با کِشی و قوصی ظریف
می رقصید پیشِ چشمم
قلبم سینهام رو شکافت
فهمیدم چیه دلبر
بیرون زدم از غار
مصلوبِ شروعِ قمار
افتادم توی چشماش
دروازههای خمار
دست رو نشون داد قلب رو ربود
پا رو تکون داد مغز رو ربود
چالهی نافِش خورد من…
باید بگیریش . فقط نقطه دستیابی مهمه !!! باید تجربه تنهایی دا…
ارتش تک نفره که میگن خودتی
گااااد
🙌