" رویا "
شعر و اجرا : اعراض
ضرب : میکستیپ
میکس و مسترینگ : نگاتیو
جلد : صوفی
خروجی : سه شنبه سی و یکم فروردین سال هزارو چهارصد

شنیداری و دریافت از ساندکلاد و کانال تلگرام

Rapper / songwriter : Eeraz
Beat : mixtape
 Mix n Mastering : negative
Artwork : Soofi
Publisher : rezheh
Release date : 1400 / 01 / 31

Roya

در نسخه ی مخاطب شماره دو با پیام 37 ساله از تهران در مورد جو عبوس و غمگین رپفارسی گفتگو میکنیم.

پیام یارا - جو عبوس و غمگین رپفارسی زیرزمینی

“عدلِ شمشیر”  
Produced by: Ghaar 
 
2020/۱۳۹۹
 
 
 Verse 1 

عدالت شمشیر، نشستم گوشه‌‌ی اتاق ام زخمی،  
رو لبه تیغه تقدیر؛ عدالت شمشیر، نشستم از گوشم خون می‌باره سنگین، رو خاک اجداد این سرزمین، گرگا دیگه نیستن تو کمین، آشکار، جلو رات میگن همین است و همین، به مزاجتونم نمی‌سازه از این جا برین، ولی کجای کاری، از همونجا که رفتم بر می‌گردم به همون‌جا که ازش اومدم، دردِ کوچه هاشو به جون خریدم، باج ندادم توی رویای شیرینم نقش سرزمین مهر رو می‌بینم، قصه همونه و هنوزم ضحاکان ترس دارن از افراشتن درفش کاویان، همیشه بودم قدر دان از روحی که دمیدن نیاکان، بنویسم یه خطی به وسعت ایران، نشون بدم به جهان.. جهانی که توی خواب ابدیست، جنس شده پول و همه شدن عملی ولی هنوز توی همین کوچه بقلی، هستن کسایی که زدن قید همه چی واسه رویای شادی دسته جمعی. 
 
Chorus 
 
لاله های گریان، خون می‌کنه فوران مثل آتشفشان. 
ما ستاره های کهکشان، بی‌کران، دنباله دار، بدون پایان.. یکیمون خاموش شه اون یکی شود روشن. 
 
 Verse 2
  
من اینم همینم، سرزمینه دینم مثل خیلی از یاران که کنارم می‌شینند، هنوزم اساطیری مثل جمشید و تهمتن شمشیر رو فرو میکنن توی پیکر شب، بیدارن مثل قلندر، تا قطره آخر، می‌مونند چشم انتظارِ آفتاب سحر، سرزمین مردمی که همیشه جز هم کسی رو نداشتن دست بگیره از بالا سر، از دوران باستان، عده ای سر به بیابان، نگاه به کواکب و کهکشان..عده ای سلطان رقصان به ساز شیطان، شئ تن که درونِ تو و من و همه میده فرمان ولی آخر هفت خوان، دیو سپید کشته میشه به دست رستم دستان، شاهنامه آخرش خوشه فقط بده زمان.. حتی از تو خاکِ تو و من هم جوونه ای رویان میره به سمت آسمان، این خاک واسه رندان هیچ وقت نمی‌شه زندان، می‌مونه جاویدان.. کسی از همبستگی ندیده زیان جز حاکمان و شاهان.

Adle Shamshir

در نسخه ی مخاطب شماره چهار با امیر 22 ساله از مشهد درباره اهمیت وجه اعتراضی رپ و تناقض میان عقاید مذهبی و کار هنری بعضی از هنرمندان گفتگو میکنیم

امیر - تناقض میان عقاید مذهبی و کار هنری

در این نسخه ی مخاطب با بهار 16 ساله از مشهد درباره تصویر مخدوشی که بواسطه محدودیتها و رفتار نادرست هنرمند رپفارسی در ذهن مخاطب ساخته میشود و همچنین آسیبهای آن گفتگو کردیم

