Nevisande

Nevisande

Farshad

بعدِ کُلی سوخت دادن تو سفرِ وحشت
خستگی به تماشای من نشسته بود
تویِ سرم هنوز هرج و مرجی از صدا به پا
که این بار با تمامِ قُوا حمله کرده بود
یه ابر
باردارِ بارونِ اسیدی
تو کمینِ خونه‌های ناودون شکسته
یه انگشتِ پیر روی ماشه…

Recent comments

See all
Avatar

Related tracks

See all