مارو 
فدای افکارت برم نخواه که من یادت بدم بپرس از خودت میخوام کارمو انجامش بدم؟ 
اگه جوابت مثبته تو فریادت بدم 
 و بگو برنامه بلند بستم تا بر بامش برم 
پس 

راهی که انتخاب کردم و میرم کاری ندارم مسیر بسته یا بازه 
با چشم باز به کل هدف خیرم هر لحظه از زندگی فصل آغازه
روز یا که شب هر جوری هست میرم 
روز های خوب روز های بد و دیدم و
میگم با خودم که خواستمو میخوام 
من واینمیستم همین جاده رو میام 

به دور از دلگیری
 همین که یه جا  بشینی
 سایه ی مرگ و ببینی
مطمئن بشی که میری 
باعث میشه با پیگیری
 پلن رو درست بچینی 
قدم تو مسیر بزاری
  تصمیم بزرگ بگیری 
زیر سایه مرگ تمام انتقادات ناپدیده 
انتظارات خطا و افتخارات ناپدید
ابتکارای غلط و اشتباهات ناپدیده 
افتضاح نداریم کل احتمالات ناپدید
نمیفهمم به چی غبطه می خوری؟
 چرا توی فکر بیخودی ؟  
تکیه میکنی به هیچ و ته قصه میبری
کیف نمیکنی آخر سرم سکته میکنی نمیتونی زندگی کنی ؟ نه 
مهلت هستی فقط یک باره
اونم بی تکراره مرگ ما ددلاینه 
فی الواقع  ورود به انتهاست
 و قصه واسه مرده ها تموم غروب ذهن ماست شروع زنده هاست
 گاهی این زندگی اینو میندازه یادم 
 اینو میپرسم مدام که به چی مینازه آدم؟ 
چرا انسان میسازه بازم
از اون چیزایی که نمیرسن هیچ جا به دادم ؟
تو کویر برهوت هنوز بی تاب آبم  
بی خوانوادم بیمار ذاتم پرم از ایهام و ماتم 
بیا به دادم برس که میخوام برگردم تو مسیر هنوز بیتاب جادم نمیخوام بیچاره باشم 
درست بفهم هرچی که میشنوی
 تا بی انگیزه پیش نری
پای حرفی که  میزنی 
باشی تحویل به دیگری ندی 
 ترویج این روش یعنی نتیجه میبری 
سریع بسازی و نری واسه تخریب هیچ دری 
 پی ترفیع خویشتن باش نه که تقسیم این بدی 
تا که مرگت از زندگیت نده معنی بیشتری 
امضا ویکتیم



ROOZE AKHAR

وقتی که رشد میکنی تو این خاک و مرز و بومش 
میبری حظ از جلال و شکوه و از رسومش
از بلوغ و از نبوغ مردمش اون عالمای دلسوز 
که صده ها پیش رسیدن به داشته های امروزه 
هویت، فرهنگ،یه تاریخ غنی، اینا همه چیزایی نیستن که بیان یه شبه به دست 
ولی دست نجنبونی میبینی یه دفعه شکست
 همه ی جاده ها و داشته ها و ساخته ها و کاشته هات 
یافته ها و بافته ها و خواسته هات 
تموم چیزایی که میاورد رو لبات تبسمی 
یعنی اون هست و نیست و داشته های تمدنی ت 
یه آن می فهمی عوض شدی 
توی باتلاق توهمی 
مجموعه ی تمسخر و تزلزل و تعفنی و 
نمیتونی راه و رصد کنی و 
میخوای عمر تو تلف کنی  
هویت، یعنی مجموعه ی معماری،اشعار ،موسیقی، افکار،رفتار و سنتها 
اخلاق و حرمت ها،بذر واسه فرصت ها کاشتن و درو کردن انواع قدرت ها 
اما تو فقدانشون تو هم نابودی 
فراموش میکنی روزی روی بلندا بودی 
نابینا، به جای نور میشی پر از خاموشی 
تندیس جسم بازنده 
به دور از خشت سازنده 
به واقع انسانی که مهجوره از حس به آینده 
غرق پوچی و یاسه بدون فکر بالنده  
مادام که نه آیین داری نه حتی ایرانی باشی 
غوطه در ظلمت باید درگیر ویرانی ها شی 
درون روشنایی بخوابی تو سیاهی پاشی 
ذل بزن تو چشام نگاه کن الان  بیداری یا چی؟
روزی که  تمام این چیزا بشن در هم تنیده 
میبینی کمر دشمنات میشه کم کم خمیده 
باید سینه سپر کنی و بگی حقم همینه 
من وارث این آب و خاکم فرهنگم اینه 
من زاده ی این گهواره ی تمدنم و یه دنیا ایده واسه جهان دارم در هر زمینه 