بهار - تصویر مخدوش هنرمند در ذهن مخاطب و آسیبهای آن

We were born here in a great place, don't let nobody destroy it

VATAN (Aqaa30 x RAHMAT)

Music Produced by @RahmatSpitRaps
Cover Art by @_Cmorgh
SUDDENLY Presents

li.sten.to/Aqaa30xrahmatvatan

Vatan

VATAN (Aqaa30 x RAHMAT)

«ماشین کلمات»
رپ: محمدعلی،علي ضمیر،رهبر
بیت انتخابی : Logic-Everybody Dies
میکس و مستر:لنستر
تهیه کنندگی اجرایی و عکس کاور : MadHip

کاری از رسالت

انتشار : ۱١/۸/۱۳۹۹ 
تولید : پاییز ۹۹


کورس-رهبر:
میسازیم هدف اَ قیر و آسفالت اَ هیپ هاپ
میگیم که تله س پول و داف توی این کار
هنوزم رنده میکنیم عین ماشین کلمات
دست دوستی بده اگه نرفتی زیر تانک

ورس اول-محمدعلی:
همشون میدونن من کی ام چون 
فرو میره تو گوشتشون بیتم
الان میخندن من ته چاهم
ولی یهو یه روز میبینن عزیز مصرم
حال میدم به کلمه من حال میدم به رایم
اسممو نمیدونن آشنا واسشون صدام
میبینی کارو حاجی قوی قدرت سه نفریما
میگاییم سی نفرو وقتی مغزو میگیریم به کار
ما از اسفالتیم خونمون قیره مرد
نمیخوریم از بالاسریمون جیره نه
میخوایم نور بتابیم اونم بی منت
که جریان از الان نشه تیره تر
ماجراشو تعریف نکن ما جراشو خوردیم
تورو دوس دارن چون توله سگی ولی ماها گرگیم
باگ رپ فارسی رو بیضه های قاضی
رو صحنه با عبایی ما تو خیابونا لختیم
کجای این داستان تو گیر کردی داداش
از مال من خوردی خودتو سیر کردی داداش
تکلیف منو رفیقام روشنه 
ولی با این کارات خودتو کیر کردی داداش
من پا ب پای شعرام یه خالقم پر ایده
هم وسط شهرم هم از همه بریده
ماهم میتونیم تو چشم فرو بریم
ولی همه میدونن نمیخوایم کونمون گهی شه
هیپ هاپ نیست جای این افکار پیر نسنجیده
آه آه هم کنی بازم کارت عامه پسند میشه
ممدعلی باج نمیده به چارچوب راهتون
کلمه هارو میچینیه میگیرن همه سر گیجه
میفهمی چی میگم عوام همینن
من که خسته از تلاش نمیشم
یهو یه چیزی در میارم رو میکنم
پر از خواص که اصن عوام ندیدن
اشک نمیاد به صورت رپم ولی تو قعرم
من معترضم حتی به نکیر توی قبرم
تو جهلم نموندم 
نه شورم نه شیرین
من زهرم هنوزم

کورس-رهبر:
میسازیم هدف اَ قیر و آسفالت اَ هیپ هاپ
میگیم که تله س پول و داف توی این کار
هنوزم رنده میکنیم عین ماشین کلمات
دست دوستی بده اگه نرفتی زیر تانک

ورس دوم-ضمیر:

سنگر کاغذ خودکار مجروح
بند نمیاد جوهر قلم نمیره از هوش
هوشیاری تا انتهای نبرد تا ابد بکشم بیرون هر چی خوبه یا عکس  فلوی خوب کنارش مفهوم
هرچی بطلبه میگم نباش بند حوضه
مثل اون ماهی باش که رهسپار دریا شده
هدف مسیره نه انتها
رپ عشقه داش نه اسکناس
میگیرم از دل لقمه میشه شعر
سنگم دورم دنیات شیشه شه
رو ارزشات پتکم مفت بر
مخربی حزب باد فرو مایه خمار جیره کش
رسالت پاک کردن غبار بینشه
یه کورسو تو اوضاع تیره چرک
میده دل دستور میخونیم 
میرونید روی قیر کذب
راستمه شنیده شدن چپمه عدد
تو سرابتون تلف نمیشم که تله اس
ندارم ترس ببینی حقیقتم
من ترجیه میدم نپرم تا با بال کسیدن پریدن
همش همین دمپره خایه
پله ساده، یه قایقی که نیاز داره
به موجی تا بده حرکتش
شهرم سیاه نیگا میگا چیه نگاییدم
تو هم زیاد نکن پیاز داغش
ملیجک درباری
همینا که میشن دستمالی
میدم درس لاشی رپو بهت
عشقی اینجام نه پی فرجامی

