تهران ـ یک شعر بلند، در سال ۱۳۸۴ در پادکست شماره‌ی ۲ سایت آشوب، منتشر شده بود

تهران ـ یک شعر بلند

TaQabBalala
beat : Farzak 
Mix&Mastering : Mowrdas 
Caver Art : Alorso 

TaQabbalala

▨ نام شعر: هامون (بخشی از شعر بلند «منظومۀ ایرانی»)
▨ شاعر: محمد مختاری
▨ با صدای: محمد مختاری
▨ پالایش و تنظیم: شهروز کبیری
___________________
میان‌مان صدایی تبخیر شد
و مرگ جار زد
درون خالی‌اش را بی‌تحاشی.

گذشت عمر در گذر شن و بی‌قراری خون
که پاشنه به خاک می‌کوبد
و خاک، خاک، لایه لایه‌ی هزار ساله
و خاکروبه‌هایی کز شیپوری بزرگ اکنون بر ما
می‌افشانند.

پناه بوته‌های گز
بتلخی آبی از کناره‌های عمر می‌رود
به سرنوشت شوره بر شیار برفگینه‌ی نمک
نک می‌زنند
کلاغ پیر و کبک کاهل.
رباطهای یاوه‌ی کپک زده
دهان گشوده‌اند به خمیازه
و در ردای باد تاب می‌خورد پوسیدگی
و روزنامه‌های زرد و آبدیده
گاه از پر قبایی بیرون می‌پرد.

-“زمان شکافته ست و نشت کرده است
غبار و سایه‌های نخ نما و سرداریهای بیدخورده.
خط غباری بر پوست آهو
و شله‌های رنگ و رو رفته
و چهره‌های فرسوده در قابهای کهنه
که از کنارشان بی‌تاب گذشته بودیم
و از درونمان اکنون سر بر می‌آورند
تا ما را در قابی میخکوب کنند.
-“کی اند و از کجا می‌آیند؟
که نیمی از من بوده‌اند
و مادرانم در حلقه‌ی عذاشان گریسته‌اند.

از آرواره‌ی افق بیرون می‌آید
صفی از اندامهایی
برهنه
بی‌سر
بی‌تاب
صفی دگر
که ابریشم
به زیر    کرباس پوشیده‌اند.

-“و پوستشان آمخته‌ی پرستو و باران نیست،
وز چنبر عزایم و دندان مار نفس می‌کشند.”

گشوده می‌شود طومارها
و بوی نفتالین
مشام باد را می‌آزارد
کلاهی از کناره‌ی افق فرو می‌افتد
و پوزخند خاک موج برمی‌دارد:

…

-“نگاه میهنم پیرم کرده است
چراغ ماتم است گلایل.
کسی توازن انسان و خاک را می‌خواهد برهم زند
صدای زنجره می‌گیرد
و کرم لای خط و گندم و شناسنامه وول می‌خورد
شمایل کدر مرگ
و هاله‌ای که گرداگردش بسته‌اند.

نگاه نیم بسته بر دوایر فرا رونده
گلوی آفتاب و شیشه‌ای شکسته
که برق می‌زند.
و خون روز و رودخانه در غبار و پلک‌های خسته
گم می‌شود
نمک دهان و زخم را فرو می‌بندد
و گاه گاه خش خش مدادی بر کاغذی
که مهره‌های پشت را می‌لرزاند.
غبار جای گام‌های تند
نشسته است.
و گام‌ها که باد را مهار کرده بودند
مساحت کویری حیات را اندازه می‌گیرند
▨
محمد مختاری
بخشی از شعر بلند “منظومۀ ایرانی”

محمد مختاری | هامون | پالایش شده

 شعر و صدا : بکتاش آبتین
آهنگساز : نیما قاسمی 
عکس از: کوروش همه خانی

Fereshte khaanoom

Our Third Single Track "Jashoo" is Out Now.
Music is composed by
Arash Sadr
Bardia Alavi
Ali Soleimani
Kourosh Aminzadeh
Lyrics by Bardia Alavi

Jashoo

Parnaz Partovi & The Electric Monks
پرناز پرتوی و الکتریک مانکس

Electric Guitar : Armin Antique
Drums: Kaveh Haghtalab
Bass Guitar : Isaac Levien
Keyboard : Jack Gruber Drums: Kaveh Haghtalab
Lyrics : Hooman mazloomdoost
Video: Borna Nemati
Record, Mix & Master : Sasha Stroud


هوا بارونی و‌سرده 
اینا سیگار نیست درده 
دارم هی دود دود میشم که بشه تکرار آینده 
بشه تاریخ تو تکرار 
هزاران بار 
هزارتا اولین و آخرین بار 
نه …. نه نمیشه ، با دلی که آتیشه 
زیر چتر تو وایساد .. پس بارون چی میشه 
بشه تاریخ تو تکرار هزاران بار 
هزارتا اولین و آخرین بار

Hezaran Bar- Parnaz and The Electric Monks -هزاران بار

Lyra & Hymn

Shabha Ke Misoukht (feat. Peter Soleimanipour)

شعر و صدا : بکتاش آبتین
تنظیم و میکس موسیقی: نیما قاسمی
عکس : امیر جدیدی

Goloole sar e khat گلوله سرخط

گروه موسیقی حال
www.HallMusicBand.com

"لحظه ی دیدار"
آواز محمد فکری
گیتار و تنظیم علی جمالی
پیانو مقداد مهدوی
دف محمد فرخی
درام پروگرام برنا شفیع زاده
شاعر مهدی اخوان ثالث
میکس و مسترینگ هیربد حسینی - استودیو کرن
کاور پرهام عرب
...

باز من دیوانه ام مستم
باز می لرزد دلم دستم
لحظه ی دیدار نزدیک است

های نپریشی صفای زلفکم را دست
های نخراشی به غفلت گونه ام را تیغ
لحظه ی دیدار نزدیک است

آبرویم را نریزی دل
ای نخورده مست
لحظه ی دیدار نزدیک است

(در این قطعه شعر به صورت کامل خوانده نشده است)

لحظه ی دیدار(Meeting Spot)

از آلبوم موسیقی متن فیلم بهشت از آن تو
آواز: مهرداد نوذری
موسیقی: شهریار مسرور
۱۳۷۹

فیلمی از علیرضا داوودنژاد

بهشت از آن تو ( موسیقی فیلم)

(دختری در قفس( موسیقی فیلم

از ازل تا به ابد فرصت درویشان است

تهران ـ یک شعر بلند

ahmadzahedi