تو نمی‌میری
______________________


ناگهان یک روز
روزی از آخرین روزهایِ تابستان
دیدم که نامت را
بر بال‌هایِ پرندگانِ شهر نوشته بودند

روزی بود شبیهِ هر روزی از زندگی
که آرام و بی‌اعتنا
از کنارِ زمان گذشت

ولی آن روز ناگهان
دیدم که نامت را
ابرها در آسمان نوشته بودند



باور کن من آدمِ روزهایِ رفته نیستم
باور کن آدمِ رویاهایِ سوخته نیستم

باور کن که آدمِ حسرت و دریغ نیستم
باور کن که دیگر حتی آدمِ دیروز نیستم

سوگند به این زن که می‌خواند در من
سوگند به این زن که می‌خندد در من

سوگند به این زن که می‌رقصد در من
سوگند به این زن که می‌جنگد در من

که ما از غم‌هامان، این غم‌هایِ بی‌پایان
ترانه‌ای خواهیم ساخت در ستایشِ زندگی


که ما از این صداها، صداهایِ رفته بر باد
سرودی خواهیم ساخت در ستایشِ آزادی

و تو، اما تو نمی‌میری ژینا جان
نامِ تو رمز می‌شود ژینا جان

و تو هرگز نمی‌میری ژینا جان
نامِ تو رمز می‌شود ژینا جان



سینا سلیمی

You Will Not Die - Remastered

"کابوس‌ها و رویاها"

[برای اندوه بی‌پایان مادران و مادران]
___________________

پرسیدی چرا در این ترانه‌ها
من از کابوس‌ها حرف می‌زنم؟
چرا انقدر غمگین‌اند این نغمه‌ها؟
...پر کن پیاله را* و بیا تا بگویم چرا

مادری را دیدم من به خواب
که در شهر متروکه‌ای سراسیمه می‌دوید
پرسیدم چرا ردِّ پاهایت از خاکستر است؟

بگفت ای هوادار مسکین من **
فرزندم شته شد، یار شیرین من
چو شیرینی از من به در می‌رود
چو فرهادم آتش به سر می‌رود

پدری را دیدم من به خواب
که در دشتِ فرورفته‌ای، چاله‌ای کنده بود
پرسیدم چرا زمین زیر پاهایت سست شده؟

بگفت ای هوادار مسکین من
این چنین است بارِ سنگینِ من
چاله نیست، این مزارِ فرزندم است
آخرین مقصدِ یارِ دلبندم است

پرسیدی چرا در این ترانه‌ها
گاهی از رویاها حرف می‌زنم
چرا گاهی امیدوارند این نغمه‌ها؟
...پر کن پیاله را و تا بگویم چرا

سرزمینِ مادری‌ام را دیدم به خواب
که از یک سو به دریایی از اشک می‌رسید
آن جا به یادِ عاشقان، با نسیم می‌رقصید
از سوی دیگر به کوه‌های تنها می‌رسید

سرزمینِ مادری‌ام را دیدم به خواب
که از یک سو به آینه‌هایِ سوخته می‌رسید
آن جا به یادِ عاشقان، شمعی می‌نشاند
از سویِ دیگر به چراغ‌هایِ افروخته می‌رسید

سرزمینِ مادری‌ام را دیدم به خواب
که از یک سو به باران‌هایِ بی‌صدا می‌رسید
آن جا به یادِ عاشقان، لبخند به لب داشت
از سویِ دیگر به بهارِ خنده‌ها می‌رسید

سرزمینِ مادری‌ام را دیدم به خواب
که از یک سو به تالابی از خون می‌رسید
آن جا به یادِ عاشقان نهال می‌کاشت
...از سوی دیگر به باغ‌هایِ فردا می‌رسید



سینا سلیمی
_______________________________

*
"پر کن پیاله را"

سطری‌ست از شعر "جادویِ بی‌اثر" از زنده‌یاد فریدون مشیری

**
:دیالوگ‌هایِ مادر و پدر بر اساسِ دو بیت از حکایت "شمع و پروانه" از بوستان سعدی

بگفت ای هوادار شیرین من
برفت انگبین یار شیرین من
چو شیرینی از من به در می‌رود
چو فرهادم آتش به سر می‌رود

Of Nightmares and Dreams (feat. Mahnaz Rad) - Remastered

ترانه‌ای برای خدانور (و در ستایش آب)

[می‌گویند که آب حافظه دارد]
_________________________


مثلِ پژواکِ صدایِ آبشارهایِ دور
یا چکیدنِ قطره‌ای در شب‌هایِ سوت و کور
یا شبیهِ یک لیوانِ آب در انتطارِ
مسافری تشنه که می‌رسد از سفرهایِ دور

مثلِ فریادهایِ رودخانه‌ای زنده به شور
یا جویباری هزار سالِ نوری از تو دور
یا شبیهِ یک لیوانِ آب که درد می‌کشد
در انتطارِ لب‌هایِ خشکِ خدانور

