"یک از دور میشه نزدیک
من نزدیک به واپسین دم
بازدم
به پشت افتادم میغلطم به پهلو
آهای
من راهِ آخرینام
میبینم شده گُم
از پشتِ پلکِ خونیم
بالا میآرم
دستهای استخونیم
هی
من اینجام
باید من رو ببینی
کجایِ طوفانهای نقطه کو…
خیلی وقته با هم بازی نکردیم 🥲
🤍💫
وای (:
دهنتو ولی اشکا ک جاری میشد!!