Down Out Sober

A Walk in the Park

Nothing To Say

Nobody

Triangle

Passion

Passion - Soroush Pourgoodarzi - Hooman Payman

Booye Gol_majid salari

Le temps du muguet

Lyrics: 

Empty void inside my heart
a bittersweet new start
Feels like nothing can make me whole again

Broke away from what felt safe
now I can't feel my face
Will anything make me whole again? 

My dearest friend you are silent
why won't you speak to me?
I can't know how you're feeling unless you tell me

I thought we buried the hatchet
and put this shit to rest
But you buried the hatchet in my chest

Empty void inside my heart
a bittersweet new start
I feel all alone without you

Broke away from what felt safe
emotions all over the place
I can only see in shades of blue

My dearest friend how I miss you
You mean the world to me 
I can't know how you're feeling unless you tell me

I hope we bury the hatchet 
and put this shit to rest
I don't want to feel this aching in my chest

Bury The Hatchet

▨ نام شعر: بهار آمد (سرود ساربان)
▨ شاعر: استاد شهریار
▨ با صدای: استاد شهریار
♪ پالایش و تنظیم: شهروز
────── ♪ ──────
بهار آمد که بازم گل به باغ و بوستان خوانَد
به گوشم ناله‌ی بلبل هزاران داستان خوانَد

قفس بگشا و پروازش ده این بَد طوطی ِ خاموش
که گلبانگ ِهم‌آوازش سوی هندوستان خوانَد

به مرغان ِبهاری گو که این باغ خزان‌دیده
دگر مرغش عزاخوان است و آواز خزان خوانَد

دل ِ وامانده‌ام بس همرهانش کاروانی شد
همه رِنگی به آهنگ ِدَرای کاروان خوانَد

مگر پروانه مطرح بوده و شب‌های افسانه
که شمع ِداستان ما را به جمع ِدوستان خوانَد؟

چه دستانی‌ست با این گوژپشت ِپیر ِتاکستان
که دل در عالم مستیش سرو ِراستان خوانَد

چه ناز-آهنگ ساز ِدل که هم دل‌ها به وجد آرد؛
اگر از تازه‌ها گوید و گر از باستان خوانَد

هنوزت غنچه‌ پیچیده است، از این برگ‌ها چون گل
کتابی کن که دل، هم بازبان هم بی‌زبان خوانَد

اگر تار ِدل و مضراب ِسوز ِ عاشقان داری
به سازی پنجه کن جانا که سیمش جاودان خوانَد

به پشت اشتران کن شهریارا بار ِ مولانا
که شمست مرحبا‌گویان سرود ِساربان خوانَد
▨
 سیّد محمّدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار
────── ♪ ──────
این شعر توسط شاعر به آقای دکتر مرتضای شمس تقدیم شده و بعدا بیت هایی در این باره به آن اضافه شده است که در این خوانش موجود نیست..
متن فوق از روی صدای شاعر پیاده شده و با شعر چاپ شده در کتاب این شاعر، کم و بیشی هایی دارد

شهریار | بهار آمد

Dedicated to great artists Naser Cheshmazar & Bijan Samandar

New year (vocal harmony)

رقص شکوفه‌ها یک گفتگوی بداهه‌‌پردازانه میان پیانو و درامز است که حول محور تم‌هایی آشنا از نوروز و بهار پیش می‌رود. حال و هوای این قطعه مانند یک میانجی است که بین امر قدیمی و امر نو، طبیعت و صداهای مدرن نسبت‌هایی را برقرار می‌کند.

پیانو: آبتین غلامپور
درامز: علی گرامی
تصویر: امیر عسگری
ضبط و میکس: استودیو دژآهنگ
کاور: رکسانا روزی طلب

منتشر شده در نشر موسیقی ساخت ایران

Abtin Gholampour & Ali Gerami - Dance of the Blossoms

تاول ۴

بهار موسم گُل نیست
بهار فصل جدایی و بارش خون است
بهار بود که رویید لاله از دل سنگ
بهار بود که درد مرا درو کردند.
بهار نقطه‌ی آغاز هیچگاه نبود.
بهار نقطه‌ی فرجام بی‌سرانجامی است.
بهار بود که گهواره گور یاران شد.
من از تعهد گهواره‌ها و گورستان

هنوز می‌نالم
اگرچه می‌دانم
که نیست تجربه هرگز تمامت معیار.
به من نگاه مکُن،
ز لاشه‌ام بگذر.
چهار تاول چرکین
بدوز بر کفن‌ات،
سکوت کُن، بگذر.
وگرنه این تو و این من،
وگرنه این تو و این مرزهای ویرانی
بهار بود که من ماندم و پریشانی
به من نگاه مکُن.

تاول 4 - نصرت رحمانی

تاول ۶

سحر کجاست!
سحر کجاست؟
به‌هوش باش
بوی شن داغ باز می‌آید.
□
ستاره‌ی سحری در عقیم‌ابری سوخت.
مس است و خاکستر
و نیست معجزه‌ای قعر این بلند کبود!
ـ که بود؟
ـ هیچ‌کس، اینجا گذرگه کوری است
ـ چه گفت؟
ـ هیچ کسی هیچگاه هیچ نگفت؛
و هیچ‌ها ره زد.
□
ـ کسی نمی‌آید؟
در انتظار نبودی وگرنه می‌آمد
ـ در انتظار نماندی وگرنه می‌تابید
ستاره‌ی سحری.

تاول 6 - نصرت رحمانی

Central Indiana (USA) based bedroom pop.


Bury The Hatchet

Waiting For Meteors

Related tracks