کورس-رهبر:
میسازیم هدف اَ قیر و آسفالت اَ هیپ هاپ
میگیم که تله س پول و داف توی این کار
هنوزم رنده میکنیم عین ماشین کلمات
دست دوستی بده اگه نرفتی زیر تانک

اوترو-رهبر:
كلمات در ميره اَ فک رهبر 
بین مغز و قلبش رابطشون یکسره است
فقرو ترجیح میدیم به ثروت رو به حقارت
کج بری میخوره تو سرت چوب رسالت

Mohamadali X Ali Zamir X Rahbar - Mashine Kalamat

من تکرار تنهایی توی خودمم... 
ساکن تیغ دولبه که میره تو لکم... 
پشت دندم، که میله های حبسمه، گر میگیرمو یه قلپ قلبمه آبِ خنکم...

میتنه تکیدگی تو تن بی رمقه،من از خودم شاکی با همه بی طرف...
از خودم که در میرم، میمونم عقب...
ببین، من تازه رفتنم میشه اومدن...

باخودم دست میدم ولی صلحی نیست... 
یه جنگ همه جانبست، بین منو آیینه... 
میگه تو یه چراغ خاموشی لای تاریکی...
روشن میشم، من از دست من شاکیه...

من ازدست من شاکیه که پاتوق عابرای راهیه و بعد باخت بازی، دیده تازه بازیه...
حالی نی که حالی کنه حالیشه و...
گاه به گاه به راه میادو راه به راه بگا میره...

قبل اینکه دستاتو ببازی به دستم...
ببین دستای قبلی رو چطور بازی کردم..
من، همیشه دستام بازه واسه رفتنو...
ترجیح میدم جای همه با خودم بجنگم...
شاید بگی بیمارم، ولی من، تو تنهایی با خودمم دونفر غریبم...
ارزش این زندگی برا من نصفه...
چون یه دفعه زنده میشم و دو دفعه میمیرم...
یکی بازمونده ی بازمونده هاستو یکی درمونده ی درمونده ها...
فکر کردی یه آدم میتونه چقدر یخ کنه ؟! 
من قدر دوتا آدم گیر زمستون اخوانم نم بارون رو ریتم ضربانه گونه های یخ زدم که فکر ملوانه...
دور من از خود من حصاره تو این جنگ یه تنه که یه نفره طلفاتش...

پشت هر اشتباهی ببینی منم...
گاهی از تنهایی خودمو بغل میکنم و میخوره عکس تو آیینه ترک...
اگه به خودم یه سری بزنم...
ژان والژان تهران، که تش راش ختمه به زندان، واس دوخط داستان دار شعراشو ای کاشو هی کاشت و هی کاشتو هی کاشت...
ولی خوب...
تو آب رود دیدم رخ حریفو...
سوار قطار زمان، مسافر هرچی شد...
ته کوله بارم، دارم این درس عمیقو...
گله نکن، که دل خالی بدتره از دل پر...
درد خوبه، میشوره چشو...
میبینی یه تویی تو دنیا مابقی دکور...
از این آدمای تو سینه بتن...
خلاص شو...
دلتو ببر...!

single track

سوم شخص مفرد

Aban

بازیچه
ضرب: آسفالت نشین
کاور: آسفالت نشین
تاریخ انتشار: پنج‌شنبه 6 آذر 99

دیالوگ‌ها و بعضی صداهای مورد استفاده در این قطعه از فیلم "حاجی واشنگتن" ساخته علی حاتمی نمونه برداری شده است