من ایرانی ام با یه دنیا تاریخ کهن
 و مدام می جنگم واسه خاطر بالیده شدن 
خو گرفتم با این شرایط و آیین و سنن
 و افتخاره واسم توی ایران زاییده شدن 
من از تبار مولانا و خیامم 
مثل رود خروشان دائم تو جریانم 
فرازمینی نیستم از این سیارم 
اما انگاری با کل جهان فرق دارم

 
همچو یک درخت کهن پر از ریشه ام عمیق 
به سان ابو علی سینا پر اندیشه ام دقیق 
پر از عزم و ایدم و عاری از خشم و کینم 
تو بطن تاریک جهان بساط بزم و چیدم
ایرانی همیشه تو طول تاریخ منجی جهانه 
شاید گرماشو ندیدی چون او خورشید نهانه
سالها تابیده به کل زمین با دید کلان
 ایران اصلی ترین نگهبان آیین جهان
 عهد کوروش بزرگ کمک به یهودیت 
و زمان شاپور یکم نجات آیین مسیحی 
مثل عجل معلق روی بالین پلیدی 
چه آدمای خاصی چه تاریخ عجیبی 
مرور برگ برگش لذته و هر صفحش عذت
مملو از فهم و حکمته و دور از خشم و نفرت 
پر از فهم و حکمت 
پر هنرمند و دولتمرد و دور از ننگ و خفت
 یه کتاب درس و عبرت
 پدر شعر و ادبیاتیم چهار پاره تا غزلیات 
یعنی تو هر بخشی شاعر داریم شاهنامه یا هزلیات 
پر توازن و تعامل و تقارن و تعادل و روحیات دموکراتیک که سازگاره با نظریات 
شما هر دری که زدید بودیم
 از قدیم ما جدید بودیم 
برا هر درد طبیب بودیم 
همه یاس ماها نوید بودیم 
تو هر علم سهیم بودیم 
توی سنجش دقیق بودیم 
اون کسی که دوید بودیم 
و برا ایران شهید
 یعنی مثل فرهاد نیاز باشه میشیم کوه تراش
هر کی چپ نگاه کرد هیکلش رو میدیم زود خراش 
اونقدر ارزش قائلیم واسه ی وجب وجب خاکش
 وقتی پاش بی افته با افتخار میدیم جون براش

من ایرانی ام با یه دنیا تاریخ کهن
 و مدام می جنگم واسه خاطر بالیده شدن 
خو گرفتم با این شرایط و آیین و سنن
 و افتخاره واسم توی ایران زاییده شدن 
من از تبار مولانا و خیامم 
مثل رود خروشان دائم تو جریانم 
فرازمینی نیستم از این سیارم 
اما انگاری با کل جهان فرق دارم


HOVIAT

POSHTE PARDE

یه کار دلی با کمک رفقا برای این روزامون

موسیقی و ترانه: شروین معینی
تصویر: ابراهیم سالمی نژاد

کمک کنید تو انتشارش، دمتون گرم 🙏🏻

ورس ۱:

به عشق داغ لاله های چهل سال جنگ
به عشق اتحاد زیر پرچم سه رنگ
به عشق لر به عشق ترک، لار، فارس و کرد
بلوچ، گیلک و عرب، کوچک و بزرگ

به عشق خونمون که اسمش ایرانه
که دشمنش از شکوهش بیزاره
یه دنیا عکس حذف خونه رو بغل زده
ولی دلای اهل خونه بیداره

به عشق حفظ خونواده جنگیدن
برای عشق واقعی تا پرکشیدن
دور مرزت هر لحظه جنگ باشه و
به عشق خندیدن و نترسیدن

به عشق اون، کم حجاب که خواهر منه
اونی که دلش خونه اما دل نمیکنه
بخون به عشق قلب داغدار این وطن
به عشق بوی خون خاک و راه این وطن

کورس:

