مجموعه «کمند» منتشر شد.

آهنگساز: آرین حسین زاده @arianhosseinzadew

🟢Spotify: https://sptfy.com/samdarab

چرخیدم چرخیدم چرخیدم
به نقطه اول رسیدم
رسیدم به ناکجا آباد و باد و پشت کوه غفلتم
رسیدم به مجهولیت عفولم بعد علتم
زیر سر برگای پائیز ، ترسای جالیز
مترسگمو ترسی از همسایه ها نیست
سایه های لنگ نور خوب اشتباه کنین
تا زود اجمتاع امید بگیره بگه از آرامشه دستای خالی
وقتی مثل نور رو آفتابت پاشیده شدم
از انعکاس تو صدا شد آیینه بلند
از اون تو و منی که من نبود و مایی که شدم
بزار روشنت کنم تو دنیای تاریکه خودم
از اونجا که میگفت،سلاح حرف آخر و
با مغز آک عوض کرد نگاه چرخ باورو
وقتی با دست خاکی از کوچه برنمی گشتم
ازتو خیابون بیدار کرد صدام ترس مادرو
وقتی کسی و ندارم به ناکسا باج نمیدم
وقتی چشما کورن به نگاها تاج نمیدم
وقتی به گوش آدما صداها نمیرفت
ندیدنشونو خوب، من دیدم من دیدم
وقتی میشه بی جربزگی د جنم جرم جاهلیت
عقیده عقده انکار عمیق شه عقده واقعیت
نگاه مردم به سفره اصل پرچمه
میزگرد اما میزد مهره مالکیت
شدم زبون یه قبر بی ملاقاتی
که کسی بالا سرش نبود پنج شنبه شبا
شدم همون ریه ای که سیگارشو ندیده ولی
دوده یه شهر تو سینش،نفس زد به هواش
از سنگایی که به سرم نخورد و به سینه میزدم
سینه هایی که با هر چاکش رسید به سرم
روزی و میدیدن زنگ من از اوین به ننمه
یه توخودش نگاه کنه ببینه که منم
از اولین زرد شدن و آخرین شکوفه
از اولین مرد شدن و لخرین بلوغت
از اولین غروبت تا آخرین طلوعت
من اینم من اینم من اینم
از جاکشای با شنله عرض تولیدی
تا مثلثای سر و نظم نوینی
از پیک آرزو سلامتی رویاها
ازکدوم لیوان خالی تو مست امیدی
به مادرم بگید محاله پلک بزنم
محاله روزی بیاد مثل خودش شکل همم 
تو لباسمو بدوز من زمین و آسمونتو
حتی اگه کل دنیا جر بدنم
میگن نمیخوره دردت به دردم
لخه تخم خیلیا تکون نمیخوره از زخمت بفهمن
دو پاهایی که از شک و از فکر بترسن  
وای به حال دنیای که بخواد مرزش شه پرچم
وقتی زاده میشه از مغز کارگر ازهمون نطفه گاریا
یه جور پشیمونن ازاین همه خودارضاییا
شعار پشت شعر،شعر پشت خارکصده بازیا
خودم میبرم میدوزم به تخم قاضیا
گفتم فقط نه گفتن بلدی،نوشتی اره
سوار غیب شدی که اومد دلت پیاده
همچی بازیه عشقه هرکی بره چشم بزاره
زیر همون داریه که گفته چه عشقی داره
جنگلتون پره جنگ و جنگ من یه جنگله
انگل من پره فهم و فهمتون یه انگله
هیچ گوهی نمیخوری تا به معذرت ببندنت
شایدم اینجوی،معذرت ببندنت؟
لیلا با لالایی بالای سرم لای خطای مدادم با دادم
واسه هرشکستم نشست و فقط سه جمله نوشت
ترسیدم ترسیدم ترسیدم
گفتی یه دنیا میسازم اما چشماتو میبندم
گفتم یه دنیا رو خراب میکنم چشماتو واکنی
گقتی چشمامو میبندم اگه صدام بخوابه
گفتم حتی اگ بشه یه روز با چشات صدا کنی
وقتی همه تو همهمشون هم زمانن
خراب میکنم دنیایی که لحظه لحظه منه
همه توی ذهن منه کل شق مانمیشن
وقتی تو یه لحظع من نیست و من یه لحظه همه
همه،دنیا یه وجود سوختنیه
یه صدای بلنده لب دوختنیه
من حراج وراجیامم تو چی میفروشی ها
وقتی هرچی که بخریش یه روز فروختنیه
این دنیا چه قربتی داره
اون که پیشته چه جرعتی داره
وقتی لای حرفای من سکوت میکنی
جرعت پیشت چه صحبتی داره بگو
زندگی چه دردیه میدونی
دنیا دنیای نامردیه میدونی
اینجا مادرجنده هاشون و ببین
تو فرقت و با بقیه میدونی؟
من که، هیفده سال زندگیم بگای سگه
کل جریانم با این دنیا یه لایه رگه
منتظر اون روز که پشتم یه سایه نده
اون موقست که یه من ما میشه به جای همه
میگن،دنیای شاعرا شلوغه
وزن و قافیه قامت غم قالبا دروغه
گذشتمون راست بوده شاید حال ما دروغه
اصلا قفسی وجود نداره بال ما دروغه
نمیدونم کجا پیدا کردم آسایشمو
رو صورت جهانی که من پره آرایشمو
از خط اولم تاخط آخرم بگردی
شاید خودمو پیدا کنم نه ولی آرامشمو
که واسش چقده میزدم تو گوشه خودم
که به چشام گیر بدم و به روپوش تو نه
من اون سربازی که به اجبارت گلوله شدم
که خودم حبسم اگه حکم آزادیتو تو لوله کنم
که واسش میگن سه تا چیز تلخ بگو برامون
گفتم اولی دروغ و دومی دروغ و سومی دروغ
گفت حالا یه دروغ بگو
گفتم حقیقت حقیقت حقیقت
گفت این سه تا گم شده ترین پیدائه دنیائه
گفتم دنیای پیدای من تو کجای شمائه
میگفت توی سرت سربه سر فکرای گناهه
گفتم این تنها راه رسیدن انسان به خدائه
بااینکه میدونم کلی بشر چهارپا هنو دوره بیشمه
شب به شب بیشه بیخ گرگو میشمه
وای اگه صبح بشه داراب اینو بنویس و بچرخ
نقطه سرخط،کصکشید همه!

ادامه تکست در کانال تلگرامی : https://t.me/sam_kamand

05 - Daaraab [Prod . Hosseinzadew]

-جهت ما همیشه بر خلاف جریانه-

05 - Daaraab [Prod . Hosseinzadew]

سام