شعر و اجرا : فانی 
بیت تنظیم میکس و مسترینگ : محمد سبزی

از پاییز برا ماها  نوستالژی موند 
شما ریختن برگاشو دیدید فقط
جنگ جنگ تا پیروزی فحش داد میخوند
شما خلاف تقویم فقط میرید عقب

ما سر به دار و آزاد موندیم
 برگ درخت تو دست باد موندیم
غم رو تبدیل به خشم کردیم
دل سیاهه ظاهرا شاد موندیم

پاک موندیم  لای لجن لجن
نیلوفر آبی که نزد نفس
 نفس نفس نفس نفس

مرگ میره جلو قدم قدم 
پاییز مرگه اگه نمیدونی
شروع کن تاریخ و ورق زدن
رد خونا کجا پاشیده بود
ببین کی کشید 
از اسلحه ش گلنگدن

راز سر به مهرمی
تو سجده ی آخر گردن میزننت
دختر ناز جوونم 
این آدما بگیرنت بدتر میزننت
میگن نمیبریم ولی خب میبرنت
سرخی سبز نمیشه که هیچ رقمه
دختر ناز من این لاشیا
تا آخر از اول میزننت

پاییز مرگه
کی گفته زمستون قاتل برگ بود
اتفاقا زمستون با برف میکنه لاشه ی برگارو دفن خوب
میسوزونه سرمای بهمن ریه مو ترک کردمش تا که وقت بود 
مث دستای منو تو که جداست از هم این فاصله حاصل درد بود

چه زیباست درد
 زیبا تر  میشه وقتی
خودت هم زهری
 خودتی هم پادزهر
کی بیدار کرد 
از خواب منو 
چرا نیست مادر 
بغلم  کنه بگه بیا حرف 
بزنیم با صدای شیوا تر 

تن سالم ولی روح پر خود زنی
کی دوس داره کسی رو که شد منزوی

نرو که حیفه 
با اینکه  تمومه قصه 
بی بهونه بده بم دل
شاید که نزدم قیدت

محاله دوباره بچه بشیم
تو نقشه ، نقش و قشنگ بکشیم
رگ داره راه میره روی لبه ی تیغ
تقصیر توعه  هرزه ی پیر
[مادر گرگ بچه ی شیر ] سورنا
لب مونده  تو عقده ی خنده ی سیر
پر خون شده دیگه این برگه سفید
چه سرمایی زد بیرون از دل تیر 

میوفتن برگ ها دست به دست 
تلو میخورن تو هوا مست مست 
یه مرد که سر شکسته شده 
میشکنه کمرش با یه حرف سخت

من همون مردم
بهارم نیومد رسیده  به خزون مرگم
افتادم تو جهنم و هنوز سردم 
من تو همون پاییز بود که تموم کردم 






















































Nostalgia

mcfaani