هم میدونم انتهام رو هم یادمه از کجا شروع میشم
یک جادهی پر پیچ و خم که یک تونل ازم ظهور میکرد
بیحسی سارقِ روحه
برنگشتهترین آب به جوبه
منم حاملِ برف
که سفیدیم زنده به گوره
از دور یک رایحه خوبه
تا این سنگینیام رو بِر…
گوه خورده هر کی گفته گریه مرد خوب نیست
همه چیز سانحه جوره
منم حامل برف.
تو اسطوره ی زندگیه منی فرشاد