به عشق انسان و فهمِ آزادی
به عشق ساختن به عشق آبادی
برای حق که اسم رمز این خونس
به عشق زن زندگی آگاهی


ورس ۲:
ای خاکِ مهدِ آریو، آرش و کمان
ندای قلب پاک تو همیشه جاودان
به مظلوم بودنت که مقتدر تویی
به عشق راه تو به عشق کورش زمان

کورس:

به عشق انسان و فهمِ آزادی
به عشق ساختن به عشق آبادی
برای حق که اسم رمز این خونس
به عشق زن زندگی آگاهی

Mojall - Be Eshghe

ورس ۱: 

اعتراض من به جا 
اعتراض تو به جا 
اعتراض، حق ماست 
اعتراض، حق ماست
من به عده ای که فرصتی اگر شود 
مثل گرگ زوزه می کشند 
اعتراض میکنم
مثل کرکسان منتظر 
به لقمه های مرده دلخوشند 
اعتراض می کنم 
اعتراض من به این تحجر مدرن 
اعتراض من به اغتشاش بی ثمر ، به شهروند بی خبر، همیشگی ست 
همیشگی ست
ننگ بر کسی که گفته زنده نیست زن 
ما که قرن هاست گفته ایم: زندگیست زن
اعتراض میکنم
اعتراض وارده

_______
کورس:
اینجا جای من و تو عه، جای غریبه نیست
اعتراض کن، جای غریبه نیست
اینجا مال من و توعه، مال غریبه نیست
اعتراض کن، مال غریبه نیست
ایران جای من و تو عه، جای غریبه نیست
اعتراض کن، جای غریبه نیست
ایران مال من و توعه، مال غریبه نیست
اعتراض کن، مال غریبه نیست
_______
ورس ۲:

من به اختلاس گله ایّ موش ها 
من به اقتصاد خسته از وطن فروش ها
من به زخم های بی شمار، بر تمام باورم، روی شانه های کشورم ،بر درخت بارآورم ، اعتراض می کنم 
عده ای که نان به نرخ روز می خورند 
عده ای که آب آسیاب دشمنند 
عده ای که روی خستگی میهنم دراز می کشند،
عده ای که خون اینهمه شهید را 
به وعده های پوچ دشمنان فروختند
از من و تو نیستند.
اعتراض می کنم به عده ای که هیچ نیستند.
اعتراض میکنم 
اعتراض وارده


_______
کورس:
اینجا جای من و تو عه، جای غریبه نیست
اعتراض کن، جای غریبه نیست
اینجا مال من و توعه، مال غریبه نیست
اعتراض کن، مال غریبه نیست
ایران جای من و تو عه، جای غریبه نیست
اعتراض کن، جای غریبه نیست
ایران مال من و توعه، مال غریبه نیست
اعتراض کن، مال غریبه نیست

Mojall - Eteraz Daram

مُجال - این و آن 
تنظیم: حافظ
کاور و ویژوالایزر: حیدر ص
.
.
برای خرید فایل و یا حمایت مالی میتوانید حداقل مبلغ ۲۰ هزار تومان را به شماره حساب:
۶۲۱۹ ۸۶۱۹ ۱۳۷۸ ۷۲۳۹
بانک سامان، به نام مجتبی الله وردی واریز کرده و رسید آن را در پیام رسان ایتا و یا تلگرام به شماره ی ۰۹۳۰۷۳۵۰۴۳۶ و یا آیدی Mojallmusic (امامی) ارسال کرده تا در اولین فرصت فایل صوتی برای شما ارسال گردد
#یاعلی 

غزل:

