وقتیکه بچه بودم
 پرواز یک بـادبـــــــادک 
می‌بردت از بام‌های سحرخیــــــزی پلک 
تا نارنجزاران خورشید 
وقتیکه بچـــــــــه بودم 
خوبی، زنی بود که بوی سیگار می‌داد 
و اشک‌هـــای درشتش از پشت عینک 
بـــا قرآن می‌آمیخت 
آه! آن روزهای رنگین 
آه! آن روزهای کوتـاه 

وقتی که بچــــــــه بودم 
آب و زمین و هوا بیشتـــر بود 
و جیرجیرک شب‌ها در خاموشی ماه 
آواز می‌خواند 
وقتی که بچـه بودم 
در هـــــر هزاران و یک شب 
یک قصــــــــــــــــــــــــــــه بس بود 
تا خواب و بیداری خواب‌ناکت سرشار باشد 

آه! آن روزهــــای رنگین 
آه! آن روزهای کوتـــــاه 
آه! آن روزهــــای رنگین 
آه! آن فاصله ‌های کوتاه 

آن روزها آدم بزرگ‌ها و زاغ‌های فراق 
این سان فــــــراوان نبودند 
وقتی که بچه بودم 
مردم نبودنـــد! 

آن روزها، 
وقتی که من،بچه بودم 
غـــم بود 
امــــــــــا 
کم بود...
_____
» شاعر : اسماعیل خوئی 
» آهنگ ساز : فرهاد 
» تنظیم : آندرانیک  
 » خواننده : فرهاد 
» آلبوم : برف 
» آهنگ : وقتی بچه بودم 
 

Farhad  وقتیکه بچه بودم  When I was a child فرهاد

https://www.youtube.com/channel/UC6Gb3oYS3IkEKKJBNWLcIYA

http://blogs.myspace.com/index.cfm?fuseaction=blog.ListAll&friendID=420075258

http://parsian.ning.com/profile/ShahriarZolgharnian

http://www.facebook.com/home.php#/zolgharn?ref=name

http://www.myspace.com/420075258