مثلِ آفتاب که بی‌دریغ
از افق تا افق
می‌تابد بر هر آنچه هست
می‌تابد بر هر آنچه نیست

مثلِ بادها که زنجیر نمی‌شوند
یا ترانه‌ها که اسیر نمی‌شوند
مثلِ روحِ باران که کویر نمی‌شود
یا رویایِ آزادی که پیر نمی‌شود

مثلِ هر چنگل و هر باغ و هر درخت و هر گیاه
یا مدارِ زمین و تغییرِ فصل‌ها
مثلِ مسافرانِ تاریک‌ترین راه‌ها
یا فریادِ پرنده‌ای در اعماقِ چاه‌ها

مثلِ چشمه‌هایِ در دلِ کوه‌هایِ صبور
یا قطره‌هایِ زلال، چه نزدیک و چه دور
مثلِ هر چه آبِ شیرین که نبضِ زندگی‌ست
:همه فریاد می‌کشند
"...لب‌هایِ خشکِ خدانور"


سینا سلیمی

_______________________

"مونولوگ پایانی "آب، تو نه طعم داری..." برگرفته از کتاب "زمین انسان ها
نوشته آنتوان دوسنت اگزوپری
ترجمه سروش حبیبی

A Song for Khodanoor (And in praise of water) - Remastered

نوروزِ بی‌پایان
——————————


شنیدم که امسال اسمِ رمز را
میانِ سفره‌یِ هفت‌‌ سین نشانده‌ای 

شنیدم که امسال سبزه‌یِ نوروزت را  
به موهایِ آن عزیزِ در زیرِ خاک بسته‌ای  
شنیدم که امسال با دست‌هایِ کوچکت 
از کلافِ سرنوشت، صدها گره گشوده‌ای 

شنیدم که تو در روزِ سیزدهم از بهار 
مزارِ نازنینت را به دستِ باران سپرده‌ای  
شنیدم که امسال سبزه‌یِ نوروزت را
به رودی از اشک‌هایِ مادران سپرده‌ای 

شنیدم که این بهار نورِ چشم‌هایت را 
به آینه‌هایِ بلندِ تاریخ بخشیده‌ای 
شنیدم که امسال در تاریک‌ترینِ شب‌ها  
تو هم نورِ امید را حتی در زندان دیده‌ای 

این رویا نیست
تو هم خوب می‌دانی
نسیم باد نوروزی
ماندگارتر است امسال
از نوروزهای دیروزی
و من تو را می‌بینم که خورشید 
با دست‌های مهربانش
دستت را گرفته در فرداهای پیروزی 

از مزار ژینا گیان
نسیم باد نوروزی 
ژن  ژیان  ئازادی 
نسیم باد نوروزی
از مزار مهساها 
نسیم باد نوروزی
زن  زندگی  آزادی
نسیم باد نوروزی


سینا سلیمی
____________________________________

ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی 
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی


حافظ

Endless Nowruz - Remastered

قانونِ پروانه‌ها
[برای آزادی‌خواهانِ در زندان]
______________________


ما می‌رقصیم با زندگی
و این قانونِ زنده‌هاست
ما می‌دویم تا بهار
و این قانونِ دونده‌هاست

تو شبیهِ ابری گمنام
بالایِ اندوهِ خانه‌ها
من شبیهِ کوچه‌ای گمنام
در پایِ مجروحِ خانه‌ها

هر کجا رویایِ آزادی‌ست
تو ایستاده‌ای با لبخند
هر کجا نشانه‌ای از توست
می‌خوانم من با صدایِ بلند

تو رازِ رهایی را می‌دانی
و این قانونِ پروانه‌هاست
من رازِ واژه‌ها را می‌دانم
و این قانونِ ترانه‌هاست


سینا سلیمی

The Law of Butterflies - Remastered

پرواز پرنده 
_________________


من از تو می‌گیرم از راهِ دور، هر روز، خبر
خبرهایی بد و بدتر، از شب حتی تیره‌تر

می‌گویند پروازِ پرنده، بر فرازِ خاکستر
انگار که اشاره‌ای‌ست به فردایی روشن‌تر

من از تو می‌گیرم هر روز، خبر از راهِ دور
خبرهای از جدالِ تاریکی و رقصِ نور

می‌گویند نورِ دانایی، چشمِ جهل را می‌کند کور
می‌گویند خورشیدِ آزادی، از تاریکی می‌کند عبور

من از تو می‌گیرم از راه دور، هر روز، خبر
خبرهایی کز شنیدنِ‌شان می‌شِکند کمر

می‌گویند که ابرِ بهاری‌ست چشم‌هایِ هر پدر
می‌گویند که سیل آمده از اشک‌هایِ هر مادر

من از تو می‌گیرم، هر روز، خبر از راهِ دور
خبرهایی از جدالِ زندگی و مرگِ نور

می‌گویند پروازِ پرنده بی‌نیاز است از دستور
مثل بهار و خنده‌هایِ شکوفه‌هایِ پُرغرور