Baziche [Prod. Asphalt Neshin]

امتداد آسمون

کلام : هرث
میکس و مسترینگ : عارف انسان
طراح جلد : سالک 
انتشار | ۱۳۹۹/۹/۲۱

“امتداد آسمون”

آخرین بار بود که پرنده تصمیم گرفت پرواز کنه
بگرده دنبال آزادیش که لا ابرا گمه
اما آسمون از ترسش هُل میدتش پایین
که پشت گرمش به جایگاش فوری نشه خالی
ابرو وادار می‌کنه به باریدن
پرنده از کجا کمک باید پیدا میکرد
رو زد به هرکی، سیلی خورد از دست پنهونش
تا کولاکو طوفان پره پروازشو بشکونه
چه جوری بجوره راه خروج
از سرما ، وقتی زمستون همه جا داره نفوذ
چشاش دیده بان شد دید همه بر‌ علیهشن
کاش دلشو خوش میکرد خورشید حداقل یکم
اما دسته پنهونه خورشید دزد نور بود
رو پیشونی قلب تاریکی مهره خون بود
با اثره قلمه خورشید
با خودش گفت اگه کسی دیدو پرسید
سهم تاریکی کو؟ با داغ ترین شعله جزغاله میکنم
جسمشو ، قبل از اینکه بشنون صداشو پنهانش میکنم
یه برنده میگفت اگه بی رحم نشی باختی
راست میگفت، باید مرگو پیش قدمش باشی
تا خودت نمیری بقیه زنده نمونن
اونا که دلشون سوخته پیروزه قصه نبودن

صداشو فقط پرنده شنید و بی تردید گفت
میدم مرگو ترجیح
نمیشم جلو جنجاله جفا تسلیم
خورشید خندید 
و گفت:تو قبرتو کندی
اگه الان هر چی
گفتیو از فکرت نکشی بیرون 
هر، جایی که بخواد آشیونت بشه میسوزه
فک نکنم خاکسترت بتونه پرواز کنه
گفت کجایه تاریخ حرومزاده طناز شده
تو بی پایان نمیمونی اینو میدونی
میبینم روزیو که داری از خودت میسوزی
حتی اگه بکشیم
بازم هستن که با آزادی معنا بدن
پرنده ها اگه قطره قطره دریا بشن
تویی که باید بترسی از خاموش شدن
همین الان تو دلت خالقه آشوب شدم
من میتونم تختو تاجتو تابوت کنم
کله بود و نبودتو نابود کنم
خشم خورشید حجم آتیشو بیشتر میکرد
نداشت تو دلش حد بی رحمی سقف
گفت : نمیخندم  به خیالای خامت
پیروزیم به توهمت نیاز داره آخه
من نباشم ، کله منظومت لنگن
مجبورن مطیع شن از دستورم احمق
نیست بزرگترین توانت قدر جزعی ترین قدرتم
به هم نوات بگو بپان از آتیشم ذوب نشن
بزا بدم مژده بت
الان دقیق آخرین دقیقه ی عمرته
بعدم بقیتون حتی عقلو معجزه 
ناجیتون نمیشه، 
جهان از افراط آتیشم تاریکخونه میشه

پرنده بی پروا پرواز کرد ، نزدیکش شد
تا پرده برداری کنه چهره پلیدشو
غرور خورشیدو اجبار به انفجارش کرد
کشیده شد پایه هم زنده ها به مرگ
بعد با سوزندنه پرنده ها منهدم شد
جهان منجمد شد
ملال از بلوایه دروغ به نیستی رسید، 
رنگی از تولد آرامش منعکس شد

Emtedade Asemoo Single Track

Emtedade Asemoon

پادکستی درباره رپ ایران و جامعه

بهار - تصویر مخدوش هنرمند در ذهن مخاطب و آسیبهای آن

پادکست دونده