يا مسافر وحدك - نجاة الصغيرة

همون حرف قدیمی/اگه گوشام کوچیکه بذار سعی کنم یه چیزی‌و درست کنم ۲:اینطوری بی اعتنام نکن، چی میتونم بگم آخه. حرف زدن برام سخت شده

...

بیا هستی، قول میدم آدمی نیستم که بگی اومده که با ادعا بره.
قول میدم همیشه یادم بمونه وقتی مسیرم رو گم کردم بهم مسیر تازه ای دادی.قول میدم حال خرابیای بی‌تو از یادم نره... 

بیا؛ من دلم میخواد جوابت هرچی که باشه ازت خواستگاری کنم/یا واسه هر مدتی که خودت میخوای کنارت باشم

...

قبلا وقتی بهت فک میکردم اسمتو روی کاغذ مینوشتم و بعدش میفهمیدم حالا ناچارم مواظب باشم گم نشه، یا زیر دست و پا نیفته/ تو هم میگفتی: وانمود کن حواست نیست، و گمش کن 

دلم واسه اون لحظه های کمِ بانمک بودنت تنگه/هنوز اون برگه هارو دارم، هنوز نه گمشون کردم، نه اجازه دادم زیر دست و پا بیفتن 
...


بیا، من دلم میخواد به صورت قشنگت خیره بشم. بیا، میدونم حرفای ساده‌م قاپتو نمیدزده.زمین کافی هم واسه لاشی بودن ندارم، اگه داشتمم درنمی آوردم/ فقط راستشو بلدم، حتی اگه بگی راستِ هیچی به کارت نمیاد.

...

میدونم میخوای هرچی می ریسم رو پنبه کنی با حرکاتت،هرچقد سعی میکنم نزدیکت بشم بشم سنگ میندازی جلو پام.


۲: وقتی ازت دورم نمیتونم آدم خوشحالی باشم، انگار زبونم لال آدمی‌م که صبح نزدیکی رو خاک کرده.
...

تو هیچ عیبی نداری جزاینکه صدمه خورده ای. دوست داشتن نیاز به گذشت داره و خودتم میدونی هیچکی اندازه ی من با سخت بودنت کنار نیومده. توی شدیدترین حالتت کسی اندازه ی من احترامت رو نگه نداشته. کسی اندازه ی من سعی نکرده بشنوه‌ت و حتی کار دیگه ای هم باشه سعی کنه برات انجام بده 

خرابم نکن عزیزم... میخوام برگردم و بقیه ش رو خودت میدونی چیکار کنی یا نکنی


...
تو فک میکنی من پی فرصت بودم، هیچوقت نفهمیدی سعی میکردم کسیو که همون اول به ناحق ازم گرفته بودن رو پس بگیرم. 


تهش وقتی حالم خوب نبود مگه جز خودت از کی میتونستم کمک بخوام.

...


وقتی گفتم کمک منظورم این بود باهام حرف بزنی، اخم نکنی. سرتو نگیری سمت دیگه که بی اعتنام کنی، سعی نکنی بهم صدمه بزنه.بهم وقت بدی‌. 

نخواستم که بالا سُرم مریض وایسی/سوندشو عوض کنی و زیربغلشو بگیری.
بعدم مگه تاالان چیزی ازم خواستی که ببینی من چی میگم!



...
امروز وقتی دوتا از همکارام دم از رفاقت زدن زدم تو روشون که من رفاقتی با کسی ندارم./ واقعا هم همینه، تا حالا با دونفر دوست صمیمی بودم که یکیشون رو بخاطر دلایل زیادی کنار گذاشتم. 

دایره ی من همیشه کوچیک بوده. یعنی وقتی بهت میگم دوستت دارم برام معنی زیادی میده.
وقتی تمام سعیمو میکنم نگهت دارم دلیلش اینه که پاره ی قلبمی

...
ازم چیزی بخواه/باهام کاری بکن/حتی اگه شده یه لگد بزنی به ساق پام تا صدای آخ‌م دربیاد.../باهام درگیر شو و بهم نگاه کن

... تو سهم‌منی هستی، چی میتونی از غریبه های خودخواه بخوای که ازمنی که آشناتم نتونی
...

بدی مرض ویروسی اینه که هیچوقت نمیپرسه:بقیه ی ماجراهای درحال جریانت توی چه وضعیتین؟/اون تسکای بک گراند زندگیت که فقط خودت ازشون خبر داری درچه حالن؟/ اگه هنوز نتونستی حلشون کنی تا برم یه روز منصفانه تر برگردم! 

نمیفهمه الان نه! فقط اتفاق میفته! 
یه قسمت ازم بدطور خرافاتی شده. فک میکنه وقتی از عزیزش دوره هر مرضی هرلحظه ممکنه یقه شو بگیره.



...






ارت نیس؛ ذوق آدمه، وقتی خودش رو توی شرایطی که نباید قرار میداد قرار میده.دست و پنجه کردن با چیزایی که نباید دست و پنجه نرم میکرد. ظرفیتی که بیخودی پر میشد. هرکسی نمیتونه بگه من شوپن‌م،ولی بجاش میتونه بگه ذوقم کور شده/کمرنگ تر از دیروزم.


...
دیشب خواب دیدم سپیده ی آفتاب نزده با چند نفر دیگه اومده بودی بالای رخت خوابم و میگفتی: 【همینه! فعلا خوابیده، ولی همینه که اذیتم میکرد!】
و من چشام کامل باز نمیشد که درست ببینم wtf is happening! 

بیا دیگه هستی... :( اگه من متوهمم گفتم که میخوام همه چیو قبول کنم. 
یا تو کوتاه بیا ازین نقاب شرارتی که به صورت زدی





...
همه چی تقریبا دو دقیقه قبلِ حرف زدنم عالی بنظر میرسه. پرفکته! اما بدون تو حوصله روزایی که برق میره/آب قطع میشه، روی سنگِ توالت گیرکردم/ نت ندارم، و تازه باید با ننه ی ع.خ هم سر وکله بزنم رو ندارم
بدون تو عباسِ عسگری؛بعدِ سیدعلی، بزرگترین حرومزاده ی دنیا بنظر میرسه و جزئیاتِ کوچیکِ زندگی آزارم میده.



واسه داشتنت خودمو از کوچکترین گناه داخل وجودم پاک میکنم، من دوستت دارم هستی، میخوام برگردم./نمیدونم بودا واقعا پاک بوده یا نه، اما بودا میشم. مسیح میشم روی صلیب.
ازم بخواه، شهید میشم/میرم وسط یه میدون داد میزنم فلانِ مادرِ خامنه ای،
تو بگو نفسش بریده بود و من شیرش کردم

يا مسافر وحدك - نجاة الصغيرة

Youssef S. Abu Afech