صحنه ی اول
تو اون سالها بیابونی بود تو خاکه های داراب / بیابونی بی آب و علف
تموم چشمه های جوشان آب تلف شد ..
جوونه ها قبل رسیدن به باغ / آروم می رفتن توی قصه خواب
کسی نموند جز چند خانوار / که بعد کلی کار کندن چند چاه آب…
این فوق العاده بود... خدای من...
🔥💛
همه فك ميكنن دنيا داررررابببببههههه
داستان سرایی 10از 10