Heyrani (Perplexity)

Ser Magu

Az Door

Az Door - K!DMO

با من صنما

The fiercest war the storms collide


Don Quixote rides again 
To roam 
To find home 
Don Quixote is never alone. 
His page 
His sage 
His squire 
Sancho for hire 
Righteousness and valor 
Became 
His secret power. 
Honorificabilitudinitatibus 
Creating honor 
Is my must 
Fire and Ice 
My soul 
My honor 
My courage 
My sword 
Fear no more! 
I stand in the light 
And choose to see 
Miracles in my sight. 
This choice 
Is the fight 
To know what’s right 
Death cannot fight my might 
As I ride my Mustang 
I am a knight 
Destined to set 
Things aright 
Don Quixote is alive 
In my mind 
Looking for 
Love 
Honor 
And atonement 
Seek  
And it appears 
In the moment. 
Three layers 
Of consciousness 
As the mechanism 
Of my illusion 
My honorable conclusion 
To love and to loss 
No wall is too high 
Or impenetrable 
For the destiny 
Of my soul 
No fire too menacing 
No ice too cold  
The speed of light 
Dancing with time 
The restlessness 
Analogous 
In my mind 
Fundamental rhythm 
Of my routine 
Broken by 
The culture  
And the dream. 
The speed of light 
Is broken by 
What is difficult 
To find. 
Rocinante 
To Don of the dawn 
Lives on!! 
Past time 
And all of its crimes 
Regret no more! 
My honor 
I implore! 
Through space and time 
As I begin to explore 
The world’s cruelty  
No more! 
Don Quixote rides 
Through time 
Love’s sublime 
The courage to find 
Peace  
In my mind. 

Don Quixote Lives On!


خودمو گم کردم اون من دیروز و این که توی اینه اس
خوده منم یا تو...
خودمو گم کردم کجا؟! 
نمیدونم، خسته شدم ازین روح پریشونم
اسیر دنیایی تاریک و بی نورم 
به هر طرف میرم باز از خودم دورم...
دنبال دستای پاک تو میگردم،کجا برم وقتی خودمو گم کردم.
ندایی تو قلبم ، از عاشقی میگه 
کسی رو غیر از تو نمیشناسم دیگه...
نگو دیگه وقتی برای موندن نیس
کسی به غیر از تو 
تو دنیا ی من نیست...
فقط نگاهم کن برای یک لحظه
عشقم به تو دیگه حقیقتی محضه
من کی این نگاهت رو از خاطرم بردم
من که بدون تو هر ثانیه مردم...
نگو دیگه وقتی برای موندن نیست
کسی به غیر از تو تو دنیای من نیس..

مانی رهنما - خودم رو گم کردم

رادیو بندر تهران | قسمت هشتم، حاج محمود | دوم آذر ۱۳۹۷
‌‌‌
‌‌این قسمت کمی برای ما عجیب است. بابا، حاج محمود چیت‌گران حضور افتخاری دارد و به بهانه‌‌‌ی حضور او؛ این قسمت تقدیم می‌شود به تمام باباهایی که در سکوت و تنهایی نشسته‌اند. ابتدا کمی حاج محمود از روزگار و خاطراتش می‌گوید و بعد یادداشتی از علی بزرگیان را برای شما می‌خوانیم و در نهایت قسمتی از نامه‌ به عشق تریاکی را خواهید شنید.
‌‌‌
موسیقی‌های استفاده شده در این قسمت:
Amoon Az Dele Mo - Navid Arbabian
Saghi - Hayedeh
Share Jan - Sohrab Mohammadi
Sari Galin (Folk) - Aida Khalili
‌

Radio Bandar-E-Tehran

08.حاج محمود

هشتم | حاج محمود

هیچی نُبُو، باز شب بُمُو
(هنوز چیزی نشده، دوباره شب رسیده)
خواستید بایید، هیشکی نُمُو
(قرار بود بیایند، اما کسی نیامد)
می جان کُر خستَا بُبُو
(دخترک عزیزم خسته شده و)
می دردِ جَه ذِلَه بُبُو
(از درد من به ستوه آمده)
بوخوس آرام می جان کُر
(آرام بخواب دخترک عزیزم)
بیداره رِ، تو غم نوخور
(پسرک بیدار است و، غصه نخور)
هیشکی نَیِه می جانِ کُر
(کسی نمی آید پاره ی تن)
اگَرَم بَیِه، تو غم نوخور
(و اگر هم آمد، تو غم نخور)
بوشو اویَه کی
(برو به آن جا که)
وختی تابستان من نِسام
(تابستان، آنگاه که من نیستم)
هیشکی نَنِه کویا ایسام
(و کسی هم جای ام را نمی داند)
امی زاک، امی رِ، تی مَرَه ایسا
(کودک مان، پسرک مان، کنار تو است)
بوشو اویه کی
( برو به آن جا که)
وختی باران واره، غم نَرِه و
(وقتی باران می بارد، غم ندارد و)
دیل هیچی کَم نَرِه و
(دل، چیزی کم ندارد و)
همه کس، همه چی، تی مَرَه خوبید
(همه کس و همه چیز، با تو خوب اند)
وختی خورشید بوجور بُمُو
(خورشید که سر زد)
زَرخِ مَردای اَرا بُمُو
(مرد عبوس هم به این سو آمد)
هیچی نیبه، پیلَه بی کُر
(چیزی نخواهد شد، تو بزرگ می شوی و)
تی کوچِ رِ باز گومَه بُو
(پسرک ات نیز، گم می شود)
بوخوس آرام می جانِ کُر
(آرام بخواب دخترک عزیزم)
مَرَه بَریدی، تو غم نوخور
(من را می برند و، تو غم نخور)
هیچی نیبِه می جانِ کُر
(چیزی نمی شود دخترکم)
اگَرَم بِبِه، تو غم نوخور
(و اگر شد، تو غم نخور)

جلیل شعاع | بوخوس (Jalil Shoa  |  Bokhos )

Charkhidim (Ft Niaz Nawab) چرخیدیم

A Requiem For The Rial (feat. DoBaRe)

ماه گُم شد؛ 
سوگواره‌ای شخصی
به یاد استاد جان؛ محمدرضا شجریان

می‌دیدم گل، نگاه گم شد
می‌کردم سیر، راه گم شد
شب ماند، فروغ ماه گم شد
در دیده چه بودم؟ آه گم  شد
در سینه چه داشتم که آن رفت؟

آواز، سه‌تار، تمبک، قیچک‌بم: حامد افشاری
شعر:  بیدل

The Moon Is Lost; A Personal Requiem

Here I publish everything that is beautiful to hear.  Sometimes I whisper to myself a poem, a song, maybe you will like it. 
 
چه بهتر که صداها و موسیقی های خوب را با هم تقسیم کنیم و بشنویم. 
هر چیزی و اینجا می‌شنوید ارزش شنیدن دارد پادکست ها و موسیقی ها و... همه با دقت انتخاب شده اند. 


ir.yashar@gmail.com

جلیل شعاع | بوخوس (Jalil Shoa | Bokhos )

Yashar Gheitasi

Recent comments

a woman

Noora Bapir55

Shar Min

Yashar Gheitasi

Related tracks