امروز دیدم یار را آن رونق هر کار رامیشد روان بر آسمان همچون روان مصطفی
خورشید از رویش خجل گردون مشبک همچو دلاز تابش او آب و گل افزون ز آتش در ضیا
گفتم که بنما نردبان تا برروم بر آسمانگفتا سر تو نردبان سر را درآور ز…
Home
Feed
Search
Library
Download