عده ای در خون و آتش، عده ای در پول خلق
هر دو رقصیدند اما این کجا و آن کجا
.
عده ای سرب و گلوله عده ای میلیارد ها
هر دوتا خوردند اما این کجا و آن کجا
.
عده ای بر روی مین و عده ای بر بال قو
هر دو خوابیدند اما این کجا و آن کجا
.
عده ای زیر شنی و عده ای بر ماسه ها
هر دو غلتیدند اما این کجا و آن کجا
.
این یکی از سوز ترکش آن یکی هم در سونا 
هر دو میسوزند اما این کجا و آن کجا
.
این یکی بر تخت ماساژ آن یکی بر ویلچر است
هر دو آرامند اما این کجا و آن کجا
.
این یکی در عمق دجله آن یکی آنتالیا
هر دو در آبند اما این کجا و آن کجا
.
عده ای کردند کارو عده ای بستند بار
هر دو فعالند اما این کجا و آن کجا
.
باکری ها سمت غرب و خاوری ها سمت غرب
هر دو تا رفتند اما این کجا و آن کجا
‌.
این یکی بر پشت تانک و آن یکی بر صدر بانک
هر دو مسئولند اما این کجا و آن کجا
.
عده ای بر تار شیطان میتنند چون عنکبوت
عده ای بر حق و جاویدنند اما این کجا و آن کجا
.
ببین این دنیا دو روزه، تموم میشه میره
یکی رو سفید، یکی خاکستری، یکی تیره میره
فقط برو خدا خدا کن، اون روزی نیاد که بخوای برگردی، ولی بگن دیگه دیره
ان شاالله مُجالم بار و بندیلشو با عاقبت بخیری میبنده میره

.
#مجال #مُجال #موزیک #موزیک_جدید #رپ 
#mojallofficial #mojall #music #rap 


Mojall - In o An.mp3

کورس:

سال جدید، فصل نو
هر چی سال قبل بود بزن قیدشو
جلورو ببین، بچین ریلتو
باند پرواز، فرش قرمزو

سال جدید، فصل نو
یک و چهار و صفر و دو
رو به جلو، بدو روو
دیگه نخواب تا لنگ ظهر

___________________________
ورس ۱: 

سال جدید به خودت بیا 
نزا هیچ کسی بره هی رو مخت بیاد
حرفای مثبتو گوش کن زیاد
هر کسی گفت نمیشه بدون مشت می خواد
سال جدید، سال پریدن
آدم فضاییا بیان بگن مث تو ندیدن
اینا واسه کدوم سیارن، چقده جدیدن
به همه چی میرسنو چقده عجیبن
سال جدید، نبینمت غمگین، شیرینی تو قندی، یخ مث قندیل، خنده و خندیل، آینه شو قدی، گاز بده سنگین، دنده شیش جنگی، قله رو کَندیم، افکار منفی، رو بریز بیرون، رفته دیروز، نیومده فردا، زنده ای الان، قفل شو به هدفا، شنبه ینی درجا، الانو دریاب

___________________________
کورس:

سال جدید، فصل نو
هر چی سال قبل بود بزن قیدشو
جلورو ببین، بچین ریلتو
باند پرواز، فرش قرمزو

سال جدید، فصل نو
یک و چهار و صفر و دو
رو به جلو، بدو روو
دیگه نخواب تا لنگ ظهر

___________________________
 ورس ۲:
 ‏
بیا فاز بد ندیم، راهو کج نریم، ته کج روی، می خوابی کف زمین، تش میشه بد همین، اینجا پر مشتیه تو توو کف بتمنی (هه )
لبخند بزن، شیرین کن کامو، لباس نو بپوش، من بال میزنم حتی اگه بیندن جف پامو، میشکنم اگه با کلید باز نشه قفلامو، توام خب صب پاشو
صبحانه با نون داغ، چایی باشه رو اجاق، برنامه رو روال، لباس، اتو، رو رگال، همه چیه رو حساب، یکم بخونیم کتاب، دیگه نزنیم نقاب، به خودت بیای میبینی تمومه سال
جف پا برو تو دل ترس، هر جا نگو، هر چی تو دلت هست، به جا مغز اگه چیزی رو روده نشست، خُ بده پس 
آرزوهات چرا دور پسر، یکم بیا بالاتر شب نی  روز پسر، تو اتاق تاریک نشین، حرفم نور پسر، نا امید نباش، نا امیدی گور پسر، امیدوارباش، حرفم زور پسر
 ‏

Mojall - 1402

مُجال - القدس لنا

ورس 1:

رستخیز است به پا خاسته عالم
و زمان رشحه‌ای از صبح قیامت
و زمین باغ طراوت
سرو، بسته پیِ تکبیرة‌الاحرام سپیدار،
به تعظیم تو، قامت

کوه در حال رکوع، در دل سجاده‌ی دشت است 
برگ در سجده، و پروانه و گل غرق تشهد
چشمه جاری ست، قنات است، قنوتش
سنگ هم، حمد تو گوید
با همین صبر و سکوتش