سینا سلیمی

Flight of a Bird (feat. Mahnaz Rad) - Remastered

آخرین روزِ پاییز
[علیه اعدام]
____________

آذر است و آخرِ پاییزه
ذهنِ سبزِ درختان لبریزه
از یک روزِ بهاری
رویایِ یک روزِ زیبایِ بهاری

فریادش را به دستِ کوچه‌ها داد
صدایش مثلِ نیزه‌ای در باد
آتشفشانی‌ست از زاری
مادرِ دل‌خونِ محسنِ شکاری

امروز دوباره پاییزه
ذهنِ سبزِ درختان لبریزه
از خاطراتِ تابستان
از آن آفتابی که غروب نکرد

فریادش از اعماقِ زمین
تا قله‌هایِ تنها و غمگین
کوهستانی‌ست از درد
مادرِ دل‌خونِ مجیدرضا رهنورد

گفته بود که به مادر چیزی نگو
که زمان ایستاده نمی‌رود جلو
مادر اما شنید که عالمی
فریاد زد محمدمهدیِ کرمی

روزی عاقبت از این پاییز
ردِ پایی نمی‌بینی
مادری از آسمان نمی‌بارد
برایِ محمدِ حسینی


سینا سلیمی

Last Day of the Fall - Remastered

ترانه‌هایِ بی‌صدا
_______________

من زمینی‌اَم، راهی به آسمانم نیست
من پرنده نیستم، بال ندارم
"من، ترانه، پانزده سال دارم"

کوهستانی‌ست پُر از لاله‌هایِ واژگون
که هر کدام به خاک افتاده
"شبیهِ آدم‌ها در "پذیراییِ ساده

شبیهِ کابوسِ زنی جنگ‌جو
مثلِ فریادِ نور در چاهی عمیق
"یا کابوسِ فرزانه در شهرِ بارانیِ "تفریق

این جا پُر از ترانه‌هایِ بی‌صداست
و هر درد و رازِ پنهان در هر دلی
"...انگار ترانه‌ای‌ست "درباره‌یِ الی

بمان با من ای عاشقِ صبور
بمان با من ای در جست و جویِ نور
بخوان با من ای سرزمینِ یار
بخوان با من این ترانه‌یِ رنجور


سینا سلیمی

Voiceless Songs - Remastered

فرزندان آفتاب

سرود آزادی با سه شعر از احمد شاملو - ("آخر بازی" - "بودن" - "ماهی")

____________________________________________


باش تا نفرینِ دوزخ از تو چه سازد
که مادرانِ سیاه‌پوش
– داغ‌دارانِ زیباترین فرزندانِ آفتاب و باد –
هنوز از سجاده‌ها
سر بر نگرفته‌اند

***
به نام زن زندگی آزادی

***
گر بدین‌سان زیست باید پست
من چه بی‌شرمم اگر فانوسِ عمرم را
به رسوایی نیاویزم
بر بلندِ کاجِ خشکِ کوچه‌یِ بن‌بست

گر بدین‌‍سان زیست باید پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از
ایمانِ خود چون کوه
یادگاری جاودانه بر ترازِ بی‌بقایِ خاک
احساس می‌کنم

***
به نام زن زندگی آزادی

***
احساس می‌کنم
در بدترین دقایقِ این شامِ مرگ‌زای
چندین هزار چشمه‌یِ خورشید در دلم
می‌جوشد از یقین

احساس می‌کنم
در هر کنار و گوشه‌یِ این شوره‌زارِ یأس
چندین هزار جنگلِ شاداب ناگهان
می‌روید از زمین

***

به نام زن زندگی آزادی

Children of the Sun (feat. Mahnaz Rad) - Remastered

ترانه‌ای برای ژینا
_________________


ما غمگینیم | ولی بیدار
بترس
که ما از غم‌هامان سرودی خواهیم ساخت | در ستایشِ زندگی
سرودی که گوش شما را کر خواهد کرد

ما بیزاریم | ولی بیدار
بترس
که ما از این بیزاری نقشی خواهیم کشید | در ستایشِ زنانِ این سرزمین
نقشی که چشمِ شما را کور خواهد کرد

ما خسته‌ایم | ولی بیدار
بترس
که ما از این خستگی دوزخی خواهیم ساخت | برایِ کله‌هایِ سنگی‌تان
دوزخی که تا ابد شما را "ارشاد" خواهد کرد

صدهزاران نام | که همه ژیناست
بترس
که ما از این نام ترانه‌ای خواهیم ساخت | در ستایشِ آزادی
ترانه‌ای که شما را اسیر خواهد کرد

صدهزاران نام | که همه ژیناست | صدهزاران چشم | که همه بیناست
صدهزاران لب | که همه گویاست | صدهزاران راه | رو به فرداهاست

سینا سلیمی

Last Day of the Fall - Remastered

Sina Salimi

Related tracks