شد زمین مست و زمان مست
خاک مست و آسمان مست
آیه نازل شد و شد هر دل و جان مست
زمین زنده به عشق تو، جهان مست
گل‌ و گلدسته‌، همه وقت اذان مست


قدسُ لنا
القدسُ لنا
هكذا يهتِفُ مجدَنا

البحرُ لنا
والارضُ لنا
أخرِجوا من فلسطيننا


_________________
ورس 2

رستخیز دل ما
لحظه‌ی برخاستن و رد شدن از خود
و همین رد شدن از خود
اولین شرط قیام است
شرط چون مالک و میثم شدن و
چرخ زدن دور امام است

با هم این بار، کنار هم و با یار
در دل قدس، نشینیم بر آن سفره‌ی افطار
و نماز عید، آنجا چه نمازی ست
عجب راز و نیازی ست
با امامی 
که تیغ دو دمِ حضرت مولاست، به دستش
یوسفی، سید و سردار و شهیدان همه مستش
پسر فاطمه آید، رخ حیدر بنماید
یل خیبر شکن است او، در خیبر بگشاید

قدسُ لنا
القدسُ لنا
سوف نفطر فی القدس لنا

البحرُ لنا
والارضُ لنا
أخرِجوا من فلسطيننا

Mojall - Alqudsolana

گله ی گرگا 

اونقدی که میتونستم درآوردم
نه به اون اندازه ای که بودش لیاقتم
اما یه جور زدنم که دیگه کم آوردم
امروز فقط اشکه که مدام میاد ازم

گاهی لبخند میزنم ولی خب از تو ترکیدم
توی یه اجتماع رزل و پست تو عصر چرکیم
انقد که هرکی رسید لگد زد و رفت فقط زد و رفت
دیوار اعتماد شکست بدجور دلگیرم

من نمیخواستم این چیزی که هستم بشم  
حتی تو تاریکی میگرفتم دستم یه شمع
ولی این ضربه ها  کاری کرد که قلبم شکست
فقط احساس نفرت تو مغزم نشست 

حالا که نردبون میبینن همه همدیگرو
لای این گله ی گرگا اگه می‌ترسی نرو
اگه خوب یاد نگرفتی هنوز جنگیدن و 
لای این گله ی گرگا بدجور می‌ترسی نرو 
اینا فقط یاد گرفتن به هم خندیدمو 
خوب فهمیدن جنگ و زدن و بلعیدن و 
خوب فهمیدن سبک زندگی اهریمن و  
لای این گله ی گرگا اگه می‌ترسی نرو

من اجتماع و دیدم 
درد و اضطراب و دیدم 
کلمه هامم روی کاغذ حس واقعی من
هیچوقت از اونایی نبودم که فکر چاره نیستن 
پیشرفت داشتم کنار حس ساده زیستن 

خیلی سفت وایمیستادم روی جفت پاهام 
تا برسم رویاهام همیشه بوده خدابام
کلی زمان رفت فهمیدم که هستش کجا جام 
شاگرد بودم و الان مثل استادام 

هربار سخت میزدن من پا میشدم سخت تر
بم میگفتن که برو نمیتونی برگرد
توی گوش حرفای بی سر وته و سردرد 
تا مجبور شم رو خیلی ها بزنم ضربدر
همش مانع میزاشتن برم عقب تر 
فکر میکردن که با این کارا میشم سردتر
اما دردا باعث میشدن بشم مردتر
انگار یه حسی سمت جلو منو  پرت کرد 



لای گله ی گرگا فقط باید گرگ بشی 
و الا میشه خیلی راحت خورده شی
جای شکست بایستی شکست داد  هر چی که هست
 تاخشکت نزنه با هر غرشی 

منم که جز خیر نمیخواستم واسه دیگرون 
حرف و میگفتم و نمیزاشتم باشه تو گلوم
مننظر نمیشدم که بیاد شانس خوب پلوم 
انقدر پا میزنیم تا که بشه راه مون معلوم 
کلی وقت رفت تا اینو فهمیدم که جز خودم 
کسی کمک حال نیست منم و جربزم 
بدون ادا و اطوار بی قمپز
تخته گاز میرم بدون ترمز
یه جور حس و حال دارم انگار دو تا بال دارم 
کلمات خورد میشن زیر آروارم 
هر چقدر بزنن محکم تر  وایستادم 
هنوزم با این دنیا کاردارم 

حالا که نردبون میبینن همه همدیگرو
لای این گله ی گرگا اگه می‌ترسی نرو
اگه خوب یاد نگرفتی هنوز جنگیدن و 
لای این گله ی گرگا بدجور می‌ترسی نرو 
اینا فقط یاد گرفتن به هم خندیدمو 
خوب فهمیدن جنگ و زدن و بلعیدن و 
خوب فهمیدن سبک زندگی اهریمن و  
لای این گله ی گرگا اگه می‌ترسی نرو

Galeye Gorgha

پاشو دریاب 
عبور کن مثل دریا 
خشک و بی روح و ساکن نباش 
امروز پاشو نه فردا 
اون زنجیرها رو باز کن 
هی شروع کن احساس کن 
ذهنت رو در آر از چهار چوب
 که عبور نکنی مغزت نابوده 
دیر بجنبی کل لحظه ها دوده 
با سکون نمیشی هرگز آسوده 
پس پیش به سوی تجربه 
با پاهات بکن ترس و له 
دور و برت پر ابرو مه 
اما فکر نکن کشتی هات غرق شده 
از انجماد سمت انقلاب 
از انزوا سمت انتخاب 
از اشتباه پشت اشتباه 
رو به امتحان بعدم افتخار 
من ترس از قدمای کوچیک ندارم 
نمی‌خوام از پاهام پوتین درآرم 
سعی کردم توی پوچی نباشم 
چون زندگی روتین نخواستم 
نرفتم تو ساحل امن 
در جا زدن شد باعث غم 
نبودن هیچ موقع عاشق لم دادن 
بارون نه میخوام صاعقه شم 
نشدم هیچوقت تسلیم 
شاید فردام باشم تو سختی 
اما مطمئنم که میرسم 
چون حالا خودمم که میگیرم تصمیم 


من سنگر به سنگر مدام در حال جنگم 
اون چیزی رو که میخوامش رو میارم به چنگم 
این اصلا مهم نیست که کسی نکرد درکم من زندگیمو با این چیزا نمیکنم سرگرم 
ترسم ندارم هیچی از روز مرگم 
اما نمیمیرم تا نگیرم از دنیا حقم 
عهدم رو بستم که تا آخرش هستم 
یه روز اون چیزی رو که میخوام میگیرم دستم 

از مسیرم نکردم کمونه 
تیرو میکشیدم بی بهونه 
جوونه میزدم جای خزونه درد 
روحیم جوونه افکار همونه
چون نبودم میکرد الهام 
خوابی نمیومد به پلکام 
هر چیزی رو میخواستم انگار 
آخر تو چنگ بود با اصرار 
شدم سرسخت مثل آهن 
اصلا مهم نیست تو راهم چیه 
تو مسیرم ایستادم 
مانع هارو ميندازم 
میشکافم و میشکافم 
پس بگید بیان پیشوازم
آمادگیم صددرصده
 پس جونده بم نگو مقصد بده 
لحنم اینه تا روزی که نبضم زده 
قصدم ایستادن توی سرمقصده
صد مرحله پیش برم جنگندم 
رزمندم نشون میدم چند چندم 
حرفم حرفه قطوره پروندم 
خندم میگیره از اینکه برگردم
تنومند میشدم من با هر دردم 
نمیخوام آخر بگم شرمندم 
واسه جامعه سردردم بدبختم 
پس هستم پای هر حرفم 
حل کردم جای اینکه پرپرشم 
خشمم کم نشد تا بگم خستم 
سرگشتم انگاری که دست بستم 
نه اصلا خواستم نترسم 
نه پسرفت داشتم نه در رفتم 
نشستم پرت کردم 
خودمو سمت هدف تا که نره از دستم 
جادو میکنم انگار تردستم
من سنگر به سنگر مدام در حال جنگم 
اون چیزی رو که میخوامش رو میارم به چنگم 
این اصلا مهم نیست که کسی نکرد درکم من زندگیمو با این چیزا نمیکنم سرگرم 
ترسم ندارم هیچی از روز مرگم 
اما نمیمیرم تا نگیرم از دنیا حقم 
عهدم رو بستم که تا آخرش هستم 
یه روز اون چیزی رو که میخوام میگیرم دستم

ROOZE AKHAR

officialsamanghorbani